thoroughstem
ساختاری کامل و مستقل از نظر زیست‌شناسی یا گیاه‌شناسی.
thoroughstitch
دوخت کامل، نوعی دوخت است که برای اطمینان از اینکه دو یا چند قطعه پارچه به طور محکم به هم متصل شوند، به کار می‌رود.
thoroughstitched
دوخته شده به روش کامل، به لباس یا پارچه‌ای اشاره دارد که با استفاده از دوخت‌های محکم و کامل ساخته شده است.
thoroughway
جاده اصلی، راهی است که معمولاً بزرگتر و اصلی‌تر از جاده‌های فرعی است و به عبور و مرور در طول مسافت‌های طولانی کمک می‌کند.
thoroughwax
موم کامل، نوعی موم است که برای پوشش و حفاظت از سطوح مختلف مورد استفاده قرار می‌گیرد.
thoroughwort
گیاه کامل، نوعی گیاه دارویی است که به دلیل خواص درمانی‌اش مورد توجه قرار گرفته است.
thort
فکر کردن، به عمل ذهنی اشاره دارد که در آن ایده‌ها یا افکار شکل می‌گیرند و بررسی می‌شوند.
thorter
کوتاه‌تر، صفتی که به معنی کم‌ارتفاع‌تر یا کمتر از حد نرمال است.
thortveitite
تورتویتیت، یک ماده معدنی کمیاب که اساساً از سیلیکات تیتانیوم حاصل می‌شود.
thoued
در معنای قدیمی، به کاربرد کلمه 'تو' اشاره دارد که در زبان‌های قدیمی‌تر رایج بود.
thoughted
فکر کردن، اصطلاحی که به فرآیند فکر کردن اشاره دارد.
thoughten
تقویت فکر کردن، به معنای بالا بردن کیفیت و توانایی تفکر.
thoughtfree
بدون فکر، اصطلاحی که به حالتی اشاره دارد که در آن ذهن از افکار مزاحم آزاد است.
thoughtfreeness
عدم فکر کردن، وضعیتی که در آن فرد از استرس و تنش‌های فکری دور است.
thoughty
دارای تفکر و تفکر عمیق، فردی که به مسائل از زوایای مختلف می‌نگرد.
thoughtkin
گروهی از افراد که با یکدیگر به اشتراک گذاری افکار و ایده‌ها می‌پردازند.
thoughtlessly
بدون فکر و تعمق، بدون توجه به عواقب یا تأثیرات کلمات و اعمال.
thoughtlessness
عدم فکر کردن، بی‌توجهی به عواقب افعال و کلمات.
thoughtlet
فکر کوچک یا ایده‌ای که ممکن است به توسعه یا گسترش بیشتری منتهی شود.
thoughtness
فکر، حالت یا کیفیت تفکر، به‌ویژه در شرایط دشوار یا پیچیده.
thoughtsick
بیماری فکری، حالتی که فرد به دلیل افکار مزاحم یا استرس زا دچار سردرگمی و دلزدگی می‌شود.
thoughtway
روند یا روش تفکر، به‌ویژه در حل مسائل.
thouing
خطاب کردن به کسی با 'تو'، که در زبان انگلیسی قدیم استفاده می‌شود.
thousandfold
هزار برابر، اشاره به مقیاس بالای چیزی.
thousandfoldly
به طرز هزاران برابر، به معنای افزایش یا تکرار در مقیاس بزرگ.
thousandth
هزارم، معادل یک از هزار قسمت مساوی، که معمولاً در ریاضیات و اندازه‌گیری استفاده می‌شود.
thousandths
هزارم‌ها، شکل جمع هزارم، به قسمت‌های یک هزار اشاره دارد.
thousandweight
هزار وزن، واحدی از وزن، معادل ۱۰۰۰ پوند یا ۵۰۰ کیلوگرم، که عمدتاً در ایالات متحده استفاده می‌شود.
thouse
کلمه 'thouse' یک واژه قدیمی و نادر در زبان انگلیسی است.
thow
'thow' یک شکل قدیمی از کلمه پرتاب بودن است که در زبان معاصر کمتر استفاده می‌شود.
thowel
'thowel' یک اصطلاح خاص است که در لهجه‌ها و گویش‌ها دیده می‌شود.
thowless
شخصی که بدون دیوار و نگه‌داشتن اصول خود عمل می‌کند.
thowt
فکری که نیاز به تأمل و بررسی دارد.
thraces
شکل‌ها و الگوهای خلاقانه که احساسات را برمی‌انگیزند.
thrack
حرکت سریع و بی‌نظم در هیجان.
thraep
ترتیب دادن اطلاعات یا یادداشت‌ها به شکلی منظم.
thrail
صدای بلند و مشخصی که از وسیله نقلیه‌ای مانند قطار ناشی می‌شود.
thrain
ترین، نام شخصی خیالی است که به عنوان یک رهبر در داستان‌ها شناخته می‌شود.
thraldom
اسارت، حالتی از بندگی یا تحت فرمان بودن به شخص دیگر.
thraldoms
اسارت‌ها، حالت‌هایی از بندگی یا تحت فرمان بودن.