praisefulness
تحسین کردن یا بیان قدردانی از کسی یا چیزی، به ویژه در زمینه‌های اجتماعی.
praiseproof
عدم تاثیری بر کار یا قضاوت شخص از طریق تحسین.
praiser
شخصی که به دیگران تحسین می‌کند یا ستایش می‌کند.
praisers
افرادی که به بیان تحسین و ستایش می‌پردازند.
praiseworthiness
شایستگی برای تحسین، کیفیت یا وضعیتی که فرد یا چیزی قابل تحسین باشد.
praiss
اصطلاحی که در زبان انگلیسی معمول نیست و به نظر می‌رسد اشتباه باشد.
prajapati
شخصیتی در اساطیر هندو که به عنوان خداوند مخلوقات شناخته می‌شود.
prakash
پرکاش به معنای نور و روشنایی در زبان هندی است.
prakriti
پرکریتی به معنای طبیعت در فلسفه هند است و به ویژگی‌های ذاتی موجودات اشاره دارد.
prakritic
پرکریتی به ویژگی‌هایی اطلاق می‌شود که مرتبط با طبیعت و ذات موجودات هستند.
prakritize
پرکریتی کردن به معنای اعمال و تجسم اصول طبیعی در تفکر و رفتار است.
pramnian
پرمنین به فرهنگی اشاره دارد که دارای ویژگی‌های خاص خود در تاریخ و سنت‌ها است.
pranava
پرنوا به مفهوم صوت مقدس و آغاز در متون معنوی اشاره دارد.
pranceful
پراشتها، حالت شاد و پرجنب و جوش در راه رفتن یا دویدن، به‌ویژه در حیوانات.
prancer
هر موجود یا فردی که به شکلی شاداب و سرزنده حرکت می‌کند، به ویژه در مورد حیوانات.
prancers
جمع کلمه پربازو، اشاره به چندین فرد یا حیوان که به شیوه‌ای شاداب حرکت می‌کنند.
prancy
حالت و نحوه‌ای که توصیف کننده حرکت شاداب و بازیگوش است.
prancingly
به شیوه‌ای شاداب و بازیگوشانه حرکت کردن.
prancome
نوعی از حرکت یا اجرا که شامل پرش‌ها و حرکات شاداب است.
prand
نامی برای نوعی وعده غذایی یا میان وعده، به ویژه در محافل رسمی.
pranidhana
تعهد عمیق و فداکاری در تعقیب هدف یا آرزو.
pranker
شخصی که شوخی‌ها یا تقلب‌هایی انجام می‌دهد تا دیگران را سرگرم یا متعجب کند.
prankful
خصلت شوخی و خوش‌گذرانی، علاقه‌مند به شوخی کردن.
prankfulness
وضعیت یا کیفیت داشتن شوخی کردن و بخنداندن دیگران.
pranky
شیطنتی، صفتی برای توصیف فردی که تمایل دارد شوخی‌های بامزه و دسری انجام دهد.
prankier
شیطنت‌تر، صفت مقایسه‌ای برای توصیف فردی که نسبت به دیگران بیشتر شوخی می‌کند.
prankiest
شیطنتی‌ترین، صفت عالی برای توصیف فردی که بیشتر از سایرین شوخی می‌کند.
prankingly
به شیطنت، قید برای توصیف نحوه عمل یا گفتاری که شامل شوخی و بازیگوشی است.
prankishly
به شیطنت، قید برای توصیف نحوه‌ای که ممکن است با شوخی و زیرکی ادا شود.
prankishness
شیطنت، ویژگی یا حالتی که به شوخی و خطای شیطنت‌آمیز اشاره دارد.
prankle
شوخی کردن، به خصوص به شیوه‌ای خنده‌دار و بی‌ضرر.
pranksome
شوخی‌آور، فردی که معمولاً شوخی می‌کند یا در تمام زمینه‌ها شوخی است.
pranksomeness
حالت یا ویژگی شوخی‌آوری، به نمایان کردن قدرت شوخی در فرد.
