larlike
به ویژگی‌های سرگرم‌کننده و شاداب اشاره دارد.
larmier
به حالتی اشاره دارد که از لحاظ احساسی یا عاطفی به شدت تحت تأثیر است.
larmoyant
شخصی که به راحتی می‌تواند عاطفی شود یا به گریه بیفتد.
larnakes
به وقایعی که شادابی و نشاط را به ارمغان می‌آورد، اشاره دارد.
larnaudian
رویکردی در تدریس یا هنر که خلاقیت و نوآوری را در اولویت قرار می‌دهد.
larnax
یک ساز موسیقی که دارای ویژگی‌های خاص و منحصر به فردی است.
larnyx
قسمتی از دستگاه تنفس که مسئول تولید صدا است.
laroid
مدلی که در زمینه‌های مختلف علمی مورد استفاده قرار می‌گیرد.
laron
دارویی که برای درمان بیماری‌ها یا اختلالات خاص استفاده می‌شود.
larree
شخصی که توانایی بالایی در داستان‌گویی و روایت دارد.
larry
لری، نامی مردانه که به طور معمول به عنوان نام شخص استفاده می‌شود.
larries
لری‌ها، جمع نام لری که به گروهی از افراد اشاره دارد.
larrigan
لریگان، شخصی که به شیطنت و رفتار بازیگوش معروف است.
larrigans
لریگان‌ها، جمع نام لریگان که به گروهی از افراد با رفتار شیطنت‌آمیز اشاره دارد.
larrikinalian
لریکنالیان، صفتی برای توصیف شخصی که از روحیه بازیگوش و شاداب برخوردار است.
larrikiness
لریکن بودن، صفاتی که به بازیگوشی و شیطنت اشاره دارد.
larrikinism
لرکینیسم به رفتارهای بازیگوشانه و غیررسمی اشاره دارد که معمولاً با نوعی شوخی و کج‌رفتاری همراه است.
larriman
لرکمن به فردی اشاره دارد که دارای روحیه بازیگوشی است و ممکن است در رفتارهایش کمی بی‌احتیاط باشد.
larruper
لرپر خاصیتی به افرادی می‌دهد که به شیوه‌ای رنجش‌آور و غیررسمی خود را بیان می‌کنند.
larrupers
لرپرها به گروهی از افراد اشاره دارد که ذاتاً شاد و بازیگوش هستند.
larsenite
لارسنیوم معدنی کمیاب است که معمولاً مورد توجه جویندگان و کلکسیونرها قرار می‌گیرد.
larum
لارم به صدای بلندی اشاره دارد که برای جلب توجه و هشدار درباره چیزی خطرناک یا مهم استفاده می‌شود.
larums
صدای بلند و ناگهانی که معمولاً برای جلب توجه یا هشدار استفاده می‌شود.
larunda
روحی که در افسانه‌ها به شب و اسرار مربوط می‌شود.
larus
نام یک جنس از پرندگان که معمولاً در مناطق ساحلی یافت می‌شود.
larvalia
مرحله‌ای از زندگی برخی موجودات که به شکل لارو هستند.
larvaria
مجموعه‌ای از مراحل لارو در اکوسیستم که در مطالعه زیست‌محیطی اهمیت دارد.
larvarium
محلی برای پرورش و نگهداری لاروها در شرایط کنترل شده.
larvariums
لارواریم، مکانی است که در آن لاروهای حشرات به طور خاص پرورش داده می‌شوند و معمولاً برای تحقیقات علمی استفاده می‌شود.
larvas
لاروا، مرحلهٔ نابالغ حشرات است که معمولاً پس از تخم‌ها به وجود می‌آید و پیش از تبدیل شدن به حشرهٔ بالغ ظاهر می‌شود.
larvate
لارو کردن، به معنی تغییر یا توسعهٔ یک مرحلهٔ حیات حشره به لارو است.
larvated
لارو زدن، به معنی آثاری از لاروها در یک گیاه یا محصول اشاره دارد.
larve
لارو، شکل نوزادی حشرات که قبل از بلوغ به آن تبدیل می‌شود.
larvicidal
لاروکش، به ماده‌ای گفته می‌شود که به طور خاص برای از بین بردن لاروها استفاده می‌شود.
larvicolous
لاروی‌کلو به موجوداتی اطلاق می‌شود که در مرحله لاروی خود در آب زندگی می‌کنند.
larviform
به پوسته و یا شکلی اطلاق می‌شود که شبیه لاروا است.
larvigerous
به جانوران اشاره دارد که در هنگام زایمان لاروا به دنیا می‌آورند.
larvikite
یک نوع سنگ آذرین است که در نروژ یافت می‌شود.
larviparous
به جانورانی اطلاق می‌شود که هنگام زایمان لارواهای کامل به دنیا می‌آورند.
larviposit
به عمل گذاشتن تخم‌ها یا لاروا‌ها اشاره دارد.