gramenite
گرمانیت به نوعی ماده معدنی با خصوصیات خاص اشاره دارد.
gramercy
یک عبارت قدردانی و تشکر در زبان قدیمی انگلیسی، به معنی 'ممنون' یا 'سپاسگزارم'.
gramercies
جمع کلمه 'گرمرسی'، به معنای تشکر و قدردانی.
gramy
مسئلهای که به گیاهشناسی یا کیفیت طبیعت اشاره دارد.
graminaceae
خانوادهای از گیاهان که شامل گیاهان علفی و علفها است.
gramineae
یک خانواده بزرگ از گیاهان شامل علفها و گیاهان علفی.
gramineal
مربوط به یا شباهت به خانواده گیاهان گرمنوش.
gramineous
هر گونه گیاهی که متعلق به خانواده گندمیان (Poaceae) باشد.
graminicolous
مربوط به موجوداتی که در علفها یا گیاهان گرامینی زندگی میکنند.
graminin
گرامینین، یک نوع پروتئین بیولوژیکی است که عمدتاً در گیاهان خانواده گندمیان وجود دارد.
graminivore
گرامینیوور به حیواناتی اطلاق میشود که اکثر رژیم غذایی خود را از چمنها تشکیل میدهند.
graminology
گرامینولوژی به مطالعه و تحقیق در مورد خانواده گندمیان و ویژگیهای آنها اشاره دارد.
graminological
گرامینولوژیک به مضامین مرتبط با گرامینولوژی و مطالعات چمنها اشاره دارد.
graminous
گرامینوس به گیاهانی اطلاق میشود که متعلق به خانواده گندمیان بوده و ویژگیهای خاصی دارند.
grammarianism
گرامرینیزم به رویکردی اشاره دارد که در آن بیشترین توجه به قوانین گرامر و دقت در استفاده از زبان معطوف میشود.
grammarless
بدون دستور زبان، نداشتن ساختار گرامری در زبان نوشتاری یا گفتاری.
grammates
همکلاسیها، دانشآموزانی که در یک کلاس یا رشته تحصیلی مشترک هستند.
grammaticality
درستی گرامری یک جمله یا ساختار زبانی، یعنی اینکه آیا آنها مطابق با قوانین دستور زبان هستند.
grammaticalness
حالت صحیح گرامری یک جمله یا عبارت، به ویژه در سخن گفتن یا نوشتن.
grammaticaster
شخصی که به طور ظاهری خود را متخصص گرامر میداند ولی در واقع دارای دانش کافی نیست.
grammaticism
گراماتیسیسم، استفاده نادرست از ساختارهای دستوری در زبان است.
grammaticize
گراماتیسی کردن، به معنای درست کردن یا اصلاح ساختار دستوری یک جمله یا متن است.
grammatics
گراماتیک، علم و مطالعه قواعد و ساختارهای زبان است.
grammatist
گرامالیست، شخصی که در قواعد دستوری زبان در سطح بالایی تخصص دارد.
grammatite
گراماتی، نوعی سنگ دگرگونی است که معمولاً در زمینشناسی بررسی میشود.
grammatology
تحقیق و مطالعه درباره نوشتار و زبان و تفاوتهای آنها.
grammatophyllum
یک جنس از ارکیدهها که به جایگاههای خاص و آب و هوای گرم احتیاج دارد.
grammel
نوعی ماهی کوچک که در آبهای شیرین زندگی میکند.
grammontine
گراممونتین، اصطلاحی برای توصیف سبکی خاص در موسیقی یا هنر.
gramoches
گراموچه، نوعی ارکستر کوچک و ویژه که تمرکز آن بر روی نوازندگان خاص است.
gramophonic
گرانوفونیک، مربوط به صدای تولیدشده با گرامافون یا مشابه آن.
gramophonical
گراموفونیک، اشاره به ویژگیها یا اثرات صداهای تولید شده با استفاده از گرامافون.