orgic
مرتبط با لذتهای جسمی یا احساسات اولیه، غالباً اشاره به عواطف و تمایلات طبیعی دارد.
orgyia
گردهماییهای بزرگ و پرشور که در آن افراد به صورت آزادانه و بدون ملاحظه اجتماعی رفتار میکنند.
orgue
یک نوع ساز بزرگ و پیچیده که معمولاً در کلیساها برای اجرای موسیقیهای مذهبی استفاده میشود.
orgueil
حس بزرگمنشی و خودبزرگبینی، به ویژه در نحوه بیان یا رفتار فرد.
orguil
orguil به معنای حس و حال غرور و افتخار است، یعنی احساسی که زمانی به فرد دست میدهد که به دستاوردی میافتد یا مورد تقدیر قرار میگیرد.
orguinette
orguinette به معنی تفاوت یا جلوه خاصی است که چیزی را متمایز میکند، استفاده میشود برای توصیف ویژگیهای جذاب و منحصر به فرد.
orgulously
orgulously به معنای با افتخار و خودپسندانه صحبت کردن یا رفتار کردن است.
orhamwood
orhamwood به نوعی از جنگل اشاره دارد که ویژگیهای خاصی دارد و معمولا زیبا و دلربا است.
orians
orians به نوعی از گل یا گیاه اشاره دارد که به خاطر زیبایی و مزایای خاص خود شناخته شده است.
orias
orias به معنی رود یا جریانی است که در طبیعت وجود دارد و میتواند برای فعالیتهای تفریحی استفاده شود.
oribatid
اوریتید، یک نوع آراکنید کوچک است که در خاک زندگی میکند و نقش مهمی در اکوسیستمهای خاک دارد.
oribatidae
اوریتیدائه، یک خانواده از کنهها هستند که در تجزیه مادههای آلی و بازگرداندن مواد مغذی به خاک نقش دارند.
oribatids
اوریتیدها، به گروهی از آراکنیدهای کوچک گفته میشود که در مکانهای متعدد زیست میکنند و در اکوسیستمهای خاک تأثیرگذارند.
orichalceous
اوریكالکوس، به آلیاژ فلزی از طلا و برنز اشاره دارد که در تاریخ به آن اشاره شده است.
orichalch
اوریكالچ، به فلز گرانی اطلاق میشود که در ادبیات باستانی به آن اشاره شده است.
oricycle
اوریكال فقط به یک مسیر دایرهای گفته میشود که برای توصیف مسیر چرخش اجسام در فضا استفاده میشود.
oriconic
ارکانیک به معنای داشتن ویژگیهای خاص و تأثیرگذار در یک زمینه خاص است.
orycterope
اوریختروپ، پستانداری شبزی و حفار است که به موریانهها و سایر حشرات تغذیه میکند.
orycteropodidae
خانوادهای از پستانداران که در آن اوریختروپ بیشترین معروفیت را دارد.
orycteropus
جنس جداگانهای از خانواده اوریختروپودیده که شامل آرد وارک است.
oryctics
شاخهای از علم که به بررسی ویژگیها و رفتار حفارها میپردازد.
oryctognosy
علمی که به بررسی جانوران حفار و ویژگیهای آنها میپردازد.
oryctognostic
اوریکتوگنستیک به مطالعه یا شناسایی فسیلها و آثار باستانی مربوط میشود.
oryctognostical
اوریکتوگنستیک به رویکردی در مطالعه فسیلها و ترکیبات سنگی اشاره دارد.
oryctolagus
اوریکتولگوس، نام علمی برای نوعی خرگوش وحشی است.
oryctology
اوریکتولوژی به مطالعه فسیلها و نشانههای موجودات گذشته اشاره دارد.
oryctologic
اوریکتولوژیک به جنبههای علمی مطالعه فسیلها مربوط میشود.
oryctologist
اوریکتولوژیست، دانشمندی که به بررسی فسیلها و فرایند تشکیل آنها میپردازد.
oriency
اورینسی، نشانه یا مفهوم مربوط به برخی متون و آثار فرهنگی.
orientalist
شرقشناس، فردی که به مطالعه فرهنگها و زبانهای کشورهای شرقی میپردازد.
orientality
اورینتالیته، ویژگیها یا اختصاصات مربوط به فرهنگ شرق.
orientalization
شرقزدگی، فرایند یا پدیدهای که فرهنگهای شرقی را طبق الگوهای خاصی به تصویر میکشد.
orientally
به صورت شرقی، به شیوهای که متعلق به یا تابع فرهنگهای شرقی باشد.
orientalogy
اورینتالوجی، علمی که به بررسی و تحلیل الگوهای جهتگیری و آگاهی فضایی میپردازد.
orientative
راهنما یا هدایت کننده، به چیزهایی که به افراد در جهت گیری کمک میکنند اشاره دارد.
orientator
کسی که به دیگران در جهتیابی و پیدا کردن مسیر کمک میکند.
orienter
کسی که به دیگران در پیدا کردن مسیر کمک میکند.