bel paese
بل پائسه، عبارتی است که برای اشاره به ایتالیا به دلیل زیبایی و جذابیت‌هایش به کار می‌رود.
belt and braces
روش کمربند و تسمه، به معنای احتیاط‌کردن یا استفاده از دو راه برای اطمینان از موفقیت یک پروژه یا کار است.
beltane
بلتین، جشنی است که به آغاز تابستان در اول می اشاره دارد و در فرهنگ‌های مختلف جشن گرفته می‌شود.
belt down
محکم کردن یا بستن اشیاء برای جلوگیری از حرکت یا سقوط آنها در حین جابجایی.
belt drive
تسمه‌کشی، به سیستم‌های مکانیکی اطلاق می‌شود که از تسمه برای انتقال نیروی چرخشی بین دو محور استفاده می‌کنند.
belted galloway
بلتد گالووی، نژادی از گاو که به خاطر نوار سفید دور بدنش معروف است و در تولید گوشت پرورش داده می‌شود.
belter
بلتر، اصطلاحی است که به شخصی اطلاق می‌شود که در زمینه‌ای خاص، مانند آواز، به خوبی عمل می‌کند.
belting
بلتینگ، تکنیکی در آواز خواندن است که به اجرای نوت‌های بلند و قدرتی اشاره دارد.
beltline
خط کمر، در طراحی لباس و اتومبیل به نقطه‌ای اشاره می‌کند که در آن دو قسمت اصلی به هم متصل می‌شوند.
belt loop
حلقه کمربند، ابزارهایی در لباس‌ها هستند که برای نگه داشتن کمربند یا شلوارها طراحی شده‌اند.
beltman
فردی که در فروش کمربند فعالیت می‌کند یا به شغل مربوط به کمربند اشاره دارد.
belt out
به معنای خواندن با صدای بلند و احساسی، معمولاً در شرایطی شاد.
belt sander
ابزاری که برای صاف کردن و پرداخت چوب استفاده می‌شود و دارای تسمه سنباده است.
belyando spew
نظری به یک پدیده طبیعی خاص که ممکن است به بخار یا گاز مرتبط باشد.
bem
احساس یا تأثیر عاطفی یک وضعیت یا رویداد.
bema
بُنما، سکوی بلندی است که برای صحبت یا ارائه در مکان‌های عمومی استفاده می‌شود.
be made of money
عباره‌ای که نشان‌دهنده این است که کسی فکر می‌کند شما بسیار ثروتمند هستید.
be made of sterner stuff
عبارتی که به معنای داشتن قدرت و استقامت در برابر مشکلات است.
be made up
عبارت به معنای خیال‌پردازی یا آشتی کردن با کسی است.
be man enough to do
عبارتی که نشان‌دهنده جسارت و شجاعت در برابر چالش‌های سخت است.
bemba
قوم بُمبا یکی از گروه‌های قومی در زامبیا است که دارای زبان و فرهنگ خاص خود هستند.
be meat and drink to
عبارت 'be meat and drink to' به معنای چیزی است که برای فردی بسیار مهم و ضروری است.
be mentioned in dispatches
عبارت 'be mentioned in dispatches' به معنای یاد شدن به خاطر کار شجاعانه یا عملی ارزشمند است.
be miles away
عبارت 'be miles away' به معنای غافل یا عدم تمرکز بر موقعیت فعلی است.
be mixed up in
عبارت 'be mixed up in' به معنای درگیر شدن در یک فعالیت یا وضعیت پیچیده یا مشکل‌ساز است.
be mixed up with
عبارت 'be mixed up with' به این معناست که در یک گروه یا وضعیت خاص قرار داشته باشید که ممکن است منفی باشد.
be more than just a pretty face
بیش از یک چهره زیبا بودن به این معنا است که فرد باید توانمندی‌ها، استعدادها و شخصیت‌های بیشتری از ظاهر خود نشان دهد.
be much good
عبارت 'خیلی خوب بودن' به کیفیت یا کارایی یک چیز اشاره دارد و عموماً به گونه‌ای غیرجدی بیان می‌شود.
bemused
علامت‌گذاری به حالتی است که فرد در آن به دلیل سردرگمی یا نداشتن درک صحیح از یک موقعیت، از نظر فکری غافل‌گیر شده است.
bemusement
حالت گیجی یا سردرگمی که به خاطر موقعیتی عجيب یا غیرعادی به وجود می‌آید.
be my guest
عبارت 'تکان دار' به شکلی مودبانه برای دعوت کسی به انجام کاری یا کمک به او استفاده می‌شود.
benami
مفهوم 'بنامی' به مالکیت واقعی اشاره دارد که به نام فرد دیگری غیر از مالک واقعی ثبت شده است.
bencher
نیمکت‌دار، فردی که در جلسات رسمی یا قانونی شرکت می‌کند و معمولاً دارای قدرت تصمیم‌گیری است.
benchmark
معیار، معیاری است که برای ارزیابی کیفیت یا عملکرد چیزی استفاده می‌شود.
benchmark test
آزمون معیار، آزمایشی است که برای ارزیابی و مقایسه عملکرد یک سیستم یا محصول انجام می‌شود.
bench press
نیمکت پرس، نوعی ورزش وزنه‌برداری است که در آن فرد به پشت روی نیمکت دراز می‌کشد و وزنه را بالا می‌برد.
bench run
دور نیمکت، فعالیتی است که در آن گروهی از افراد به طور مشترک در یک محیط ورزشی دور می‌زنند.
bench seat
صندلی نیمکتی به نوعی صندلی گفته می‌شود که می‌تواند چندین نفر را به طور همزمان نشاند و معمولاً در فضاهای عمومی مانند پارک‌ها و اتومبیل‌ها استفاده می‌شود.
bench strength
قوت نیروی انسانی به توانایی یک سازمان در داشتن نیروی کار توانمند و متنوع برای مقابله با چالش‌ها و نیازهای مختلف اشاره دارد.
bench table
میز نیمکتی، میزی است که معمولاً در کارگاه‌ها یا آزمایشگاه‌ها برای انجام کارهای عملی و پروژه‌ها استفاده می‌شود.