nonmeteorologically
به روشی که به شرایط جوی مربوط نمی‌شود، غیرهواشناسی.
nonmethodic
به روشی که طبق یک روش یا سیستم مشخص نیست، غیرمدرکی.
nonmethodical
به معنای عدم پیروی از یک روش منظم یا سیستم خاص، غیرمدرکی.
nonmethodically
به معنای انجام کاری بدون روش یا سیستم خاص، به صورت غیرمدرکی.
nonmethodicalness
عدم وجود برنامه یا روش مشخص در انجام کارها، عدم روش‌مندی.
nonmetric
به واحدهایی اشاره دارد که در سیستم متریک قرار نمی‌گیرند، غیرمتریک.
nonmetrical
غیرمترس به معنی عدم رعایت قاعده‌های موزون یا متری است و بیشتر در هنر و ادبیات به کار می‌رود.
nonmetrically
غیرمترس به معنای خارج از ساختار متر و ریتم ثابت است.
nonmicrobic
غیرمیکروبی به معنای عدم وجود میکروب‌ها و باکتری‌ها است.
nonmicroprogrammed
غیرمیکروپروگرام به سیستمی اشاره دارد که از برنامه‌نویسی میکرو برای کنترل عملیات استفاده نمی‌کند.
nonmicroscopic
غیرمیکروسکوپی به معنای غیرقابل مشاهده با میکروسکوپ است، و می‌توان آن را با چشم غیرمسلح دید.
nonmicroscopical
غیرمیکروسکوپی به مفهوم عدم نیاز به ابزار میکروسکوپ برای مشاهده است.
nonmicroscopically
غیرمیکروسکوپی به معنای چیزهایی است که با چشم غیرمسلح یا بدون استفاده از میکروسکوپ قابل مشاهده نیستند.
nonmigrant
غیرمهاجر به معنای عدم نقل مکان یا حرکت از یک مکان به مکان دیگر است.
nonmigrating
غیرمهاجر به معنی عدم نقل مکان یا جابجایی در طول زندگی یا فصل‌ها است.
nonmigration
عدم مهاجرت به معنای عدم حرکت یا جابجایی از یک مکان به مکان دیگر است.
nonmigratory
غیرمهاجر به معنای عدم جابجایی از یک مکان به مکان دیگر در طول زمان یا فصل‌ها است.
nonmilitancy
عدم نظامی‌گری به معنی عدم استفاده از خشونت یا جنگ در راه رسیدن به اهداف است.
nonmilitantly
به شکلی که به خشونت منجر نشود و به دنبال راه حل‌های مسالمت‌آمیز باشد.
nonmilitants
افرادی که به کارهای نظامی یا خشونت‌آمیز متوسل نمی‌شوند.
nonmilitarily
به شکلی که شامل نیروی نظامی نشود.
nonmillionaire
فردی که میلیونر نیست.
nonmimetic
غیرمقلد، به کارهایی اطلاق می‌شود که به طور مستقیم واقعیت را تقلید نمی‌کنند.
nonmimetically
به شکلی که تقلید مستقیم از واقعیت وجود ندارد.
nonmineral
غیر معدنی، به مواد و اجزایی اشاره دارد که شامل مواد معدنی نمی‌شوند و معمولاً از ترکیبات آلی یا مصنوعی تشکیل شده‌اند.
nonmineralogical
غیر معدنی‌شناسی، به جنبه‌ها یا ویژگی‌هایی اشاره دارد که به مواد معدنی مربوط نمی‌شوند و بیشتر به عناصر غیر معدنی می‌پردازند.
nonmineralogically
به لحاظ غیر معدنی‌شناسی، به طریقه‌ای اشاره دارد که در آن جنبه‌های غیر معدنی بررسی می‌شوند.
nonminimal
غیر حداقلی، به سبک یا طراحی اشاره دارد که از سادگی و حداقل عکس‌ها و عناصر فراتر می‌رود.
nonministerial
غیر وزارتی، به نهادها یا سازمان‌هایی اشاره دارد که وابسته به وزارتخانه‌ها نیستند.
nonministerially
به لحاظ غیر وزارتی، به روش‌هایی اشاره دارد که در آنها تصمیم‌گیری‌ها به دور از سطوح وزارتی انجام می‌شود.
nonministration
غیر مدیریت به معنای نبودن یا عدم عمل مدیریت است؛ به شرایطی اطلاق می‌شود که در آن هیچ مدیریتی بر اعمال یا فعالیت‌ها وجود ندارد.
nonmyopic
غیر نزدیک بین به معنای دید منطقی و وسیع به یک موضوع است؛ به طوری که فراتر از جزئیات و مسائل کوچک فکر کند.
nonmyopically
به صورت غیر نزدیک بینانه به معنای داشتن نتیجه گیری و نظر فراتر از جزئیات و مشکلات زودگذر است.
nonmiraculous
غیر معجزه‌آسا به معنای نبودن عوامل ماورایی یا شگفت‌انگیز در یک رویداد یا نتیجه است.
nonmiraculously
به طور غیر معجزه‌آسا به معنای انجام کارها بدون استفاده از عوامل شگفت‌انگیز یا فوق‌العاده است.
nonmiraculousness
غیر معجزه‌آسا بودن به عدم وجود خصوصیات فوق‌العاده یا معجزه در یک وضعیت یا رویداد اطلاق می‌شود.
nonmischievous
غیر شیطنت آمیز، شخصی که رفتار شیطنت‌آمیزی ندارد و معمولاً نیکوکار است.
nonmischievously
به شیوه‌ای که نشان دهنده شیطنت نباشد.
nonmischievousness
حالت یا کیفیت غیر شیطنت آمیز بودن.
nonmiscibility
عدم توانایی دو یا چند ماده برای ترکیب شدن به یک محلول یکنواخت.