indulgentness
ویژگی یا حالت لذت‌گرایی، معمولاً در زمینه رفتار یا تعارفات مثبت.
indulger
لذت‌جو به شخصی اطلاق می‌شود که خود را به لذت‌‌ها و خوشی‌های زندگی دعوت می‌کند.
indulgers
جمع لذت‌جو، به گروهی از افراد اشاره دارد که به لذت‌‌ها و خوشی‌های زندگی توجه ویژه‌ای دارند.
indulgiate
لذت‌نشینی به عمل تسلیم شدن به خواسته‌ها و لذت‌ها اشاره دارد.
indulgingly
به شیوه‌ای که در آن فرد به لذت‌ها و خواسته‌های خود ارزش می‌دهد.
indulin
ایندولین یک نوع ماده شیمیایی خاص است که کاربردهای پزشکی دارد.
indulins
جمع ایندولین، به انواع مختلف ماده شیمیایی اشاره دارد که در درمان پزشکی کاربرد دارند.
indulto
عفو، آزاد کردن یا بخشیدن کسی از مجازات قانونی، معمولاً توسط مقام قضایی.
indument
پوشش، لباس یا تجهیزاتی که برای پوشاندن بدن استفاده می‌شود.
indumentums
پوشش‌ها، لباس‌ها یا تجهیزاتی که به طور خاص در تاریخ و فرهنگ استفاده می‌شوند.
induplicate
تقلید کردن، مشابه‌سازی یا دو بار به وجود آوردن.
induplication
تکرار، تولید دوگانه یا مشابه از یک شیء یا داده.
induplicative
غیرقابل تکرار یا تقلید، ویژگی‌هایی که سخت است مشابه آنها را پیدا کرد.
indurable
غیرقابل تحمل، به معنای غیرقابل آسیب یا فرسایش به دلیل کیفیت قوی و ماندگاری بالا.
indurance
تحمل، توانایی برای تحمل بار یا فشار بدون آسیب دیدن.
induration
سخت شدن، به معنی افزایش سختی یا استحکام بافت به دلیل آسیب یا التهاب.
indurations
سخت شدن‌ها، اشاره به وضعیت‌هایی دارند که در آن بافت به صورت غیرعادی سخت می‌شود.
indurative
سخت‌کننده، اشاره به موادی که می‌توانند باعث سخت شدن یا استحکام بخشیدن به مواد دیگر شوند.
indure
تحمل کردن، به معنی تاب آوردن در برابر مشکلات و چالش‌ها.
indurite
ایندوریت، نوعی سنگ سخت است که از فرآیند فشرده‌سازی و سخت شدن خاک رس تشکیل می‌شود.
indus
ایندوس، نام رودخانه‌ای در پاکستان و همچنین نام یک تمدن باستانی در منطقه است.
indusial
ایندوسی به موضوعات و تحولات مرتبط با تمدن ایندوس اشاره دارد.
indusiate
ایندوسیات به معنای مطالعۀ رشته‌هایی از تاریخ و فرهنگ تمدن ایندوس است.
indusiated
ایندوسیات شده به معنای آثار و یافته‌هایی است که به تمدن ایندوس نسبت داده می‌شوند.
indusiform
ایندوس‌فرم به شکلی اطلاق می‌شود که به خود تمدن ایندوس مشابهت دارد.
indusioid
ساختار خاصی که در برخی گیاهان وجود دارد و به شکلی خاص طراحی شده است.
industrialness
ویژگی یا حالت صنعتی بودن.
industriously
به طور سخت‌کوش و موثر.
industriousness
کیفیت یا حالت سخت‌کوش بودن.
industrys
جمع صنعت و به معنای مجموعه‌ای از صنعت‌ها.
industrochemical
مربوط به صنعت شیمیایی و تولید آن.
indutive
استقرایی، چیزی که به استنتاج یا نتیجه‌گیری از مشاهدات و مثال‌های خاص اشاره دارد.
induviae
ایندوی‌ها به جنبه‌های عمیق‌تری از وجود انسان اشاره دارند.
induvial
ایندوی، به ویژگی‌های فردی و خاص هر شخص اشاره دارد.
induviate
ایندوی کردن به فرایند بیان ایده‌ها و احساسات به صورت فردی و خاص اشاره دارد.
indweller
ساکن، به کسی اشاره دارد که در یک محل زندگی می‌کند و با آن ارتباط دارد.
indwellingness
حضور یا وجود درون‌ساز، به تجربه و حالت روحی یا خلاقیت درون افراد اشاره دارد.
inebriacy
وضعیت یا حالت مستی، هنگامی که شخص تحت تأثیر الکل است.
inebriant
ماده‌ای که باعث مستی یا حالت نشئگی می‌شود.
inebriative
دارای عوارض مست‌کنندگی، مرتبط با مستی.