indignify
عملی که طی آن به کسی بیاحترامی میشود؛ تحقیر کردن.
indignified
بیاحترام، نوعی احساس که زمانی به وجود میآید که فرد به خاطر رفتار یا گفتار دیگران احساس اهانت میکند.
indigoberry
توت نیل، میوهای کوچک و خوراکی که روی درختچههای خاصی یافت میشود.
indigofera
جنس گیاهانی که شامل گونههای مختلفی است و به خاطر تولید رنگدانهی نیل مشهور است.
indigoferous
دارای ویژگیهای تولید رنگ نیل، مرتبط با رنگدانهای به نام نیل.
indigogen
اندیگوژن، به معنی مادهای است که در تولید رنگ نیل نقش دارد، اغلب در گیاهان تولید میشود.
indigoids
ایندگوئیدها، ترکیباتی شیمیایی هستند که دارای ساختار مشابه نیل هستند.
indigometer
اندیگومتر، ابزاری است که برای اندازهگیری میزان نیل در محلولها استفاده میشود.
indigotate
اندیگوت کردن، عمل رنگرزی با استفاده از رنگ نیل را توصیف میکند.
indigotic
اندیگوتیک، به رنگهایی گفته میشود که با استفاده از نیل تولید میشوند.
indigotindisulphonic
اندیگو تین دی سولفونیک، ترکیب شیمیایی است که در فرآوردههای رنگرزی به کار میرود.
indigotine
ایندیگوتین، یک رنگزا است که معمولاً برای رنگ کردن الیاف و پارچهها به کار میرود.
indiguria
ایندیگوری وضعیتی است که در آن فرد ادرار بیشتری نسبت به حد نرمال تولید میکند که معمولاً به رنگ تیره است.
indihumin
ایندیهمین یک اصطلاح غیرمعمول است و کاربرد مشخصی در زبان ندارد.
indii
ایندیها به گروههای بومی یا مردمان محلی اشاره دارند.
indijbiously
ایندیجبیously یک اصطلاح غیررسمی است که به روشی خاص از بیان میپردازد.
indyl
ایندیل یک کلمه با بیش از یک معنی یا مفهوم است که در زمینههای مختلف ممکن است کاربرد داشته باشد.
indilatory
کندکننده به معنای تأخیرانداز و آنچه که باعث کند شدن فرایند یا پیشرفت میشود.
indylic
به سبک مستقل و غیررسمی اشاره دارد، معمولاً در هنر و فرهنگ.
indiligence
سهلانگاری به معنای بیتوجهی یا بیدقتی در انجام کارها.
indimensible
غیرقابل سنجش به معنای عدم امکان اندازهگیری یا سنجش.
indiminishable
غیرقابل محو به معنای عدم امکان از بین رفتن یا فراموش شدن.
indimple
چینکی که در اثر قرار گرفتن چربی زیر پوست به وجود میآید و در زمانی که فرد لبخند میزند یا صحبت میکند مشخص میشود.
indin
ایندین ترکیبی شیمیایی است که در برخی از واکنشهای شیمیایی نقش دارد.
indirected
به معنای عدم هدایت یا عدم استقامت در فرآیند یا عمل، در اینجا در مورد نتایج به کار میرود.
indirecting
عملیهای که منجر به عدم هدایت یا گزارش مستقیم اطلاعات یا مسئولیتها میشود.
indirections
روشهای غیرمستقیم برای بیان موضوع یا انتقال اطلاعات که ممکن است صریح و واضح نباشد.
indirectness
عدم وضوح یا صراحت در بیان، به ویژه در ارتباطات کلامی.
indirects
غیرمستقیمها، واژگانی یا عباراتی که به صورت غیرمستقیم یا تلویحی و بدون اظهار صریح چیزی به کار میروند.
indirubin
ایندروبین یک ترکیب شیمیایی است که از گیاه نیل استخراج میشود و در برخی درمانهای سنتی کاربرد دارد.
indirubine
ایندروبین یک ترکیب شیمیایی مرتبط با ایندروبین است و به تحقیقات پزشکی مربوط میشود.
indiscernibility
عدم تشخیص، ویژگی یا حالت چیزهایی که به سختی قابل تمیز دادن هستند یا شناسایی نمیشوند.
indiscernibleness
عدم تمایز، حالتی که در آن دو یا چند چیز به سختی یا به آسانی قابل تمیز دادن نیستند.
indiscernibly
به طور غیرقابل تشخیص، حالتی که در آن تمایز بین چیزها به شدت مشکل باشد.
indiscerpible
غیرقابل تشخیص، به معنای چیزی که به سختی قابل شناسایی یا تمایز است.
indiscerptible
غیرقابل تشخیص، مختص به شرایط و وضعیتی است که شناسایی آن دشوار است.