photokinesis
حرکت یک موجود زنده در پاسخ به نور.
photokinetic
مرتبط با حرکت یا تغییر مواد در پاسخ به نور.
photolyte
فوتولیت، ماده‌ای است که برای بررسی واکنش‌های نوری و تبدیل انرژی نوری به انرژی شیمیایی در گیاهان و دیگر موجودات استفاده می‌شود.
photolith
فوتولیت، یک نوع فتوگرافی است که در فرآیندهای میکروفابریکیشن و تولید مدارهای الکتریکی مورد استفاده قرار می‌گیرد.
photolithograph
فوتولیithograph، فرآیند یا تصویرگری فتوگرافی است که برای چاپ و انتشار آثار هنری به کار می‌رود.
photolithographer
فوتولیithographer، شخصی است که در تولید و چاپ تصاویر فتوگرافیک و میکروساخت‌ها تخصص دارد.
photolithographic
فوتولیithographic به فرآیندهای فتوگرافی اطلاق می‌شود که برای تولید الگوها و ساختارهای میکروسکوپی استفاده می‌شود.
photolithographically
فوتولیithographically، به شیوه‌ای اشاره دارد که در آن الگوها و تصاویر با استفاده از فرآیند فوتولیithography ایجاد می‌شوند.
photolithoprint
فتولییتوپرینت، فرآیند تولید تصویری است که در آن تصویری به میکروسکوپ بر روی سطحی حساس به نور چاپ می‌شود و به‌طور عمده در تولید مدارهای الکتریکی استفاده می‌شود.
photolytic
فتولیتیک، به فرآیندهایی اطلاق می‌شود که در آن تجزیه مواد با استفاده از نور انجام می‌شود.
photolytically
به شیوه‌ای که مربوط به تجزیه مواد توسط نور باشد، اشاره دارد.
photolyzable
فتولیزابل به ترکیباتی گفته می‌شود که می‌توانند تحت تأثیر نور تجزیه شوند.
photology
فتولوژی، علمی است که به مطالعه آثار نور و تعامل آن با موجودات زنده می‌پردازد.
photologic
فتولوژیک به ویژگی‌ها و رفتارهای نوری مواد اشاره دارد که با نور مرتبط هستند.
photological
علم مطالعه نور و ویژگی‌های آن، عمدتاً در زمینه‌های فیزیک و اپتیک.
photologist
دانشمندی که به بررسی تأثیرات نور بر موجودات زنده و محیط‌های مختلف می‌پردازد.
photoluminescence
پدیده‌ای که در آن یک ماده پس از جذب فوتون‌ها، انرژی را به شکل نور دوباره منتشر می‌کند.
photoluminescent
به موادی اطلاق می‌شود که پس از جذب نور، نور را دوباره منتشر می‌کنند.
photoluminescently
به گونه‌ای که خاصیت فوتولومینسانس دارد، یعنی نور را دوباره به صورت نور منتشر می‌کند.
photoluminescents
موادی که خاصیت فوتولومینسانس دارند و نور را پس از جذب منتشر می‌کنند.
photom
فتوم، واحد اندازه‌گیری نور که معمولاً در فرآیندهای نوری استفاده می‌شود.
photoma
فتوما، تکنیکی در عکاسی که بر کیفیت تصویر تأثیر می‌گذارد.
photomacrograph
فتوماکروگراف، عکسی که جزئیات بسیار کوچک را به تصویر می‌کشد.
photomacrography
فتوماکروگرافی، هنر عکاسی از اجسام کوچک با بزرگنمایی زیاد.
photomagnetic
فتومغناطیسی، به مواد و اثراتی که به نور و میدان‌های مغناطیسی حساس هستند، اشاره دارد.
photomagnetism
فتومغناطیس، پدیده‌ای که در آن میدان‌های مغناطیسی به نور واکنش نشان می‌دهند.
photomappe
پوتومپ، ابزاری برای سازماندهی و نمایش مواد بصری مانند عکس‌ها و تصاویر است.
photomapped
پوتو مپ شده به معنای به تصویر کشیدن یا ضبط کردن یک منطقه به طور دقیق به همراه جزئیات آن است.
photomapper
پوتو مپر به فردی گفته می‌شود که در ایجاد نقشه‌های بصری از داده‌های عکاسی تخصص دارد.
photomappi
پوتو مپی به تکنیک‌هایی اشاره دارد که برای تبدیل اطلاعات تصویری به نقشه‌های دقیق به کار می‌روند.
photomapping
پوتو مپینگ به فرآیند تبدیل تصاویر به نقشه‌های دقیق و تجزیه و تحلیل اطلاعات جغرافیایی اشاره دارد.
photomechanically
فوتومکانیکی به فرآیندهای فنی در تولید یا بازتولید تصاویر و اشیاء اشاره دارد.
photometeor
پدیده‌ای نوری طبیعی که در جو زمین شکل می‌گیرد، معمولاً شامل هاله‌ها و دیگر شکل‌های نوری است.
photometry
علم اندازه‌گیری نور مرئی با استفاده از واحدهای خاص.
photometric
مربوط به فرایند اندازه‌گیری و توصیف روشنایی و کمیت‌های فیزیکی نور.
photometrical
مرتبط با علم اندازه‌گیری نور به شیوه‌ای دقیق و محاسباتی.
photometrically
به طور مستقیم به روش‌های اندازه‌گیری نوری و تحلیل داده‌ها در علم نور اشاره دارد.
photometrician
شخصی که در زمینه اندازه‌گیری و مطالعه نور کار می‌کند و معمولاً دارای تخصص و دانش خاصی در این زمینه است.
photometrist
فتومتر، کسی که ابزار نورسنجی و تجهیزات مرتبط با آن را برای تعیین وضعیت بینایی افراد استفاده می‌کند.
photometrograph
فتومتروگراف، دستگاهی است که شدت نور را در فرمت نمودار نشان می‌دهد.