lyncid
لینسید، به نوعی گیاه اشاره دارد که معمولاً در مناطقی با رطوبت بالا یافت می‌شود.
lyncine
لینسین، به نوعی ماده اشاره دارد که معمولاً در داروها یافت می‌شود و خواص درمانی دارد.
lincloth
لینکلُت، نوعی پارچه نازک و مقاوم که معمولاً برای پوشش دادن سطوح استفاده می‌شود.
lincoln
آبراهام لینکلن، شانزدهمین رئیس‌جمهور آمریکا، که در سال‌های 1861 تا 1865 خدمت کرد و به خاطر مُدافع حقوق بشر و پایان دادن به برده‌داری معروف است.
lincolnesque
لینکلن‌گونه، به ویژگی‌ها یا صفات مرتبط با آبراهام لینکلن اشاره دارد، به ویژه در زمینه رهبری و سخنرانی.
lincolnian
لینکلنی، اصطلاحی برای توصیف ایده‌ها یا ارزش‌های مرتبط با آبراهام لینکلن، به ویژه در مورد برابری و عدالت اجتماعی.
lincolniana
لینکلنیانا به مجموعه‌ای از اشیاء، اسناد و اطلاعات مربوط به آبراهام لینکلن گفته می‌شود.
lincolnlike
لینکلن‌مانند، به ویژگی‌هایی که به آبراهام لینکلن تعلق دارد یا شبیه به او هستند، اشاره دارد.
lincomycin
لینکومایسین یک داروی آنتی‌بیوتیکی است که برای درمان عفونت‌های ناشی از باکتری‌ها استفاده می‌شود.
lincture
لینکچر، سخنرانی یا فرایند تدریس در یک موضوع خاص به صورت رسمی و سازمان‌یافته می‌باشد.
lind
لند یک نام خانوادگی است که به خصوص در کشورهایی مانند سوئد رایج است و نشان‌دهنده‌ی ریشه‌های فرهنگی خاص است.
linda
لیندا نامی است که بیشتر برای دختران استفاده می‌شود و به معنای زیبا است.
lindabrides
لیندا برای عروس‌ها یک فروشگاه است که به صورت ویژه بر روی لباس‌های عروسی متمرکز است.
lindackerite
لینداکریت یک نوع ماده معدنی نادر است که در زمین‌شناسی دارای اهمیت است.
lindanes
لندانی‌ها ترکیبات شیمیایی هستند که به طور خاص در کشاورزی و به عنوان آفت‌کش کاربرد دارند.
linder
لندر به معنای کسی است که در شرایط مختلف حمایتی از دیگران به عمل می‌آورد.
lindera
لندر یک جنس از گیاهان گلدار است که معمولاً در مناطق گرمسیری رشد می‌کند.
lindy
لندی یک نوع رقص جاز است که در دهه ۱۹۲۰ محبوب شد.
lindied
فعل 'لندی کردن' به معنای رقصیدن به سبک لندی است.
lindies
لندی‌ها به معنی افرادی است که به رقص لندی علاقه دارند یا آن را انجام می‌دهند.
lindying
لندی کردن به معنای رقصیدن به سبک لندی است.
lindleyan
رویکرد یا نظرگاه مرتبط با لیندلی، به ویژه در زمینه‌های علمی و تحقیقاتی.
lindo
واژه‌ای به معنای زیبا و زیباپسند، به ویژه در توصیف ظاهر.
lindoite
معدن نادری که به طور خاص در طبیعت وجود دارد و ویژگی‌های منحصر به فردی دارد.
lyndon
یک نام رایج مردانه که ممکن است به شخصیت‌ها یا وقایع خاصی اشاره داشته باشد.
lindsay
یک نام شخصی که به طور عمومی برای زنان استفاده می‌شود.
lindsey
نام شخصی که معمولاً به زنان نسبت داده می‌شود و با ویژگی‌های مثبت همراه است.
lindworm
لیندوورم، موجودی افسانه‌ای شبیه به مار یا اژدها که در داستان‌ها به عنوان نگهبان گنج یا معماها شناخته می‌شود.
linea
لینه به معنای خط است و معمولاً در آناتومی به خط‌های فیبری در بدن اشاره دارد.
lineable
قابل خط‌دار شدن، به معنای قابلیت تعیین خطوط برای نوشتن یا نشانه‌گذاری.
lineaged
نسل‌دار، به معنای وجود نسب یا خویشاوندان در یک نسل مشخص.
lineality
نسل‌داری، مفهوم ارث و چگونگی انتقال اطلاعات، فرهنگ یا طبقه به نسل‌های بعدی.
lineally
به‌طور مستقیم و بدون واسطه در ارتباط بودن با نسل‌های قبلی.
lineamental
خطی، مرتبط با خط یا خطوط.
lineamentation
ویژگی‌های خطی یا نقشی که یک شکل یا شیء را تعریف می‌کند.
lineameter
ابزاری برای اندازه‌گیری طول خطوط.
lineary
به صورت خطی، مربوط به خط یا خطوط.
linearifolius
گونه‌ای از گیاه که دارای برگ‌های خطی است.
linearisation
فرآیند تبدیل یک معادله غیرخطی به صورت خطی.
linearity
خطی بودن به معنی خاصیتی است که در آن خروجی یک تابع به صورت مستقیم به ورودی آن مرتبط است.