fannell
فانل، نوعی پارچه نرم و گرم که معمولاً در لباس و ملحفه‌ها استفاده می‌شود.
fanner
بادبزن، ابزاری برای ایجاد جریان هوا و خنک کردن محیط.
fanners
بادبزن‌ها، جمع کلمه بادبزن، ابزاری برای ایجاد جریان هوا.
fannia
فانیا، نام علمی یک گونه نادر از گیاهان که معمولاً در ظروف باغبانی یافت می‌شود.
fannier
فانیر، صفتی برای توصیف لباس‌های پر و تزیینی که عموماً بیشتر از دوره‌های گذشته استفاده می‌شود.
fannings
دانه‌های چای نرم و کوچک که معمولاً در چای کیسه‌ای و چای‌های فوری استفاده می‌شوند.
fannon
نوعی پوشش یا مانتوی خاص که معمولاً در مراسم‌های رسمی یا هنری استفاده می‌شود.
fano
ابزاری یا وسیله‌ای که در ساخت مجسمه یا پروژه‌های هنری استفاده می‌شود.
fanon
اصطلاحی در مطالعات اجتماعی و فرهنگی که به نظریات و دیدگاه‌های خاصی اشاره دارد.
fanons
مجموعه‌ای از نظریات یا دیدگاه‌ها که معمولاً در بحث‌های علمی یا اجتماعی مطرح می‌شوند.
fanos
موارد یا عناصری که در تحلیل هنری یا ادبی بررسی می‌شوند.
fant
فانت، نوعی پرنده که به خاطر رنگ‌های زنده و زیبایش شناخته می‌شود.
fantad
فنتاد، نوعی زیورآلات یا طراحی با جزئیات زیبا.
fantaddish
فنتادیش، به معنای غیرمتعارف و جالب، معمولاً درباره لباس یا سبک.
fantailed
فنتیلد، به معنای دمی که به شکل پُرچین در می‌آید و در بعضی از موجودات وجود دارد.
fantaisie
فنتازی، به معنای خلاقیت و خیال پردازی در هنر و ادبیات.
fantaseid
فنتاسید، به معنای ایده‌های خیالی و تخیلی که می‌تواند واقعیت را تغییر دهد.
fantasie
خیال‌پردازی، تخیل، مفهومی از درک واقعیت که به وسیله قدرت تخیل ایجاد می‌شود و معمولاً در ادبیات و هنر به کار می‌رود.
fantasm
خیال، تصویری غیر واقعی یا ذهنی که ممکن است از احساسات یا افکار ناشی شده باشد.
fantasmagoria
یک نمایش یا توالی سریع از تصاویر خیالی و وهم‌آور که معمولاً در هنر یا تئاتر استفاده می‌شود.
fantasmagoric
دارای خصوصیات خاصی از خیال‌پردازی و تصاویری غیرواقعی که حس وهم‌آوری می‌دهد.
fantasmagorically
به طور سازنده و حیرت‌انگیز، به شیوه‌ای که تصور و تخیل را به تصویر بکشد.
fantasmal
شامل ویژگی‌های خیالی و وهم‌آور، به ویژه در رابطه با تجلیات غیر واقعی.
fantasms
فانتاسم‌ها، تصورات و موجودات خیالی یا غیرواقعی که در ذهن انسان شکل می‌گیرند و معمولاً ترس یا جذابیت دارند.
fantasque
فانتاسک، به ویژگی‌هایی غیرمعمول و عجیب اشاره دارد که معمولاً در هنر یا ادبیات مشاهده می‌شود.
fantassin
فانتاسین، به سربازان معمولاً در ارتش یا گارد اشاره دارد که در شرایط خاص، مانند نبردهای تاریخی، به کار می‌روند.
fantastical
فانتستیک، به مضامین و تصورات خیالی و عجیب اشاره دارد که معمولاً در داستان‌ها و آثار هنری استفاده می‌شود.
fantasticality
فانتستیکالیته، به ویژگی یا حالت فانتستیک و غیرواقعی اشیاء و رویدادها اشاره دارد.
fantasticalness
فانتستیکالیته، به حالت عجیبی و خیالی بودن اشیاء و ایده‌ها اشاره دارد.
fantastication
فانتستیکاسیون به معنای افزودن عناصر تخیلی و غیرواقعی به یک داستان یا مفهوم است.
fantasticism
فانتستیکیسم به معنای شیوه‌ای از تفکر یا آفرینش که بر افکار و تصورات فوق‌العاده تأکید دارد.
fantasticly
فوق‌العاده، به طرز استثنائی و شگفت‌انگیز.
fantasticness
ویژگی خاص و فوق‌العاده بودن یک چیز یا تجربه.
fantastico
یک کلمه ایتالیایی که به معنای فوق‌العاده است و برای توصیف چیزهای شگفت‌انگیز استفاده می‌شود.
fantastry
نامی برای توصیف تخیل و ایجاد تصورات غیرواقعی.
fanteague
فنتیگ، نوعی نمایش یا سرگرمی که معمولاً شامل حرکات موزون و جلوه‌های بصری است.
fantee
فانت، شخصیت یا نقشی در نمایش یا داستان که معمولاً به کمک شخصیت اصلی می‌آید.
fanteeg
فنتیگ، سبکی در هنر یا فرهنگ که معمولاً خاص و منحصر است.
fanterie
فانتری، نوعی واحد نظامی که به نظم و انضباط در عمل‌های نظامی معروف است.
fantigue
فنتیگ، حالتی از خستگی که به‌طور خاص به اثرات جسمی یا روانی اشاره دارد.