reaccord
دوباره برقرار کردن یا توافق جدیدی انجام دادن.
reaccost
دوباره تماس گرفتن با کسی برای صحبت در مورد یک موضوع خاص.
reaccount
دوباره بازگو کردن یا توضیح دادن یک داستان یا واقعه.
reaccredit
دوباره اعتبار بخشیدن به یک موسسه یا برنامه برای تأیید کیفیت.
reaccredits
عمل دوباره اعتبار بخشیدن به یک موسسه یا برنامه.
reaccrue
دوباره انباشته شدن، به معنی تجمع مجدد وجوه یا هزینهها است.
reaccumulate
دوباره جمعآوری کردن، به معنی تجمع مجدد منابع یا داراییها است.
reaccumulated
دوباره انباشته شده، به معنی گردآوری مجدد منابع یا درآمدها است.
reaccumulating
دوباره در حال انباشته شدن، به معنی جمعآوری مجدد منابع یا دادهها است.
reaccumulation
دوباره انباشته شدن، به معنی تجمع مجدد منابع یا داراییها است.
reaccusation
دوباره متهم کردن، به معنی ادعای مجدد در مورد تقصیر یا اشتباهی است.
reaccuse
دوباره به کسی اتهام زدن، به ویژه در شرایطی که مدارک یا شواهد جدیدی وجود داشته باشد.
reaccused
به فردی دوباره اتهام زده شده، به ویژه در پی ارزیابی مجدد یا ارائه شواهد جدید.
reaccuses
به معنای این است که فردی شخصی را بار دیگر متهم میکند، به ویژه با توجه به اطلاعات جدید.
reaccusing
عملی که در آن فردی شخص دیگری را بار دیگر به اتهام زدن متهم میکند.
reacetylation
فرآیند بیوشیمیایی که در آن یک گروه استیل دوباره به یک مولکول افزوده میشود.
reachability
قابلیت دسترسی به یک سیستم یا منبع، به ویژه در دنیای فناوری اطلاعات.
reachableness
دسترسپذیری، قابلیت صحبت یا ارتباط برقرار کردن با یک شخص یا چیز.
reachably
به راحتی در دسترس، به صورتی که بتوان به کسی یا چیزی رسید.
reachy
دسترسپذیر و با قابلیت ارتباط، میتواند به معنی فراخ بودن نیز باشد.
reachieve
دوباره به دست آوردن، به ویژه در مورد موفقیت یا اهداف.
reachless
بیدسترس، اشاره به شرایطی که دسترسی به چیزی ممکن نیست.
reacidify
دوباره اسیدی کردن، به فرآیند تبدیل یک ماده به حالت اسیدی یا افزایش سطح اسیدیته آن اشاره دارد.
reacidification
دوباره اسیدی شدن، عمل یا فرآیند افزایش مجدد میزان اسید در یک محیط.
reacidified
دوباره اسیدی شده، به حالتی اشاره دارد که یک ماده پس از اسیدی شدن مجدد به شرایط قبلی خود باز میگردد.
reacknowledge
دوباره اذعان کردن، به معنای شناخت مجدد یا پذیرش یک چیز پس از آنکه قبلاً پذیرفته شده است.
reacknowledged
دوباره مورد توجه قرار گرفته، به حالتی اشاره دارد که یک چیز پس از توجه یا شناخت قبلی، دوباره به رسمیت شناخته میشود.
reacknowledging
دوباره تأیید کردن، به معنای شناسایی مجدد یک حقیقت یا واقعیت است که قبلاً تأیید شده است.
reacknowledgment
دوباره تأیید کردن، اشاره به فرآیند شناسایی مجدد یک واقعیت یا حقیقت.
reacquaintance
دوباره آشنا شدن، به معنای آشنا شدن دوباره با کسی که قبلاً او را میشناختید.
reactional
واکنشی، به معنای مرتبط با واکنش یا عکسالعمل نشان دادن به یک موقعیت.
reactionally
به طور واکنشی، به معنای تحت تأثیر واکنشها عمل کردن.
reactionaryism
واکنشگرایی، به معنای نگرشی که دگرگونیها و تغییرات اجتماعی یا سیاسی را رد میکند.
reactionariness
واکنشگرایی به معنای تمایل به حفظ وضع موجود و جلوگیری از تغییرات است.
reactionarism
واکنشگرایی به دیدگاهی اطلاق میشود که مایل به بازگشت به اصول قدیمی و مخالفت با تغییرات است.