glaciological
مطالعه‌ی علمی یخچال‌ها و ویژگی‌های آنها.
glaciologist
دانشمندی که به مطالعه یخچال‌ها و یخ‌ها می‌پردازد.
glaciologists
دانشمندانی که به مطالعه یخچال‌ها و یخ‌ها می‌پردازند.
glaciomarine
محیط‌های گلیشیومرین به مناطقی اطلاق می‌شود که در آن یخچال‌ها با دریا یا اقیانوس‌ها در ارتباط هستند و تأثیرات متقابل آن‌ها بر روی اکوسیستم‌های دریایی را بررسی می‌کند.
glaciometer
گلاسیومتر ابزاری است که برای اندازه‌گیری ضخامت و ویژگی‌های یخ به‌کار می‌رود.
glacionatant
گلاسیوناتانت به فرآیندهایی اشاره دارد که به تعاملات و رفتار یخ‌ها مرتبط است.
glacious
یخ‌زده به حالتی اطلاق می‌شود که شامل یخ و برف در محیط‌های سرد است.
glacises
یخچال‌ها به تجمعات یخی گفته می‌شود که معمولاً در مناطق قطبی یا کوهستانی یافت می‌شوند و نقش مهمی در محیط زیست دارند.
glack
صدای ایجاد شده توسط چیزی که به زمین می‌افتد یا لغزش می‌کند.
glacon
گلاسون به معنای تکه‌ای یخ کوچک است که معمولاً در نوشیدنی‌ها قرار می‌گیرد.
gladatorial
گلادیاتوری به چیزی مربوط می‌شود که به گلادیاتورها و مبارزات آنها در میدان می‌پردازد.
gladdener
چیزی که باعث خوشحالی یا شادابی می‌شود.
gladdy
به رنگ و یا الگوهای شاد و زنده اشاره دارد.
gladeye
به یک افکت خاص در عکاسی اشاره دارد که به سوژه جلا و درخشش می‌دهد.
gladelike
به ویژگی یا حالتی اشاره دارد که مشابه شادابی و خوشحالی است.
gladen
شادی، خوشحالی، شادابی و سرزندگی را القا کردن.
gladful
مملو از شادی و سربلندی.
gladfully
با خوشحالی و شادابی.
gladfulness
وضعیت شادابی و شادمانی.
gladhearted
دارای قلبی شاد و خوشحال.
glady
با خوشحالی و به میل خود.
gladiate
گلادیات به عمل مبارزه در یک محیط مشخص اشاره دارد که به طور کل به کارهای رزمی و نبرد مرتبط است.
gladiatory
گلادیاتوری به ویژگی یا شیوه مرتبط با مبارزات گلادیاتور اشاره دارد.
gladiatorism
گلادیاتوریسم به رویه‌ها و رفتارهای فرهنگی مرتبط با مبارزات گلادیاتور گفته می‌شود.
gladiatorship
گلادیاتوری به مقام یا وضعیت کسی که گلادیاتور است یا به مبارزات گلادیاتوری مربوط می‌شود.
gladiatrix
گلادیاتریکس به زنانی اطلاق می‌شود که در نبردهای گلادیاتوری شرکت می‌کنند.
gladier
گلادی‌کردن به عمل مبارزه یا رقابت در زمینه گلادیاتوری اشاره دارد.
gladiest
شادی و خوشحالی در بالاترین حد، شادترین حالت ممکن.
gladify
خوشحال کردن یا شادی دادن به دیگران.
gladiola
نوعی گل زینتی با ساقه بلند و گل‌های رنگارنگ.
gladiolar
به گیاهانی اطلاق می‌شود که شامل گل‌هایی با ساختار گلادیولوس هستند.
gladiolas
جمع گلادیولوس، گل‌های زینتی که به خاطر زیبایی و رنگارنگی‌شان شناخته شده‌اند.
gladiole
نوع دیگری از نام گل گلادیولوس، گلی با زیبایی خیره‌کننده.
gladioluses
گل گلادیولوس، گیاهانی از خانواده زنبق که عمدتاً برای زیبایی در باغ‌ها و ترتیب گل‌ها استفاده می‌شوند.
gladys
گلادیس، نامی زنانه که در فرهنگ‌های مختلف به کار می‌رود.
gladite
گلادیت، اصطلاحی در زمین‌شناسی برای توصیف نوع خاصی از سنگ‌ها.
gladkaite
گلادکایت، ماده معدنی کمیاب که در مناطق خاصی پیدا می‌شود.
gladless
بی‌خوشحالی، حالتی که نشان‌دهنده نداشتن احساس خوشحالی است.
gladlier
خوشحال‌تر، حالتی که بیشتر از حالت عادی احساس خوشحالی می‌کند.
gladliest
شادترین، خوشحال‌ترین، به معنای خوشی یا شادی شدید در یک موقعیت یا برابر با دیگران.