bardier
bardier به فردی اطلاق میشود که در هنرهای نمایش و شعر سرایی فعالیت میکند.
bardiest
bardiest بیانکننده بیشترین ویژگیها یا صفات مربوط به bard است.
bardiglio
bardiglio به نوعی سنگ مرمر یا رنگ خاص اشاره دارد که به این رنگ شناخته میشود.
bardily
باردی، به شیوه یا سبک بارد، در این زمینه به هنر نقالی و داستانگویی اشاره دارد.
bardiness
باردینیس، اشاره به ویژگی یا کیفیت بودن به عنوان یک بار یا نقال داستان.
bardings
باردینگها، زینها یا لباسهایی که به اسبها پوشانده میشود و غالباً به زیبایی تزئین شدهاند.
bardish
باردی، یادآور ویژگیهای یک بار، به ویژه در گفتار یا هنرهای نمایشی.
bardism
باردیسم، هنر و عمل داستانگویی به شیوه بارها و نقالها؛ همچنین به عنوان یک سیستم فرهنگی شناخته میشود.
bardlet
باردلت، یک بار کوچک یا نوجوان است که به هنر داستانگویی مشغول است.
bardlike
شبیه به باردي، به سبکی از نوشتار یا گفتار اطلاق میشود که شامل شعر و بیانهای هنری باشد.
bardling
به نوجوانی یا فرد جوانی اشاره دارد که به هنر باردي مشغول است.
bardocucullus
نوعی پوشش سر یا لباس که به ویژه در قرون وسطی رایج بود.
bardolater
به فردی اطلاق میشود که به شدت از آثار یا شخصیت یک بارد، به ویژه شکسپیر، تقدیر و تمجید میکند.
bardolph
شخصیت کمدی در آثار ادبی، به ویژه متون شکسپیری، که نقش فرعی ولی مهم دارد.
bardolphian
به نوعی شوخی یا طنز که یادآور شخصیت باردولف در ادبیات است.
bardship
شعرخوانی به معنای هنر و فنون شعرسرایی و روایت داستانهای حماسی است که معمولاً توسط شاعران حرفهای انجام میشود.
bardulph
باردولف نام یک شخصیت ادبی است که در برخی از آثار داستانی مورد استفاده قرار میگیرد.
barebacked
بدون زین، به حالت سوارکاری که در آن از زین بر روی حیوان استفاده نمیشود، اشاره دارد.
bareboats
یاتهای بدون کادر به قایقهایی اشاره دارد که بدون کپتان و پرسنل ارائه میشوند و مشتریان خود مسئول هدایت آنها هستند.
barebone
ساختار ساده و ابتدایی که جزئیات و عناصر اضافی ندارد.
bareboned
بدون جزئیات اضافی و بسیار ساده و خلاصه.
bareca
بارکا، نوعی درخت است که معمولاً در مناطق گرمسیری رشد میکند و چوب آن برای ساخت و ساز و مبلمان استفاده میشود.
barefacedly
به شدت و بدون هیچ نوع شرم یا ملاحظه. به معنای واضح و مستقیم بودن در عمل یا گفتار.
barefacedness
نشاندهنده نوعی بیشرمی یا عدم ملاحظه در اظهار عقاید یا رفتار.
barefisted
بدون استفاده از وسایل حایل، معمولاً در مبارزات.
barefit
رویکردی به تناسب اندام که بر اساس سادگی و طبیعی بودن بنا شده است.
bareges
نوعی وسیله یا سیستم گرمایشی که در بهینهسازی دما استفاده میشود.
barehead
سر برهنه به معنای نداشتن کلاه یا پوشش بر روی سر است.
bareheadedness
برهنگی سر به حالت نداشتن کلاه یا پوشش بر روی سر اشاره دارد.
bareka
برکا نوعی ماده یا ابزار در هنر سنتی است.
barenecked
برهنه بودن گردن به معنای نداشتن پوشش بر روی گردن است.
bareness
برهنگی به معنای نداشتن پوشش یا تزیین است.
barenesses
برهنگیها به اشکال مختلف عدم پوشش یا تزیین اشاره دارد.
baresark
بارسارک، نوعی زره یا لباسی است که جنگجویان در نبرد میپوشیدند و به نوعی نماد قدرت بود.
baresarks
بارسارکها، انواع مختلف زرههایی هستند که در زمانهای قدیم توسط جنگجویان به کار میرفته.
baresma
بارزما، نوعی هدیه یا شیء خاص است که ارزش عاطفی یا فرهنگی دارد.
baresthesia
بارستزیس به توانایی احساس لمس یا تحریکات خفیف اطلاق میشود.
baret
باره، نوعی کلاه نرم و گرد است که معمولاً توسط هنرمندان یا افراد خلاق پوشیده میشود.
baretta
باراتا، نوعی سلاح یا تپانچه است که به خاطر طراحی خاصش شناخته میشود.
barff
بارف کردن به معنای ایجاد صدای خاصی از گلو است که معمولاً به طور ناخوشایند انجام میشود و به بیماری اشاره دارد.