palaeovolcanic
پالیووولکانیک به مطالعات مربوط به ویژگی ها و فعالیت های آتش فشانی در زمان های باستان اطلاق میشود.
palaeozoology
پالیوزولژی به مطالعه جانوران باستانی و فسیلها میپردازد.
palaeozoologic
پالیوزولژیک به شواهد و مطالعات علمی مربوط به جانوران باستانی اطلاق میشود.
palaeozoological
پالیوزولژیک به مباحث مربوط به علم مطالعه فسیلهای جانوری در دورههای گذشته اشاره دارد.
palaeozoologist
پالیوزولژیست به کسی اطلاق میشود که در زمینه مطالعات فسیلهای جانوری و تاریخ زندگی حیوانات باستانی فعالیت میکند.
palaestrae
پالهاستر، مکان یا فضای ورزشی که به ویژه برای آموزش و تمرین ورزشکاران در نظر گرفته میشود.
palaestral
مرتبط با پالهاستر یا فعالیت های ورزشی.
palaestrian
فردی که به فعالیتهای ورزشی و پالهاستر علاقه دارد یا در آن شرکت میکند.
palaestrics
مطالعه و تمرین در زمینه ورزشهای مرتبط با پالهاستر.
palaetiological
پالئتیولوژی به مطالعه روندهای تاریخی و تغییرات اکولوژیکی در زمانهای گذشته اشاره دارد.
palaetiologist
کسی که به مطالعه تاریخچه علمی و اکولوژیکی موجودات و اکوسیستمها میپردازد.
palafitte
نوعی ساختار مسکونی که بر روی آب بنا میشود و به وسیله پایههای بلند نگه داشته میشود.
palagonite
نوعی سنگ آتشفشانی که از شیشه آتشفشانی بهوجود آمده و دچار تغییرات شیمیایی میشود.
palagonitic
به خصوصیات و ترکیبات مرتبط با پالگونیستها اشاره دارد.
palayan
به ساختارهای سنتی یا فرهنگی اطلاق میشود که در جوامع محلی مشاهده میشود.
palaic
زبان پالایک، زبانی باستانی از خانواده زبانهای هند-ایرانی که در مناطق خاصی از آناتولی و فرادریاها صحبت میشد.
palaihnihan
مردم پالاِهینیهان، گروهی از ساکنان بومی مناطق اقیانوس آرام که دارای فرهنگ و سنتهای خاصی هستند.
palaiotype
پالایوتیپ، نوعی فسیل نادر که نمایانگر ویژگیهای خاصی از یک گونه منقرضشده است.
palaiste
پالاسته، اصطلاحی در هنر و ادبیات که به سبکهای خاص و هنری خاص اشاره دارد.
palaite
پالایت، شیء هنری یا تزئینی که به خاطر طراحی خاص و منحصر به فردش شناخته میشود.
palaka
پالاکا، نوعی لباس سنتی که در برخی از فرهنگها و مراسم خاص استفاده میشود.
palala
پالا لا، یک کلمه توصیفی برای صداهایی است که در آرامش و سکوت ایجاد میشود.
palama
پالمه، به یک نوع لباس یا پوشاک خاص اشاره دارد که معمولاً از پارچههای زینتی ساخته میشود.
palamae
پالمه به نوعی از اشیاء یا مناظری اشاره دارد که زیبایی خاصی دارند.
palamate
پالامته به معنای بهبود یا اصلاح یک موضوع یا ایده کاربرد دارد.
palame
پالمه به تصویر یا آثار هنری زیبا و چشمنواز اشاره دارد.
palamedea
پالمیدا به یک شیء یا اثر هنری اشاره میکند که در یک نمایشگاه به عنوان مرکز توجه قرار دارد.
palamedean
پالمیدین، مربوط به خانوادهای از پرندگان آبزی که در محیطهای مختلف زندگی میکنند.
palamedeidae
پالمیدیدا، خانوادهای از پرندگان آبزی که بسیاری از آنها در مناطق مرطوب زندگی میکنند.
palamite
پالمیت، نام نوعی پرنده که به دلیل خصوصیات ظاهری خود شناخته میشود.
palamitism
پالمیتیسم، اشاره به فرهنگ و سنتهای مرتبط با گونههای پرندگان خاص.
palander
پالندر، اصطلاحی در بحثهای علمی خصوصاً در بومشناسی.
palank
پالنک، نوعی وسیله نقلیه سنتی که بهخصوص در فرهنگهای قدیمی استفاده میشود.
palanka
پالانکا، یک نوع تخت سنتی که به طور معمول در هند استفاده میشود.
palankeened
به معنای حمل یا جابهجایی کسی با کمک پالانکا است.
palankeener
کسی که به کار حمل و جابهجایی مردم با پالانکا مشغول است.
palankeening
فرایند حمل و جابهجایی افراد با استفاده از پالانکا.