magnetomotor
موتوری که از نیروی مغناطیسی برای حرکت استفاده می‌کند.
magnetooptic
اثرهای مغناطیسی اپتیک به تعامل بین مغناطیس و نور اشاره دارد که ویژگی‌های نوری مواد مغناطیسی را تحت تأثیر قرار می‌دهد.
magnetooptical
مغناطیسی اپتیکال به فناوری‌ها و مفاهیم مرتبط با تأثیرات مغناطیسی بر نور و خواص نوری اشاره دارد.
magnetooptically
به شکل یا وضعیت عمل یا تأثیرات مرتبط با تغییر خواص نوری تحت تأثیر میدان‌های مغناطیسی اشاره دارد.
magnetooptics
مغناطیسی اپتیک به مطالعه تأثیرات و خواص نوری مواد تحت تأثیر میدان‌های مغناطیسی اطلاق می‌شود.
magnetophone
مگنتوفون دستگاهی است که برای ضبط و پخش صدا از نوار مغناطیسی استفاده می‌کند.
magnetophonograph
مگنتوفونوگراف دستگاهی است که به منظور ضبط و پخش صدا به وسیله‌ای مشابه مگنتوفون توسعه یافته است.
magnetoplasmadynamic
مغناطیسی پلاسما دینامیک به نوعی فناوری اشاره دارد که میدان‌های مغناطیسی را برای تولید نیروی رانش در فضاپیماها به کار می‌گیرد.
magnetoplasmadynamics
مغناطیسی پلاسما دینامیک به مطالعه رفتار پلاسماها در تاثیر میدان‌های مغناطیسی مربوط می‌شود و در کاربردهای مختلف علمی و مهندسی کاربرد دارد.
magnetoplumbite
مگنتوپلوامبیت به یک نوع ماده معدنی اطلاق می‌شود که سرب و منگنز را در ترکیب خود دارد و در زمینه‌های مختلف کاربرد دارد.
magnetoprinter
چاپگر مغناطیسی به دستگاهی اطلاق می‌شود که برای انتقال جوهر به سطح کاغذ از نیروی مغناطیسی بهره می‌گیرد.
magnetoscope
مگنتوسکوپ به دستگاهی اطلاق می‌شود که برای تحلیل و مشاهده میدان‌های مغناطیسی کاربرد دارد.
magnetospheric
مغناطیسی به صفات و ویژگی‌های مربوط به لایه مغناطیسی زمین یا دیگر سیارات اطلاق می‌شود.
magnetostatic
نیروهای مغناطیسی استاتیک به نیروهای مغناطیسی اشاره دارد که در آن‌ها میدان‌های مغناطیسی در حال تغییر نیستند و در حالت تعادل قرار دارند.
magnetostriction
مغناطیس‌کشیدگی پدیده‌ای است که در آن مواد تحت تأثیر میدان مغناطیسی شکل و ابعاد خود را تغییر می‌دهند.
magnetostrictive
مواد مغناطیس‌کشیده به مواد خاصی اشاره دارند که تحت تأثیر میدان مغناطیسی تغییر ابعاد می‌دهند.
magnetostrictively
به روشی اشاره دارد که در آن مواد مغناطیس‌کشیده تحت تأثیر میدان مغناطیسی تغییر شکل می‌دهند.
magnetotelegraph
مغناطیس‌تلگراف به یک دستگاه ارتباطی قدیمی اشاره دارد که برای ارسال پیام‌ها از میدان‌های مغناطیسی بهره می‌برد.
magnetotelephone
مغناطیس‌تلفن دستگاهی است که از میدان‌های مغناطیسی برای برقراری ارتباط صوتی استفاده می‌کند.
magnetotelephonic
فناوری مربوط به انتقال سیگنال‌های صوتی با استفاده از میدان‌های مغناطیسی.
magnetotherapy
استفاده از میدان‌های مغناطیسی برای درمان بیماری‌ها و تسکین درد.
magnetothermoelectricity
ترکیب اثرات مغناطیسی و حرارتی در تولید برق.
magnetotransmitter
دستگاه‌هایی که اطلاعات را با استفاده از میدان‌های مغناطیسی انتقال می‌دهند.
magnicaudate
نوعی از ماهی که دارای دم بلند و خاصیت‌های ویژه‌ای است.
magnicaudatous
ویژگی‌های مربوط به ماهی مگنیکاودیت که به شناسایی آن کمک می‌کند.
magnifiable
قابل بزرگ‌نمایی، اشاره به چیزی که می‌توان آن را به راحتی بزرگ‌تر کرد یا جزئیات آن را بهتر مشاهده کرد.
magnific
بزرگ و باشکوه، به چیزی که بسیار زیبا و تاثیرگذار است اشاره دارد.
magnifical
باشکوه، بزرگ و تاثیرگذار، به چیزی که به طرز شگفت‌انگیزی زیبا است اشاره دارد.
magnifically
به طرز باشکوه، به شیوه‌ای که تحت تأثیر قرار دهد، یا با زیبایی و شکوه انجام شود.
magnificate
بزرگ‌نمایی کردن، به معنای بزرگتر کردن و نمایان‌تر کردن جزئیات.
magnificative
باشکوه، به‌ویژه در توصیف چیزی که به زیبایی یا بزرگی تعلق دارد.
magnifice
به معنای شگفت‌انگیز و فوق‌العاده، معمولاً برای توصیف چیزهای زیبا و تأثیرگذار مورد استفاده قرار می‌گیرد.
magnificentness
به معنی کیفیت یا وضعیت با شکوه و باشکوه، اغلب در توصیف چیزهای دوستی جالب و خیره‌کننده استفاده می‌شود.
magnificos
به نوعی از لباس یا شکل ظاهری که دارای شکوه و زیبایی خاصی است.
magnifier
وسیله‌ای برای بزرگ‌نمایی اشیاء کوچک، معمولاً به شکل یک لنز یا ابزار شفاف.
magnifiers
جمع کلمه ذره‌بین، به مجموعه‌ای از ابزارها برای بزرگ‌نمایی اشیاء کوچک اشاره دارد.
magnifique
به معنای بسیار زیبا و شگفت‌انگیز، معمولاً برای توصیف تجملات و زیبایی‌های خاص استفاده می‌شود.
magniloquently
به صورت مغرورانه و با لحن بزرگ‌منشانه صحبت کردن یا نوشتن.
magniloquy
استفاده از زبان بزرگ‌منشانه یا ادبیات پر طمطراق در صحبت یا نوشتن.
magnipotence
قدرت عظیم یا توانمندی فوق‌العاده.