potative
حالت یا شکل خاصی از افعال که نشان‌دهنده آرزو یا تمنا است.
potator
فردی که در کشت و برداشت سیب‌زمینی فعالیت می‌کند.
potatory
فعالیت‌های مرتبط با کشت و برداشت سیب‌زمینی.
potawatami
قبیله‌ای از بومیان آمریکا که در مناطق خاصی زندگی می‌کنند.
potbank
محل یا مرکزی که در آن سفالگری و محصولات سفالی تولید می‌شود.
potbellied
شخصی که شکم بزرگ و گردی دارد.
potboy
شخصی که به عنوان خدمتکار در میخانه یا رستوران کار می‌کند.
potboydom
وضعیت یا شغل خدمتکاری پسران در میخانه‌ها.
potboil
در آب جوش پختن، به ویژه برای تهیه غذاهای ساده و اقتصادی.
potboiled
غذای آماده شده به روش جوشاندن در آب.
potboiling
فرایند پختن غذا با جوشاندن آن در آب.
potboils
پاتیل، کارهای هنری یا ادبی بی‌ارزش که صرفاً برای تامین معاش انجام می‌شود.
potboys
پسران پخت و پز، افرادی که در آشپزخانه برای کمک به سرآشپزها و نظافت و تامین ظروف کار می‌کنند.
potcher
پاتیل‌زن، فردی که به ساخت و نگهداری پاتیل‌ها و ظروف مشابه می‌پردازد.
potcherman
پاتیل‌ساز، کسی که ظروف و پاتیل‌ها را با طراحی و سبک‌های خاص می‌سازد.
potchermen
پاتیل‌سازان، گروهی از افراد که به ساخت و فروش ظروف و پاتیل‌ها مشغول هستند.
potcrook
دزدپاتیل، فردی که به شکلی غیرقانونی از ظروف سرقت می‌کند.
potdar
پوتدار شخصی است که مسئول نگهداری اشیا باارزش و گرانبها است، به ویژه در مکان‌های مذهبی.
pote
پوت نوعی دسر یا خوراک سنتی است که در بعضی از فرهنگ‌ها محبوب است.
potecary
داروساز به شخصی اطلاق می‌شود که در تهیه داروها و درمان‌های گیاهی تخصص دارد.
poteens
پوتین‌ها به نوجوانان در سنین خاصی اطلاق می‌شود که شناخت بیشتری از خود و محیط خود پیدا می‌کنند.
poteye
چشم پوتا اصطلاحی است برای بیان اشتیاق و کنجکاوی نسبت به کشف چیزهای جدید.
potence
قدرت به معنای تأثیر یا اثر قوی چیزی، به ویژه در مورد داروها یا درمان‌ها.
potences
پوتنس‌ها، اعضای بلند و باریک که برای حمایت یا تثبیت استفاده می‌شوند.
potentacy
قدرت یا تأثیر یک ماده یا دارو در ایجاد تغییر.
potentee
حاکم یا شخصی با قدرت بالا که به طور مطلق حکومت می‌کند.
potenty
قدرت یا تأثیرگذاری یک فرد در بیان یا عمل.
potentialization
فرآیند افزایش پتانسیل یا قابلیت‌ها.
potentialness
حالتی که نشان‌دهنده وجود پتانسیل یا قابلیت است.
potentiator
پتنتیاتیور به معنای عامل تقویت‌کننده است که نقش یک ماده یا عامل را در افزایش اثرات یک ترکیب یا سیستم ایفا می‌کند.
potentibility
پتانسیل به معنی قابلیت یا توانایی یک ماده در اثرگذاری یا انجام عمل خاصی است.
potenties
پتانسیل‌ها به معنی قابلیت‌های نهفته یا توانایی‌هایی هستند که در شرایط خاص ممکن است به ظهور برسند.
potentiometric
پتنتیومتریک به معنای مرتبط با اندازه‌گیری پتانسیل الکتریکی یا ولتاژ در یک سیستم شیمیایی است.
potently
به معنای به شدت یا با قدرت عمل کردن یا بیان کردن است.
potentness
قدرت به معنای توانایی یا کارایی یک ماده در انجام وظیفه یا اثرگذاری مطلوب است.
poter
گشت و گذار و فعالیت‌های ساده و بی‌دغدغه، معمولاً در فضای سبز یا در خانه.
poterium
نوعی گیاه دارویی که در درمان بیماری‌ها استفاده می‌شود.
potestal
اختیارات و قدرت قانونی که در برخی سیستم‌های اجتماعی مشخص می‌شود.
potestas
قدرت و اختیاری که به یک فرد یا گروه در یک سیستم اجتماعی داده شده است.
potestate
حیطه اختیارات یا قدرت که در تصمیم‌گیری‌ها و مدیریت‌ها به کار می‌رود.