hosteled
اقامت در هتل، غالباً بهصورت اشتراکی.
hostelers
مسافرانی که در خوابگاهها زندگی میکنند و معمولاً با افراد دیگر از کشورهای مختلف در ارتباط هستند.
hosteller
شخصی که در یک خوابگاه میماند و از امکانات و فرهنگهای مختلف استفاده میکند.
hoster
شخصی که مسئول پذیرایی و مدیریت یک رویداد یا مهمانی است.
hostessed
عمل پذیرایی و مدیریت یک رویداد یا مهمانی.
hostessing
عمل برگزاری و مدیریت مهمانی یا رویدادی.
hostiley
به صورت خصمانه، به گونهای که نشاندهندهی دشمنی یا عداوت باشد.
hostiles
دشمنان، افرادی که خصمانه رفتار میکنند.
hostilize
خصمانه کردن، به حالت دشمنی درآوردن.
hostle
ریز به معنای خصمانه یا دشمنانه.
hostlerwife
همسر کسی که مسافران را در مکان خاصی اقامت میدهد؛ همسر مسافرخانهدار.
hostless
بدون میزبان؛ حالتی که در آن هیچ شخص خاصی مسئولیت برگزاری را ندارد.
hostly
مرتبط با میهمانداری یا شایستگیهای یک میزبان؛ طرز رفتار میزبان.
hostry
نوعی مسافرخانه یا مکان ارائهدهنده خدمات اقامتی به مسافران.
hostship
نقش یا مقام یک میزبان؛ مسئولیتهای یک میزبان.
hotblood
دارای طبع داغ؛ شخصی که معمولاً سریع و با احساسات شدید واکنش نشان میدهد.
hotblooded
دارای خلق و خوی حاد و احساسی، معمولاً به افرادی اطلاق میشود که به سرعت و شدت عمل میکنند.
hotbloods
افرادی با خلق و خوی شدید و انرژی بالا، معمولاً در حالت هیجان یا شور و شوق.
hotbrained
دارای تفکری شدید و سریع؛ به شخصی اطلاق میشود که به سرعت به ایدهها و راهحلهای جدید میرسد.
hotcha
صدای هیجان یا شادی؛ معمولاً در موقعیتهای شاد و سرگرمکننده استفاده میشود.
hotchkiss
نوعی توپ جنگی که در زمانهای قدیم به کار میرفت و به خاطر کاراییاش مشهور بود.
hotchpotchly
به طور نامنظم و بدون ترتیب مناسب؛ معمولاً برای توصیف کارهایی که به درستی سازماندهی نشدهاند به کار میرود.
hotchpots
هویجی یا نوعی خورشت که از خواص مختلف تهیه میشود و معمولاً شامل اجزای مختلف است.
hotdogger
فردی که هات داگ پخت میکند یا به فروش هات داگ مشغول است.
hote
نوعی اتاق یا فضای بزرگ برای میزبانی یا برگزاری مراسم.
hoteldom
صنعت یا دنیای هتلها و مدیریت آنها.
hotelhood
محیط و فرهنگ زندگی و کار در هتلها.
hotelize
هتلسازی، به معنای ساخت و ایجاد هتلها یا فراهم کردن امکانات مشابه هتلها برای میهمانان.
hotelless
بدون هتل، کسی که در یک هتل اقامت ندارد و بدون سرپناه است.
hotelman
هتلدار، شخصی که مسئولیت مدیریت یا اداره یک هتل را بر عهده دارد.
hotelmen
هتلداران، جمعی از افرادی که در مدیریت یا اداره هتلها مشغول به کار هستند.
hotelward
به سمت هتل، اصطلاحی برای اشاره به مسیری که به هتل میرسد.
hotheadedly
به طرز عجولانه، به معنای عمل کردن با تندی و بدون فکر کافی.
hotheadedness
عصبانیت و هیجان شدید که معمولاً منجر به واکنشهای غیرمنطقی میشود.