avidnesses
جمع اشتیاق، به معنای وجود چندین نوع اشتیاق یا علاقه.
avidous
تمایل و اشتیاق برای یادگیری و دانستن، با ویژگی‌های مثبت.
avie
تصویر، نمای یا تصویر از آسمان یا محیط.
aview
دیدگاه یا منظره، به ویژه منظره‌ای طبیعی.
avifaunae
تنوع یا گروه پرندگان در یک منطقه خاص.
avifaunal
به موجودات پرنده‌ای که در یک منطقه خاص زندگی می‌کنند اشاره دارد.
avifaunally
به نحو مربوط به ویژگی‌ها و تنوع پرنده‌ها در یک منطقه گفته می‌شود.
avifaunas
به مجموعه پرندگان موجود در یک منطقه یا کشور گفته می‌شود.
avifaunistic
به مطالعه و بررسی پرندگان و تنوع آن‌ها در یک منطقه مربوط می‌شود.
avigate
به معنای هدایت یا جهت‌دهی به یک وسیله نقلیه یا شخص در مسیر خاص است.
avigation
به فرآیند هدایت یا راهبری وسایل نقلیه هوایی اشاره دارد.
avigator
ناوبر، شخص یا دستگاهی که وظیفه راهنمایی و تعیین مسیر را دارد.
avigators
ناوبران، جمع ناوبر، افرادی هستند که به راهنمایی و هدایت وسایل نقلیه می‌پردازند.
avignonese
آوانیونی، مرتبط با شهر آویگنون در فرانسه، به ویژگی‌ها و فرهنگ مردم این شهر اشاره دارد.
avijja
اوویجا، در فلسفه بودایی به نادانی و جهل اشاره دارد که مانع از درک حقیقت می‌شود.
avikom
اویکوم، اصطلاحی فرهنگی که نشان‌دهنده دوستی و اتحاد میان افراد است.
avilaria
اوویلاریا، نام منطقه‌ای با زیبایی‌های طبیعی و گردشگری.
avile
آویل، منطقه‌ای که ممکن است به لحاظ فرهنگی و هنری شناخته شود، با تمرکز بر دست‌سازه‌ها.
avilement
آفرینش یا ساخت هنر به شیوه‌ای خلاقانه و با دقت.
avilion
ساختاری شبیه به آلونک یا سایه‌بان که برای استراحت یا نگهداری از گیاهان استفاده می‌شود.
avine
طعم یا عنصر خاصی که به غذا افزوده می‌شود.
aviolite
نوعی ماده معدنی یا صنعتی که در تولید و ساخت استفاده می‌شود.
avion
هواپیما، وسیله‌ای برای حمل و نقل هوایی که معمولاً به صورت بزرگتر از هواپیماهای کوچک تعریف می‌شود.
avionic
الکترونیک پروازی، به سیستم‌های الکتریکی و الکترونیکی که در هواپیماها و فضاپیماها به کار می‌روند، اطلاق می‌شود.
avions
جمع واژه هواپیما، به معنای چندین هواپیما یا انواع مختلف آنها.
avirulence
خصوصیتی از میکروارگانیسم‌ها که نشان‌دهنده عدم توانایی آنها در ایجاد بیماری است.
avys
نوعی پرنده، معمولاً در زمینه‌های خاصی مثل پرنده‌شناسی اشاره به انواع خاص پرندگانی دارد.
avision
نوعی دیدگاه یا بصیرت به معنای توانایی دیدن یا درک چیزهایی فراتر از عادت.
aviso
هشدار، اطلاعیه رسمی درباره یک موضوع خاص.
avisos
چندین هشدار یا اطلاعیه، معمولاً مربوط به اطلاعات مهم.
avital
نامی مربوط به شخص، که به معنای بهار در زبان عبری است.
avitaminotic
وضعیت بیماری ناشی از کمبود ویتامین.
avitic
مربوط به کمبود ویتامین یا مواد مغذی.
avives
نوعی از گیاهان یا حیات وحش که نمای خاصی دارند.
avn
AVN به معنای انجمن فیلم بزرگسالان است و به سازمان‌هایی اشاره دارد که در این صنعت فعالیت می‌کنند.
avocadoes
آوکادوها میوه‌های سبز و چربی‌دار هستند که معمولاً در سالاد و غذاهای مختلف استفاده می‌شوند.
avocat
وکیل، شخصی است که در مسائل حقوقی و حقوقی نماینده افراد یا نهادها می‌باشد.
avocate
وکیل زن، به زنان غیررسمی که در زمینه‌های حقوقی فعالیت می‌کنند، اطلاق می‌شود.
avocational
غیرشغلی به فعالیت‌هایی اطلاق می‌شود که فرد به دلیل علاقه و نه به عنوان شغل اصلی انجام می‌دهد.
avocationally
به شکلی غیرشغلی و برای لذت انجام دادن فعالیت‌هایی.