atomic weight
وزن اتمی، متوسط جرم اتمهای یک عنصر است که بر اساس ایزوتوپهای مختلف محاسبه میشود.
atomism
اتمیسم، نظریهای فلسفی-علمی است که میگوید همه چیز از اتمهای کوچک تشکیل شده و هر چیزی که میبینیم در واقع مجموعهای از این ذرات است.
atom smasher
دتکتور ذره کوچک، دستگاهی است که برای شتاب دادن به ذرات زیر اتمی و ایجاد برخوردهای انرژی بالای آنها استفاده میشود.
atomy
اتمی به مفهوم و واحد بنیادی ماده، اتم، اشاره دارد و برای مطالعات علمی در شیمی بسیار مهم است.
atone
جبران کردن، در زبان فارسی به معنای تلاش در جهت برطرف کردن اثرات منفی اعمال گذشته.
at one blow
به طور ناگهانی و کامل، بدون هیچ تلاشی تدریجی.
atonement
عمل جبران کردن، تلاش برای اصلاح اشتباهات گذشته.
at one's disposal
در اختیار کسی بودن به معنای فراهم بودن و قابل استفاده بودن برای او.
at one's own risk
یعنی فرد مسئول نتایج کار خود است و هیچ مسئولیتی بر عهده دیگران نیست.
at one's peril
به معنای این است که اگر فردی به یک هشدار یا خطر توجه نکند، ممکن است عواقب بدی برای او داشته باشد.
at one time
به معنای یک زمان خاص در گذشته است که معمولاً به یک وضعیت قبلی اشاره دارد.
a — too far
به معنای این است که یک درخواست یا عمل به حدی رسیده که دیگر قابل قبول نیست.
atopic
به معنی یک وضعیت مربوط به آلرژی یا حساسیت که ممکن است مستعد ابتلا به بیماریهای دیگر باشد.
a touch
به معنای اضافه کردن کمی، یا یک عنصر کوچک که روی چیزی تأثیر میگذارد.
a tough row to hoe
یک اصطلاح است که به معنای داشتن مسئولیتهای دشوار یا چالشهایی است که نیاز به تلاش و زحمت زیادی دارد.
at outs
به معنای اختلاف یا درگیری بین افراد است که میتواند ناشی از عدم توافق باشد.
a to z
به معنای پوشش کامل یک موضوع یا زمینه خاص است، به طور کلی از ابتدایی ترین تا پیشرفته ترین موارد.
atp
ATP مخفف آدنوزین تری فسفات است و یک مولکول کلیدی در ذخیره و انتقال انرژی در سلولها است.
at port arms
اصطلاحی نظامی که به حالت خاصی از نگهداری سلاح اشاره دارد، معمولاً برای نشان دادن احترام یا آمادهباش.
at present
در حال حاضر، به معنای اکنون و زمانی که حرف میزنیم.
at random
تصادفی، بدون ترتیب خاص یا برنامهریزی.
atraumatic
غیرتروما، به عملی اطلاق میشود که آسیب کمتری به بافت وارد کند.
atrazine
آترازین، یک علفکش شیمیایی که اصولاً در کشاورزی استفاده میشود.
atremble
لرزان، به معنای لرزیدن به خاطر احساسات شدید.
atresia
آترازیا به وضعیتی اطلاق میشود که در آن یک بخشی از بدن به طور کامل توسعه نمییابد.
at-risk
خطرات خاصی که یک فرد یا گروه را تهدید میکند.
at risk to
در معرض خطر بودن، به معنای اینکه کسی یا چیزی ممکن است آسیب ببیند یا دچار مشکل شود.
at root
در اصل، در عمق، به معنای اصلی یا بنیادی یک چیز.
atrophic
آتروفیک، کمبود یا کاهش اندازه و کارایی بافت یا عضو.