quadral
به ساختار یا طراحی که استفاده از چهار عنصر یا اجزا را شامل میشود اشاره دارد.
quadrangled
دارای چهار زاویه، میتواند به هر شکل هندسی چهار ضلعی اشاره داشته باشد.
quadrangularness
کیفیت یا وضعیت چهار ضلعی بودن، بیانگر ویژگیهای هندسی چهار زاویهای.
quadranguled
به طور مشخص به چهار زاویهای بودن چیزی اشاره دارد.
quadrans
نوعی سکه باستانی رومی که معمولاً نیم سکهاست.
quadrantal
زاویههای چهارگانه، زوایای ۰، ۹۰، ۱۸۰ و ۲۷۰ درجه را شامل میشود.
quadrantes
مناطق چهارگانه، بخشهایی که یک نقشه یا صفحه مختصات را به چهار قسمت تقسیم میکند.
quadrantid
بارش شهابهای کوادرانید، یک بارش شهابی است که در هر ژانویه اتفاق میافتد.
quadrantile
چهارگانگی به تقسیم یک شکل به چهار قسمت مساوی اشاره دارد.
quadrantly
به صورت چهارگانه، به روشی که دادهها یا نتایج به چهار بخش مختلف تقسیم میشوند.
quadrantlike
شکلوارهای شبیه به چهارگانه، به طراحی یا رویکردی اشاره دارد که به چهار بخش تقسیم شده باشد.
quadraphonics
کوادرافونیک، یک سیستم صوتی است که از چهار کانال صوتی برای ایجاد صدایی سهبعدی استفاده میکند.
quadrateness
چهارگوش بودن، ویژگی ای است که به شکلهای مستطیلی و مربع اطلاق میشود.
quadratical
چهارگوشه، چیزی که به صورت مربع یا مستطیل طراحی شده باشد.
quadratically
بهطور چهارگوشه، به روشی که در آن تغییرات براساس یک معادله درجه دو باشد.
quadratiferous
زیر ساخت موجود در خاک یا سنگ، که دارای خواص چهارگوشه باشد.
quadratojugal
استخوان quadratojugal استخوانی در جمجمه است که در برخی از مهرهداران وجود دارد.
quadratomandibular
مفصل quadratomandibular، مفصلی است که استخوان quadrate را به فک متصل میکند.
quadrator
عضله quadrator عضلهای است که به حرکت چشم کمک میکند و در آناتومی بسیاری از حیوانات یافت میشود.
quadratosquamosal
استخوان quadratosquamosal استخوانی در جمجمه است که میان استخوانهای quadrate و squamosal قرار دارد.
quadratrix
quadratrix در ریاضیات به منحنیای گفته میشود که برای تهیه اندازهها و مقادیر خاص مورد استفاده قرار میگیرد.
quadratum
quadratum به معنای مربع است و در زمینههای مختلفی از طراحی و هندسه کاربرد دارد.
quadratures
در ریاضیات، واژهای است که به فرآیند محاسبه مساحت زیر منحنی، به ویژه با کاربرد روشهای عددی اشاره دارد.
quadrauricular
در آناتومی به شرایطی اطلاق میشود که به چهار ساختار مشابه گوش اشاره دارد.
quadrel
در هندسه به شکلهای چهار بعدی اشاره دارد که شامل چهار بعد در یک فضا است.
quadrennially
به معنای هر چهار سال یک بار، اشاره به رویدادها یا فعالیتهایی که هر چهار سال تکرار میشوند.
quadrennials
به فعالیتها یا رویدادهایی اشاره دارد که هر چهار سال یک بار دسترسی پذیرفته میشوند.
quadriad
به یک مجموعه یا گروه از چهار بخش یا عنصر اشاره دارد، به خصوص در طراحی یا هنر.
quadrialate
به هر شکل با چهار گوشه و چهار رو که زوایای آن برابر و یا بعضی از زوایای آن برابر باشد، چهار زوایه میگویند.
quadriarticulated
به ربات یا مدلهایی گفته میشود که دارای چهار مفصل برای عملکرد بهتر هستند.
quadribasic
به ترکیب یا اسیدی اطلاق میشود که قابلیت اهدا چهار پروتون را دارد.
quadricapsular
به ساختاری گفته میشود که دارای چهار کپسول یا پوشش باشد.
quadricapsulate
quadricapsulate به معنای محاط کردن یا پوشش دادن در چهار بعد مختلف است.
quadricarinate
quadricarinate به معنای داشتن چهار صفحۀ برجسته یا شیار است.