antinarcotic
ضد مخدر، به موادی اطلاق می‌شود که اثرات مخدر را کاهش می‌دهند یا از بین می‌برند.
antinarcotics
ضد مواد مخدر، به اقداماتی اشاره دارد که برای جلوگیری از استفاده و گسترش مواد مخدر انجام می‌شود.
antinarrative
ضد داستانی، به سبکی اشاره دارد که به جای دنبال کردن یک روایت مشخص، تمرکز خود را بر ایده‌ها و تم‌ها می‌گذارد.
antinationalism
ضد ملی‌گرایی، به فلسفه‌ای اطلاق می‌شود که مانع از وابستگی احساسی به ملیت و ملت مشخص می‌شود.
antinationalist
ضد ملی‌گرا، به کسی اشاره دارد که به ملیت خود وابسته نیست و بر آن است که نیازهای جهانی را در اولویت قرار دهد.
antinationalistic
ضد ملی‌گرایانه، به نظریه‌ای اشاره دارد که در آن احساس تعلق به ملیت خاص کم‌رنگ شده است.
antinationalistically
به صورت ضد ملی‌گرایانه، به طرز تفکر یا عمل کردن در معنای مخالف ملی‌گرایی اطلاق می‌شود.
antinationalists
ضد ملی‌گرایان به افرادی اطلاق می‌شود که اعتقادی به ملی‌گرایی نداشته و به جای آن حمایت از همکاری‌های جهانی را ترجیح می‌دهند.
antinationalization
عملیات یا فرآیند کاهش یا از میان بردن مالکیت و کنترل دولت بر صنایع و خدمات عمومی.
antinationally
به شیوه‌ای که با منافع یا هویت ملی همخوانی ندارد.
antinatural
به ویژگی‌ها یا رفتارهایی اطلاق می‌شود که با اصول یا قوانین طبیعی سازگار نیستند.
antinaturalism
فلسفه‌ای که به رد و انتقاد از تمایلات طبیعی‌گرایی و توضیحات طبیعی برای وجود بشر می‌پردازد.
antinaturalist
به افرادی اطلاق می‌شود که بر این باورند توضیحات علمی باید از فراتر از تفسیرهای طبیعی برخوردار باشند.
antinaturalistic
ضدطبیعت‌گرا، مربوط به یا مشخص کننده شیوه‌ای است که در آن طبیعت به صورت غیر واقعی یا غیر طبیعی نمایش داده می‌شود.
antinaturally
به طور غیرطبیعی، به روشی که با قوانین یا ویژگی‌های طبیعت سازگار نیست.
antinaturalness
غیرطبیعی بودن، وضعیتی که در آن چیزی به طور طبیعی وجود ندارد یا غیرمنتظره است.
antinegro
ضد سیاه، به نظریات یا احساسات منفی نسبت به افراد سیاه‌پوست اشاره دارد.
antinegroism
ضد سیاه‌گرایی، احساسات یا رفتارهایی است که بر ضد افراد سیاه‌پوست هدف قرار می‌گیرد.
antineologian
ضد نیولوژیست، شخصی که به استفاده از واژگانی که به تازگی ساخته شده‌اند، انتقاد می‌کند.
antineoplastic
داروهایی که برای جلوگیری از رشد یا گسترش سلول‌های سرطانی طراحی شده‌اند.
antinephritic
داروهایی که برای درمان بیماری‌های کلیه مورد استفاده قرار می‌گیرند.
antinepotic
ترکیباتی که به محافظت از کبد و جلوگیری از آسیب‌های کبدی کمک می‌کنند.
antineuralgic
داروهایی که برای تسکین دردهای عصبی به کار می‌روند.
antineuritic
داروهایی که برای درمان التهاب عصب استفاده می‌شوند.
antineurotoxin
عوامل شیمیایی که می‌توانند اثرات سمی روی اعصاب را خنثی کنند.
antineutral
انتینوترال، تعریفی است برای اقداماتی که مخالف وضعیت بی طرفی می‌باشند.
antineutralism
فلسفه‌ای که بر عدم بی طرفی تأکید می‌کند و مخالف وضعیتی است که در آن طرفی گرفته نمی‌شود.
antineutrality
حالت یا موقعیتی که در آن بی طرفی رد می‌شود و طرفی مورد حمایت قرار می‌گیرد.
antineutrally
به حالت یا وضعیتی اشاره دارد که در آن بی طرفی مورد قبول نیست.
antineutrino
یک ذره بنیادی با ویژگی‌های خاص که در بعضی از فرآیندهای هسته‌ای مشاهده می‌شود.
antineutrinos
جمع آنتی‌نوترینو، به ذرات بنیادی گفته می‌شود که در فرآیندهای هسته‌ای تولید می‌شوند.
antineutron
آنتینیوترون، ذره‌ای زیراتمی است که بار الکتریکی ندارد و ضدنوترون می‌باشد.
antineutrons
آنتینیوترون‌ها، ذرات زیراتمی هستند که بار الکتریکی ندارند و می‌توانند در آزمایشات ذرات ایجاد شوند.
antinganting
آنتینگانتینگ، عملی است که پرندگان برای پاکسازی خود از انگل‌ها با استفاده از ابزارها یا مواد دیگر انجام می‌دهند.
antings
آنتینگ‌ها به رفتارهای پرندگانی اطلاق می‌شود که در آن‌ها مواد یا ابزارهایی برای تضمین تمیزی و سلامت پرهای خود به کار می‌روند.
antinial
آنتینیال، اصطلاحی علمی است که برای توصیف چیزهایی که متضاد یا مقابله‌کننده هستند، به کار می‌رود.
antinicotine
آنتینیكوتین به ترکیباتی اطلاق می‌شود که اثرات متضادی با نیکوتین دارند.
antinihilism
ضدنیه‌انگاری، فلسفه‌ای که بر اساس آن زندگی و وجود انسان ارزش و معنا دارد و به باورهای نیه‌انگاری پاسخ می‌دهد.
antinihilist
ضدنیه‌انگار، کسی که به وجود معنا و ارزش در زندگی و واقعیت اعتقاد دارد.
antinihilistic
ضدنیه‌انگاری، مربوط به فلسفه‌ای که به وجود ارزش و معنا در زندگی اعتقاد دارد.