montpelier
Montpelier نام شهری است که پایتخت ایالت ورمانت در ایالات متحده آمریکا میباشد.
montre
Montre به معنی ساعت و به ویژه ساعتهای مچی میباشد.
montreal
Montreal نام یک شهر مهم و بزرگ در کشور کانادا است.
montroydite
Montroydite به معنی یک نوع معدنی که در زمین و سنگها وجود دارد.
montross
Montross نام مکانی زیبا با مناظر طبیعی است.
montu
مونتو، در اساطیر مصر باستان، خدای جنگ و نیروی نظامی محسوب میشد.
monture
Monture به معنی تجهیزات یا لوازم و ابزار لازم برای سوارکاری است.
montuvio
مونتوویو به یک نوع ماهی در آبهای گرمسیری اشاره دارد.
monumbo
مونومبو اصطلاحی است که در برخی زمینههای فرهنگی به کار میرود.
monumentality
عظمت به کیفیت یا حالتی اطلاق میشود که نشاندهنده بزرگی یا اهمیت تاریخی یک اثر باشد.
monumentalization
عظمت بخشیدن به عمل یا فرآیند تبدیل یک مکان یا پدیده به یک اثر مهم و قابل توجه میپردازد.
monumentary
یادبود، مجسمه یا سازهای با هدف یادآوری یک رویداد یا شخصیت، معمولاً به شکل بزرگ و چشمنواز.
monumented
یادبود شده، مشخص شده یا به عنوان یک یادگار تاریخی شناسایی شده.
monumenting
یادبود کردن، ایجاد یا نصب سازههایی برای یادآوری یک واقعه یا شخصیت.
monumentless
بدون یادبود، به فضایی اشاره دارد که هیچ سازه یا نشانهای برای یادآوری یک رویداد وجود ندارد.
monumentlike
شبیه یادبود، به چیزی اطلاق میشود که دارای ویژگیهای یک یادبود است.
monuron
مونورون، یک ماده شیمیایی که به طور عمده برای کنترل علفهای هرز استفاده میشود.
monurons
مونیورون، نوعی از سلولهای عصبی که در انتقال پیامهای عصبی در سیستم عصبی نقش دارند.
monzodiorite
مونزودیوریت، سنگ آذرین که دارای ترکیبی از میکا، پلاژیوکلاز و فلدسپار است.
monzogabbro
مونزوگابرو سنگی آذرین است که به دلیل ترکیب خاص آن به تراکم بالایی دست پیدا میکند.
monzonitic
مونزونیتیک، مربوط به سنگی است که ترکیب آن شامل مقادیر مشابه فلدسپار و پلاژیوکلاز است.
mooachaht
موچاهت، واژهای که در اشعار سنتی به معنای خاصی بکار میرود.
moocah
موکاه، واژهای برای توصیف نوعی دسر یا خوراکی جشن است.
moocha
مُچا به بخش یا موضوع اصلی یک داستان اشاره دارد که در آن داستان توسعه مییابد.
moochulka
مُچولکا به موجودی کوچک و بازیگوش اشاره دارد که معمولاً در طبیعت یافت میشود.
mooder
حال و هوای یک فضا یا محیط که میتواند تأثیر عاطفی بر افراد داشته باشد.
moodily
به حالتی اشاره دارد که نشاندهنده خلق و خوی بد یا ناخوشایند است.
moodiness
حالت تغییرپذیری عاطفی یا ناپایداری در احساسات.
moodir
به شخصی اشاره دارد که قادر است حال و هوای جمع را مدیریت کند و تأثیر مثبت بگذارد.
moodish
حالتزده، به معنای داشتن حالتها یا روحیات متغیر و غیرقابل پیشبینی.
moodishly
به صورت حالتزده، با تغییرات و نوساناتی در حالت روحی.
moodishness
حالتزدهگی، کیفیت یا حالت داشتن تغییرات مداوم در روحیه یا خوشی.
moodle
مداد زدن، به معنای طراحی یا ترسیم آزادانه و بیهدف برای خلق ایدهها.
mookhtar
مختار، کسی که در یک جامعه محلی به عنوان نماینده یا مسؤول شناخته میشود و برخی از مسئولیتها را بر عهده دارد.
mooktar
مکتار، کسی که در امور جامعه یا گروه خاصی نقش رهبری و مدیریت دارد.
mool
مترادف پول به زبان غیررسمی و محاوره ای، معمولاً در مکالمات دوستانه یا غیررسمی استفاده میشود.
moolahs
نوعی اصطلاح عامیانه برای پول، به ویژه در زمینههای غیررسمی.
moolas
واژهای محاورهای و غیررسمی برای اشاره به پول، به کار میرود.
mooley
اصطلاح غیررسمی برای اشاره به پول در برخی مناطق، به ویژه برای پولهای ریز.
mooleys
جمع موولی، اصطلاح غیررسمی برای اشاره به پول در مکالمات غیررسمی.