penda
پندا، نوعی گل یا گیاه که در طبیعت وجود دارد و دارای خواص دارویی است.
pendanted
پندانت، شیئی که به طور آویز بر روی چیز دیگری متصل میشود، مانند چراغ یا زیورآلات.
pendanting
آویز شدن به وضعیتی اشاره میکند که چیزی به آرامی یا زیبا معلق است.
pendantlike
شبیه به آویز، به چیزی اطلاق میشود که ویژگیهای یک آویز را داشته باشد.
pendative
به وضعیتی اطلاق میشود که در حالت تعلیق یا عدم قطعیت قرار دارد.
pended
به حالتی اطلاق میشود که موضوع یا مسئلهای در وضعیت تعلیق قرار دارد.
pendeloque
در جواهرسازی، به نوعی از آویز اشاره دارد که بیشتر به عنوان دکوراسیون استفاده میشود.
pendens
درخواستمدت، در امور حقوقی به وضعیتی اشاره دارد که یک دعوی قضایی در حال بررسی است.
pendente
معلق، در زمینههای حقوقی به وضعیتی اشاره دارد که هنوز نهایی نشده است.
pendently
به صورت معلق، به حالتی اشاره دارد که هنوز تمام نشده یا به نتیجه نرسیده است.
pendents
پیشنهادات، به مواردی اشاره دارد که در یک مذاکره یا دعوا ارائه میشوند.
pendicle
پندیک، اصطلاحی در حقوق به معنا و موضوعهای معلق و در حال بررسی.
pendicler
پندیکلر، به فرد یا چیزی اشاره دارد که در یک موقعیت خاص تجربیات جدیدی به ارمغان میآورد.
pendle
پنل، یک منطقه در انگلستان است که به خاطر مناظر طبیعی خود شناخته شده است.
pendn
پند ن، اصطلاحی که به معلق ماندن یا توقف اشاره دارد و ممکن است در مباحث خاص جغرافیایی یا علمی استفاده شود.
pendom
پندوم، مفهومی که به ساختار سلسلهمراتبی در جامعه یا سازمانها اشاره دارد.
pendragonish
پندرگونی، به ویژگیها و صفات مربوط به رهبری و رفتارهای مناسب در رهبری اشاره دارد.
pendragonship
پندرگونی، به عنوان عنوانی معتبر در رهبری و قدرت در تاریخ اشاره دارد.
pends
به تعویق انداختن یا در حال انتظار ماندن، به ویژه در زمینه وظایف یا تصمیمات.
pendulant
پاندولوار، دارای حرکت پاندولی، به حرکتی اطلاق میشود که به جلو و عقب نوسان میکند.
pendulate
پاندولوار حرکت کردن، به جلو و عقب نوسان کردن.
pendulating
به حالتی اشاره دارد که نوسان میکند یا به جلو و عقب میرود.
pendule
پاندول، ساعتی که با نوسان پاندول کار میکند.
penduline
پاندولین، نوعی پرنده کوچک و نادر است که لانههایی با شکل خاص میسازد.
pendulosity
نوسان، نوسانی که چیزی در حال حرکت آونگمانند دارد.
pendulously
به شکلی که نوسان یا آویزان بودن را نشان میدهد.
pendulumlike
مشابه آونگ، به حرکتی اشاره دارد که به عقب و جلو میرود.
peneid
به گروهی از نرمتنان دریایی اطلاق میشود که بدنهای خاص دارند.
penelope
نام بانویی از افسانه یونانی که سمبل وفاداری و صبر است.
penelopean
وابسته به پنیلوپه، در اشاره به چیزهایی که به استینافها یا افسانههای مربوط به او مرتبط هستند.
penelophon
نوعی پرنده یا گیاه، معمولاً به خاطر رنگهای جذاب و خیرهکنندهاش شناخته میشود.
penelopinae
خانوادهای از پرندگانی که شامل نژادهای مختلفی میشود، معمولاً به خاطر ویژگیهای خاص خود شناخته میشوند.
penelopine
به ویژگیها یا رفتارهایی اطلاق میشود که به نوع شخصیت پنیلوپه اشاره دارد.
peneplanation
فرآیندی زمینشناختی که در آن زمین به تدریج هموار میشود.
peneseismic
مرتبط با فعالیتهای لرزهای و زمینلرزهها.
penest
نزدیکترین، نزدیکترین به یک نقطه یا مکان، به ویژه در زمینههای طبیعی مانند جنگلها.
penetrability
نفوذپذیری، توانایی مادهای برای اجازه دادن به ورود یا عبور اجسام یا مواد دیگر.