orientite
اورینتیت، نوعی ماده معدنی است که در زمینشناسی مطالعه میشود.
orientization
اورینتیزیشن، فرآیند آشنا کردن فرد با محیط و شرایط جدید است.
orientize
اورینتایز کردن، فرآیند تنظیم یک گروه یا فرد تحت یک ساختار مشابه است.
oriently
اورینتلی، به معنای بهدرستی در راستای مشخصی تنظیم شدن.
orientness
اورینتنس، به معنای گرایش یا آمادگی برای درک و تعامل با محیطهای جدید است.
orifacial
اوریفاسیال، به معنای مربوط به صورت و نواحی اطراف آن است.
orificial
اوریفیسیال به نقاطی اشاره دارد که ورود یا خروج در آنها رخ میدهد، مانند دهانهها یا سوراخها.
oriflamb
اوریفلام به پرچم یا علامت خاصی اشاره دارد که در جنگها برای نشاندادن موضع یک گروه استفاده میشود.
oriform
اوریفرم به شکل یا فرم خاصی اشاره دارد که ممکن است غیرمعمول باشد.
orig
اصل به معنای منشأ یا منبع چیزی است.
origamis
اوریگامی هنر تا کردن کاغذ است که معمولاً به ساخت اشکال و مدلهای زیبا ختم میشود.
origan
اوریگان یک نوع گیاه معطر است که معمولاً در آشپزی به کار میرود.
origanized
منظم یا مرتب کردن، به معنی به دست آوردن یک ساختار یا جایگاه معین برای چیزهاست.
origans
آرگهها، سازهای موسیقی که معمولاً دارای صدای خاص و متمایزی هستند.
origenian
اورجینین متعلق به یک مکانی، گروه یا فرهنگ خاص است.
origenic
اورجینیک به معنی طبیعی و اصلی، معمولاً به ویژگیهای ذاتی یک ماده اشاره دارد.
origenical
اورجینیک به چیزی اشاره دارد که خاصیت اصلی و طبیعی دارد.
origenism
اورجینیزم یک دیدگاه یا فلسفه مشخص در مورد اصالت و منشاء است.
origenist
ریشهشناس، شخصی که در زمینه ریشهیابی و تاریخ متون کار میکند.
origenistic
ریشهشناسانه، مربوط به اوج ریشهیابی و تاریخ متون.
origenize
ریشهیابی کردن، فرایند تحقیق و کشف ریشهها و تاریخ متون.
originable
قابل ریشهیابی، به معنای قابل پیگیری و شناسایی تاریخ و ریشههای یک ایده یا مفهوم.
originalist
اصلگرا، شخصی که به تفسیر متنها بر اساس مفهوم و معانی اولیهشان اعتقاد دارد.
originalities
اصالتها، خصلتها یا ویژگیهای منحصربهفرد یک اثر یا ایده.
originalness
اصالت به معنی تازگی و منحصر به فرد بودن در یک اثر یا ایده است.
originant
آنچه که نخستین یا اصلی است و به عنوان منبع یا مبدا به حساب میآید.
originary
وابسته به اصل یا منبع اصلی که پایهگذار یک مفهوم یا ایده است.
originarily
وابسته به اصل یا آغاز یک چیز در معنای زمانی یا مکانی.
originative
دارای خاصیت ایجاد یا خلق کردن، خلاق و نوآور.
originatress
زنی که یک ایده یا پروژه را ابتدا راهاندازی میکند یا ایجاد میکند.
originist
شخصی که بر مطالعه و بررسی ریشهها و مبداها تمرکز دارد.
orihyperbola
نوعی هایپربولا که به طور خاص تحت شرایط خاصی تعریف میشود.
orihon
نوعی صحافی کتاب که به شکل خاصی بر اساس فرهنگهای مختلف ساخته میشود.
orillion
اورلیون، یک شکل هندسی خاص که ویژگیهای خاص خود را دارد.
orillon
اوریلون، جزء اساسی در طراحی یک پروژه معماری.
orinasal
اورینازال، اشاره به ناحیه بینی و دهان دارد.
orinasality
اورینازالیته، کیفیت صدای تولیدی که به ناحیه بینی مربوط میشود.