festuca
فستوکا، نوعی گیاه چمنی که برای فضای سبز استفاده می‌شود.
festucine
فستوسین، ترکیبی طبیعی که در برخی گیاهان یافت می‌شود و ممکن است در پزشکی و کشاورزی کاربرد داشته باشد.
festucous
فستوس، به گیاهانی اشاره دارد که متعلق به خانواده چمن هستند و معمولاً در مناطق مرطوب یافت می‌شوند.
fetalism
فوتالیسم، مفهومی در روانشناسی و جامعه‌شناسی است که به چرخه‌های زندگی و تکنیک‌های بازگشت به دوران جنینی اشاره دارد.
fetalization
فوتالیسیون، فرآیندهایی که در آن ویژگی‌های جنینی در موجودات زنده توسعه می‌یابد یا تجدید می‌شود.
fetas
فتا، پنیر تازه و نمکی است که معمولاً از شیر بز یا گوسفند تهیه می‌شود و در بسیاری از غذاها و سالادها استفاده می‌شود.
fetation
فتیشن، فرآیند تشکیل و رشد جنین در دوران بارداری است.
fetations
تولیدات، فرایند رشد یا توسعه جانوران در مراحل اولیه زندگی است.
fetcher
آورنده، شخصی که چیزی را به دست می‌آورد یا بازمی‌گرداند.
fetchers
آورندگان، افرادی که چندین چیز را به دست می‌آورند یا جمع‌آوری می‌کنند.
fetchingly
به صورت جذاب و دلربا، به روشی که توجه دیگران را جلب کند.
feteless
بدون تولیدات، محلی که فرایندهای رشد اولیه وجود ندارد.
feterita
فِتِریتا، نوعی ماهی کوچک و آبزی که در زیستگاه‌های آب شیرین زندگی می‌کند.
feteritas
فترتس، اصطلاحی است که به گروهی از افراد یا مفاهیم خاص در تاریخ اشاره دارد.
fetial
فتیال، به آیینی در فرهنگ روم باستان اشاره دارد که معمولاً قبل از جنگ انجام می‌شد.
fetiales
فتیالس به گروهی از کشیشان در روم باستان اطلاق می‌شود که مسئول اعلام صلح و جنگ بودند.
fetialis
فتیال، به آیینی از کشیشان در روم باستان اشاره دارد که در رویدادهای دیپلماتیک و مهم شرکت می‌کردند.
fetials
فتیالس به گروهی از کشیشان در روم اشاره دارد که مسئول برقراری ارتباط با خدایان و دولت‌های دیگر بودند.
fetichic
فتی‌چییک به عناصری از فرهنگ اشاره دارد که بر اساس افسانه یا اعتقادات خاص شکل می‌گیرد.
fetichism
فتیشیسم به معنای پرستش یک شیء یا نماد به عنوان مقدس یا با ارزش است و عمدتاً به رفتارهای مربوط به ارضای تمایلات جنسی از طریق اشیاء اطلاق می‌گردد.
fetichist
فتیشیست به شخصی اطلاق می‌شود که به اشیاء خاص یا ویژگی‌های جسمانی معین تمایل و جذابیت جنسی دارد.
fetichistic
فتیشیستی به ویژگی، طرز نگرش یا رفتارهایی اشاره دارد که به اشیاء یا ویژگی‌های خاص به عنوان عامل تحریک جنسی توجه دارد.
fetichize
فتیشیسم کردن به معنای نسبت دادن ویژگی‌ها یا اهمیت افراطی به یک شیئ یا مفهوم به منظور استفاده یا تمایل جنسی است.
fetichlike
فتیش‌مانند به خصوصیات یا رفتارهایی اطلاق می‌شود که به نوعی شبیه به فتیشیسم است و در آن اشیاء یا ویژگی‌ها اهمیت یا تمایل جنسی افراطی دارند.
fetichmonger
فتیش‌فروش به معنای فردی است که به تجارت یا جمع‌آوری اشیاء مرتبط با فتیشیسم می‌پردازد.
fetichry
فتیچری به عمل یا باور به اهمیت یا قدرت خاص اشیاء اشاره دارد.
feticidal
فتیسیدال به معنای نابودکننده جنین یا نطفه است.
fetidity
بوی بد و نامطبوع، به‌ویژه بویی که ناشی از فساد یا تجزیه مواد باشد.
fetidly
به‌طرز بدبو و ناخوشایند یا فسادناپذیر.
fetidness
وضعیت یا کیفیت بوی بد.
fetiferous
تولید یا ایجاد بوی بد یا ناپسند.
fetiparous
فتپاروس صفتی است که به گونه‌هایی اطلاق می‌شود که زنده‌زایی می‌کنند.
fetis
فتیس به معنای نوعی تمایل یا عشق شدید به چیزی است.
fetise
فتیز کردن به معنای القای یا برجسته کردن یک مفهوم یا احساس خاص است.
fetisheer
فتیشیر به اشخاصی اطلاق می‌شود که به شیفتگی یا علاقه شدید به موضوعات خاص و جزییات آنها مشهور هستند.
fetisher
فتیشر به کسی اطلاق می‌شود که به معنی خاصی از ابراز خصوصی یا اشتیاق شدید به موضوعات خاص مشهور است.
fetishic
فتیشیک به صفاتی اطلاق می‌شود که به عواطف، تمایلات یا اشیاء خاص مربوط می‌شود.
fetishization
فتیشیزه شدن به معنای تبدیل کردن یک ویژگی یا اشیاء خاص به یک شیء برای جذب جنسی است، که ممکن است باعث انتظارات غیرواقعی شود.
fetishlike
فتیش‌مانند به معنای دارا بودن خصوصیاتی است که با فتیشیسم یا اشتیاق شدید به یک چیز خاص مرتبط است.
fetishmonger
فتیش‌فروش به معنای شخصی است که به فروش و یا ترویج فتیشرها و اشیاء مرتبط با آن می‌پردازد.