proofless
بدون مدرک، به وضعیتی اشاره دارد که شواهد معتبر یا قابل قبولی برای اثبات وجود ندارد.
prooflessly
به طرز بدون مدرک، در حالتی که نقشی در ارائه شواهد ندارد.
prooflike
شبیه به مدرک، به حالتی اشاره دارد که دارای ویژگی‌های شواهد یا مستندات است.
proofness
استحکام مدرک، به میزان قابل اتکای شواهد مربوط می‌شود.
proofreader
ویراستار، شخصی است که نوشته‌ها را برای خطاهای گرامری، املایی یا سبک ویرایش می‌کند.
proofreaders
ویراستاران، افرادی هستند که نوشته‌ها را برای یافتن و اصلاح خطاها بررسی می‌کنند.
proofroom
اتاق نمونه، فضایی که در آن نمونه‌های اولیه آثار یا محصولات برای بازبینی و تأیید قرار می‌گیرد.
propacifism
پرپاکیفیسم، باور به راه‌حل‌های صلح‌آمیز و عدم استفاده از خشونت در مواجهه با مشکلات.
propacifist
پرپاکیفیست، فردی که به اصول پرپاکیفیسم معتقد است و به راه‌حل‌های صلح‌آمیز در مقابل درگیری‌ها اعتقاد دارد.
propadiene
پرپادین، ترکیبی شیمیایی که در تولید مواد مختلف استفاده می‌شود و ویژگی‌های خاصی دارد.
propaedeutical
پیش‌نیاز، دانش و مهارت‌هایی که برای شروع یادگیری در یک رشته خاص نیاز است.
propagability
قابلیت گسترش، توانایی یا امکان گسترش یک ایده یا فناوری در جامعه یا بازار.
propagable
قابل انتشار، به چیزی اطلاق می‌شود که بتواند به دیگران منتقل یا گسترش یابد.
propagableness
قابل انتشار بودن، ویژگی‌ای که به موجب آن یک ایده یا مفهوم می‌تواند به دیگران منتقل شود.
propagand
پروپاگاندا، اطلاعاتی است که به منظور تأثیرگذاری بر افکار عمومی شکل می‌گیرد.
propagandic
پروپاگاندیک، اشاره به محتوایی دارد که به‌منظور تبلیغ و تأثیرگذاری بر افکار عمومی تولید می‌شود.
propagandism
پروپاگاندیسم، عملی است که به دلیل نقشی که در مدیریت افکار عمومی دارد، به‌عنوان روش تبلیغاتی به کار می‌رود.
propagandistic
پروپاگاندیستیک، اشاره به استفاده از روش‌های تبلیغاتی برای تأثیرگذاری بر افکار عمومی.
propagandistically
به‌طرز تبلیغاتی، به شیوه‌ای که بیشتر برای نفوذ بر افکار عمومی و ترویج یک دیدگاه خاص به کار می‌رود.
propagational
مرتبط با تبلیغ و گسترش اطلاعات یا ایده‌ها.
propagations
عمل یا فرآیند گسترش یا توزیع چیزی، به‌ویژه در زمینه‌های علمی یا طبیعی.
propagative
وابسته به گسترش یا ترویج، به‌ویژه در زمینه‌های زیست‌شناسی یا فناوری.
propagatory
مرتبط با گسترش ایده‌ها یا اطلاعات، به‌خصوص در زمینه‌های اجتماعی یا رسانه‌ای.
propagatress
زنی که نقش ترویج یا گسترش یک ایده یا مکتب را دارد.
propagines
پروپاگین، یک ساختار یا روش در گیاهان است که به گسترش و تولید مثل آن‌ها کمک می‌کند.
propago
انتشار اطلاعات یا روش‌ها به دیگران برای آگاهی یا اقدام.
propagula
پراپاگولا، یک شکل یا واحد از تولید مثل در گیاهان است که می‌تواند به یک گیاه جدید تبدیل شود.
propagulla
پروپاگولا، بخش مهمی از چرخه زندگی برخی گیاهان و موجودات دیگر است.
propagulum
پروپاگولوم، ساختاری است که در روند تولید مثل گیاهان نقش دارد.
propayment
پرداخت، تراکنش مالی برای دریافت کالا یا خدمات.
propale
پروپال، ماده‌ای شیمیایی که به صورت خاص در برخی فرایندها استفاده می‌شود.
propalinal
پروپالینال، یک ترکیب شیمیایی خاص که در تحقیقات جدید مورد بررسی قرار می‌گیرد.
propanedicarboxylic
پروپاندیوکاربکسیل، یک نوع اسید با دو گروه کربوکسیل که در کاربردهای شیمیایی مورد استفاده قرار می‌گیرد.
propanedioic
پروپاندیواستیک، یک نوع اسید که در صنعت شیمیایی کاربرد دارد.
propanediol
پروپاندیول، یک ترکیب شیمیایی که در محصولات مختلف کاربرد دارد.
propanes
پروپان‌ها، ترکیبات گاز مانند که در صنایع مختلف کاربرد دارند.
propapist
پراپاچیست، فردی که به تبلیغات و تأثیر آن در جامعه اعتقاد دارد و به ترویج آن می‌پردازد.
proparasceve
پرواسیون، فرآیند برنامه‌ریزی و آماده‌سازی برای یک رویداد که به موفقیت آن کمک می‌کند.
proparent
پروپرنت، والدینی که در فرآیند آموزش و پرورش فرزندان خود به صورت فعال شرکت می‌کند و به نیازهای آنان توجه ویژه‌ای دارد.
propargyl
پروپارجیل، گروهی شیمیایی که در ترکیب‌های آلی به کار می‌رود و ویژگی‌های خاصی دارد.