overurbanized
بیش از حد شهری شدن به معنای این است که یک ناحیه به طور شدید به شهری تبدیل شده و ویژگیهای طبیعی آن کاهش یافته است.
overurbanizing
بیش از حد شهری شدن اشاره به فرآیند تبدیل فضاهای طبیعی به مناطق شهری به صورت سریع و بیبرنامه دارد.
overurging
بیش از حد تشویق کردن، به معنای تشویق و تحت فشار قرار دادن کسی به گونهای که احساس ناراحتی کند.
overvaluable
بیشارزش، به معنای فراتر بودن از ارزش واقعی یا تعیین شده، به ویژه در شرایط اقتصادی یا هنری.
overvary
بیشمتغیر شدن، به وضعیتی اشاره دارد که در آن چیزی به مقدار بسیار زیاد یا بیش از حد متفاوت میشود.
overvaried
بسیار متنوع، به معنای وجود تنوع بیش از حد، به ویژه به شکلی که نظم و ترتیب را به هم بریزد.
overvariety
تنوع بیش از حد، اشاره به وجود تعداد زیادی از نوعها یا اشکال مختلف که ممکن است باعث سردرگمی یا نارضایتی شود.
overvault
طراحی فوقالعاده طاق، بهویژه در ساختارهای معماری که شامل نمایان ساختن ویژگیهای بارز است.
overvehemently
به طرز بسیار شگفت انگیز و با شدت زیاد، به ویژه در کلمات و عواطف، عمل کردن یا صحبت کردن.
overventilation
تهویه بیش از حد، به معنای ورود هوای تازه به یک فضا به اندازهای که منجر به ایجاد شرایط ناکافی و ناراحتکننده شود.
overventuresome
ماجراجوی بیش از حد، به فردی اطلاق میشود که در انجام اقدامات خطرناک یا ریسکپذیر، خیلی شجاع و بیپرواست.
overventurous
ماجراجو بیش از حد، به فردی اشاره دارد که به طرز افراطی به دنبال ماجراجویی و تجربههای جدید میگردد.
overventurously
به صورت بیش از حد ماجراجویانه، به شیوهای اشاره دارد که در آن فرد بیپروا و غیرمحتاط عمل میکند.
overvigorously
به طور بیش از حد نیرومند یا با انرژی بالا، که ممکن است در شرایطی نامناسب یا افراطی باشد.