antireductive
ویژگیهایی که از کاهشی در یک فرآیند جلوگیری میکنند.
antireflexive
خاصیتی در ریاضی که در آن هیچ عنصر غیر از خود به خود مرتبط نیست.
antireform
مخالف اصلاحات، اشاره به حرکات یا افرادی که از تغییرات و اصلاحات جلوگیری میکنند.
antireformer
کسی که مخالف اصلاحات است و به نقد آن میپردازد.
antireformist
کسی که مخالف اصلاحات و تغییرات است و از ارزشهای سنتی حمایت میکند.
antireligionist
ضد مذهبی به شخصی اطلاق میشود که به طور فعال مخالف مذهب است و اعتقاد دارد که مذهب نباید در جامعه تأثیرگذار باشد.
antireligiosity
ضد مذهبیگری به نگرش یا تمایل به عدم پذیرش یا رد مذهب اشاره دارد.
antireligious
ضد مذهبی به صفتی اطلاق میشود که به طور مستقیم مخالف مذهب یا اعتقادات مذهبی است.
antireligiously
به صورت ضد مذهبی به شکلی اشاره دارد که مخالفت با مذهب را به تصویر میکشد.
antiremonstrant
ضد رمانستران به کسانی اطلاق میشود که به اصول رمانستریها، به ویژه درباره اراده آزاد، اعتراض دارند.
antirennet
ضد رنت به گزینههایی اطلاق میشود که در تولید پنیر به جای رنتهای حیوانی استفاده میشوند.
antirennin
آنتی رنین، مادهای که باعث مهار عملکرد رنین میشود.
antirent
ضد کرایه، حرکتی برای مخالفت با افزایشهای غیرمنطقی اجاره.
antirenter
ضد کرایهدار، فردی که به حمایت از حقوق مستاجران و کاهش اجارههای غیرمنصفانه پرداخته است.
antirentism
ضد کرایهگرایی، ایدئولوژیای که به عدالت در مسکن و محافظت از مستاجران میپردازد.
antirepublicanism
ضد جمهوریگری، ایدئولوژیای که به نقد نظامهای حکومتی جمهوری میپردازد.
antireservationist
ضد رزرو به معنای مخالفت با سیاستهای دولت در خصوص مناطق حفاظت شده و حق استفاده از زمین است.
antiresonance
ضد رزونانس به پدیدهای اطلاق میشود که باعث کاهش یا حذف اثرات رزونانسی در یک سیستم میشود.
antiresonator
ضد رزوناتور دستگاهی است که به منظور کاهش یا حذف لرزش و رزونانس در سیستمها طراحی شده است.
antirestoration
ضد بازسازی به سیاستهایی اطلاق میشود که مانع از ترمیم یا نوسازی بناها و مکانهای تاریخی میشوند.
antireticular
ضد شبکهای به فرآیندهایی اطلاق میشود که ساختارهای شبکهای مواد را تحت تاثیر قرار میدهند.
antirevisionist
ضد تجدیدنظر طلب به کسانی گفته میشود که مخالف تغییر در تفسیرهای تاریخی هستند.
antirevolution
جنبش یا حرکتی که با انقلاب مخالف است و تلاش میکند تا وضعیت سیاسی و اجتماعی را پایدار نگه دارد.
antirevolutionary
به هر چیزی که مخالف انقلاب باشد، یا به آن مربوط باشد، اطلاق میشود.
antirheumatic
داروها یا درمانهایی که برای کاهش علائم روماتیسم و شرایط مرتبط با آن استفاده میشوند.
antiricin
نوعی پروتئین که در تحقیقات علمی و پزشکی استفاده میشود.
antirickets
راشیتیسم به وضعیتی اطلاق میشود که ناشی از کمبود ویتامین D، کلسیم یا فسفر است و باعث نرم شدن و برآمدگی استخوانها میشود.
antiriot
تدابیری که برای جلوگیری از شورش و حفظ نظم عمومی به کار میرود.
antiritual
مفهموم یا عمل ضد مراسم، به طور خاص در مخالفت با مناسک معمول یا مذهبی.
antiritualism
مخالفت با مراسم و مناسک مذهبی به عنوان یک جنبش یا نظریه.
antiritualist
شخصی که به مراسم و مناسک مذهبی اعتقادی ندارد یا به آنها انتقاد میکند.
antirobin
ضد رابین، اشاره به احساسات یا رفتارهای منفی نسبت به فردی به نام رابین یا شخصیت مشابهی در فرهنگهای مختلف است.
antiroyal
ضد سلطنت، به معنای مخالفت یا انتقاد از نظام سلطنتی یا سلطنت طلبان است.
antiroyalism
ضد سلطنتطلبی، ایدئولوژی یا حرکت اجتماعی که به مخالفت با نظام سلطنتی پرداخته و بر ضرورت جایگزینی آن تأکید دارد.