harmers
هارمرها، افرادی که به جامعه یا محیط آسیب میزنند.
harmin
هارمین، یک ترکیب شیمیایی است که از گیاهان بهدست میآید و ممکن است خواص دارویی داشته باشد.
harmine
هارمین، یک ترکیب شیمیایی است که در برخی گیاهان یافت میشود و تأثیرات روانگردان دارد.
harmines
هارمینها، اشکال مختلفی از هارمین هستند که ممکن است خواص مختلفی داشته باشند.
harminic
ترکیب هارمینی، یک نوع ساختار شیمیایی است که در ترکیبات آلی وجود دارد.
harmins
هارمینها، ترکیبات شیمیایی هستند که در طبیعت یافت میشوند.
harmlessness
بیضرری به معنای آشکار نکردن آسیب یا خطری برای فرد یا محیط است.
harmon
هماهنگی به معنای داشتن ترتیب مناسب و سازگار با دیگران است.
harmonia
هماهنگی به معنای یکپارچگی و سازگاری کامل در اجزاء مختلف است.
harmoniacal
به معنای داشتن ویژگیهای هماهنگ و خوشایند است.
harmonial
به معنای مرتبط با ساختارهایی است که هماهنگی و توازن را در بر میگیرد.
harmonical
به معنای مربوط به هماهنگی و ترتیب درست در سامانههای مختلف است.
harmonicalness
زیبایی یا کیفیت هارمونیک بودن، مرتبط با ترکیب صداها به صورت موزون و دلنشین.
harmonichord
نوعی ابزار موسیقی که صدا را از طریق تولید هارمونی ایجاد میکند.
harmonici
شکلی از صداهای هارمونیک که ترکیبهای مختلف فرکانسها را ارائه میدهد.
harmonicism
رویکردی در موسیقی که بر ساختارهای هارمونیک تمرکز دارد.
harmonicon
نوعی ابزار موسیقی که صداهای خاص و جالبی تولید میکند.
harmoniphon
هارمونيفون، وسیلهای که برای تولید صداهای موزون و هماهنگ طراحی شده است.
harmoniphone
هارمونيفون، نوعی ابزار موسیقی با ویژگیهای خاص صوتی.
harmonisable
قابل هماهنگی، به معنای توانایی ترکیب یا تنظیم صداها به صورت هماهنگ.
harmoniser
هماهنگکننده، شخص یا ابزاری که در ترکیب صداها برای ایجاد هارمونی کمک میکند.
harmonistic
هماهنگ، مرتبط با اصول و تکنیکهای هارمونی در موسیقی.
harmonistically
به شکلی که در آن ایجاد هارمونی و ترکیب صداها مورد توجه قرار گیرد.
harmonite
هارمونیت یک نوع ماده معدنی است که ویژگیهای خاصی دارد و در زمینشناسی مورد بررسی قرار میگیرد.
harmonizable
قابل هارمونی به معنای قابلیت ترکیب و هماهنگی در زمینههای مختلف و ایجاد زیبایی است.
harmonizer
هارمونیزر به فرد یا ابزاری گفته میشود که به ایجاد و تقویت هارمونی در موسیقی یا صدا کمک میکند.
harmonizers
هارمونیزرها به افرادی اشاره دارند که به ایجاد یا تقویت هارمونی در صدا یا موسیقی کمک میکنند.
harmonogram
هارمونواگرام ابزاری است برای ترسیم بصری نتهای موسیقی به گونهای که هماهنگی بین بخشها را نشان دهد.
harmonograph
هارمونограф ابزاری است که الگوهای زیبایی خلق میکند و به ارتباط بین صدا و هنر میپردازد.
harmonometer
هارمونومتر، ابزاری است برای اندازهگیری و تحلیل هماهنگی و تضاد صداهای موسیقی.
harmoot
هارموت، ابزاری در موسیقی که برای تقویت ریتم آهنگها استفاده میشود.
harmost
هارموست، شخصی در تاریخ که مسئول نظارت و اداره یک ناحیه بود.
harmotome
هارموتوم نوعی ماده معدنی که به خاطر الگوهای خاصاش شناخته شدهاست.
harmotomic
هارموتومیک به ویژگیهای خاصی اشاره دارد که به ساختار بلورهای معدنی مربوط میشود.
harmout
هارموت، حالتی از ارتباط هماهنگ در موسیقی یا زندگی اجتماعی است که شادی و اتحاد را به ارمغان میآورد.
harmproof
حفاظت در برابر آسیب، اصطلاحی برای توصیف چیزی است که به طور خاص طراحی شده است تا از خطرات و آسیبها در امان باشد.