globosities
گلوبوزیتیها به اشکال مختلف گرد بودن اجسام اشاره دارند.
globosphaerite
گلوبوسفریت یک نوع کانی نادر است که دارای بلورهای گرد میباشد.
globous
گلوبوس به نوعی از شکل یا ساختار اشاره دارد که گرد و کروی است.
globously
به شکلی که به گرد یا دایرهای مربوط باشد.
globousness
گویی بودن، شکل گرد و کروی یک چیز به ویژه زمین.
globularia
گلوبولاریا، یک جنس از گیاهان گلدار که متعلق به خانواده گلمیخک است.
globulariaceae
گلوبولاریاسه، خانوادهای از گیاهان که شامل گیاهان گلدار هستند.
globulariaceous
مربوط به خانواده گلوبولاریاسه، به ویژه گیاهان خاص شامل گلوبولاریا.
globularity
گویی، حالت گرد بودن، به ویژه در زمینههای علمی.
globularly
به طور گوی مانند، توصیف اشکالی که گرد هستند.
globularness
حالت گرد و کرهای شکل که در اشیاء قابل مشاهده است.
globulet
یک گلوله یا دایره کوچک که به طور خاص از مایعات تشکیل میشود.
globulicidal
مربوط به یا مؤثر در کشتن گلولهها یا سلولهای خاص در بافتهای بدن.
globulicide
مادهای که برای کشتن گلولهها یا سلولها استفاده میشود.
globulimeter
گلوبولیمتر، ابزاری برای اندازهگیری میزان گلوبولین های موجود در خون است.
globulinuria
گلوبولینوری به وجود گلوبولین در ادرار اشاره دارد.
globulysis
گلوبولیز فرآیند تجزیه گلوبولین در بدن است.
globulite
گلوبولیت یک گلوبول یا قطره ریز در اشکال مختلف است.
globulitic
گلوبولیتیک به ویژگیها یا بیماریهایی مرتبط با گلوبولینها اشاره دارد.
globuloid
گلوبولید به معنای شبیه گلوبل یا گوی کوچک است.
globulolysis
گلوبولولیز، فرایندی است که در آن گلوبولها شکسته میشوند، معمولاً در زمینههای پزشکی و بیوشیمی استفاده میشود.
globulose
گلوبولوز نوعی ترکیب شیمیایی است که در زیستشناسی و پزشکی مورد مطالعه قرار میگیرد.
globulous
گلوبولوس به معنای داشتن شکل گرد و برجسته یا مکعبی است و معمولاً در توصیف اشیاء استفاده میشود.
globulousness
گلوبولوسناکی به معنای حالت یا ویژگی بودن به شکل گلوبول یا گرد است.
globus
گلوبوس به احساسی اشاره دارد که در آن فرد احساس توده یا سفتی در ناحیۀ گلو دارد.
glochchidia
گلاچیدیا، لاروهای بسیار کوچکی هستند که از بعضی از صدفهای آب شیرین خارج میشوند و در چرخهی زندگی آنها نقش اساسی دارند.
glochideous
درباره گیاهان یا گیاهان که دارای خاردارهای ریز و آزاردهنده هستند.
glochidial
مرتبط با جوشها یا خاردارهای ریز در برخی گیاهان، بهویژه کاکتوسها.
glochidian
به نوعی گیاهان که دارای جوشها یا خاردارهای ریز و آزاردهنده هستند.
glochidiate
به گیاهانی اطلاق میشود که دارای جوشهای ریز و آزاردهنده هستند.
glochines
به خاردارهای ریز و آزاردهنده در برخی گیاهان اشاره دارد.
glochis
به خارهای باریک و آزاردهنده در گیاهان اشاره دارد.
glod
گلود، واژهای نادر و غیررایج در زبان انگلیسی که ممکن است در زمینههای خاص معنی خاصی داشته باشد.
gloea
گلوئه، مادهای ژلاتینی که در برخی شرایط محیطی وجود دارد.
gloeal
گلوئال، ویژگیهایی که معمولاً به برخی از قارچها مرتبط است و برای شناسایی و طبقهبندیها به کار میرود.
gloeocapsa
گلوئوکاپسا، جنسی از سیانوباکتریها که در تحقیقات علمی مطالعه میشود.
gloeocapsoid
گلوئوکاپسویید، نوعی از جلبکها که در بومشناسی و تحقیقات محیطی اهمیت دارد.
gloeosporiose
گلوئوسپوریا، یک بیماری گیاهی که میتواند به محصولات آسیب برساند و توسط یک نوع خاص از قارچهای بیماریزا ایجاد میشود.