noncurativeness
غیر درمانپذیری به معنای عدم امکان درمان موثر یک بیماری است.
noncurdling
غیر دلمهای به معنی حالتی است که در آن مواد لبنی دلمه نمیشوند.
noncuriosity
عدم کنجکاوی به معنای عدم تمایل به جستجو یا یادگیری در مورد اطلاعات جدید است.
noncurious
غیر کنجکاو به معنای نداشتن تمایل برای کشف یا جستجوی اطلاعات جدید است.
noncuriously
به صورت غیر کنجکاو به معنای گوش دادن یا مشاهده بدون تمایل به پرسش یا تحقیق بیشتر است.
noncuriousness
عدم کنجکاوی به معنای وجود احساس یا ویژگی عدم تمایل به یادگیری یا کشف است.
noncurling
غیرچروک به معنی حالتی است که یک ماده پس از استفاده یا شستشو، بدون ایجاد چین و چروک باقی میماند.
noncurrency
غیرپولی به هر چیزی اطلاق میشود که به عنوان پول در یک تبادل یا خرید و فروش رسمی شناخته نمیشود.
noncurrent
غیرجاری به معنای چیزهایی است که در حال حاضر به روز نیستند یا به وضعیت فعلی مربوط نمیشوند.
noncurrently
غیرجاری به حالتی اطلاق میشود که چیزی در حال حاضر ادامه ندارد یا در حال اجرا نیست.
noncursive
غیرعلمی به نوعی از نوشتار یا فونت اشاره دارد که به صورت پیوسته و متصل نیست.
noncursively
غیرعلمی به روشی اشاره دارد که در آن نوشتار به صورت پیوسته نیست.
noncurtailing
غیرکاهشی به معنای عدم کاهش یا محدود کردن چیزی است، بهویژه در زمینههایی مانند حقوق و آزادیها.
noncuspidate
غیرکوسپیده به معنای نداشتن نوک تیز یا دندانهدار است، معمولاً در مورد برگها یا اشیاء.
noncuspidated
غیرکوسپیده به معنای نداشتن شکل دندانهدار یا نوکدار است، معمولاً در گیاهان به کار میرود.
noncustomary
غیرمتعارف به معنای عدم رعایت سنتها یا عادات معمول است.
noncustomarily
به معنای عدم رعایت سنتهای معمول و انجام کارها بهروشهای تازه و نوآورانه است.
noncutting
غیر برش، به چیزی اطلاق میشود که عمل برش را انجام نمیدهد.
nondamageable
غیر قابل آسیب، به چیزی اطلاق میشود که نمیتوان به آن آسیب زد.
nondamaging
غیر آسیبزننده، به چیزی اشاره دارد که لطمهای نمیزند.
nondamagingly
به صورت غیر آسیبزننده، به روشی اشاره میکند که باعث آسیب نمیشود.
nondamnation
غیر محکوم کردن، به وضعیتی اطلاق میشود که در آن کسی را محکوم نمیکنند.
nondancer
غیر رقاص، به کسی اطلاق میشود که در رقاصی فعالیت نمیکند.
nondangerously
به معنای انجام کاری به روشی که خطر یا آسیب احتمالی نداشته باشد.
nondark
به معنای عدم وجود تیرگی یا رنگهای تیره.
nondatival
به معنای عدم ارتباط با حالت داتیو در زبانشناسی.
nondeadly
به معنای عدم توانایی در کشتن یا ایجاد صدمه مرگبار.
nondeaf
به معنای کسانی که قادر به شنیدن هستند.
nondeafened
غیرکَکور شده، به معنای افرادی که از شنواییشان کم نشده و قادر به شنیدن صداها هستند.
nondeafening
غیرکَکورکننده، به معنای صداهایی که باعث کاهش شنوایی نمیشوند.
nondeafly
به شکلی که شنوایی را تحت تأثیر قرار ندهد.
nondealer
غیرتجار، شخص یا نهاد که در خرید و فروش واسطه نیست.
nondebatable
غیرقابل بحث، به معنای این که نمیتوان درباره آن بحث کرد و باید به آن احترام گذاشت.
nondebater
غیرمباحثهکننده، شخصی که تمایل ندارد در مباحثهها شرکت کند.
nondebating
غیرمباحثهای، وضعیتی که در آن مباحثه و بحث وجود ندارد.