rebudgeted
بودجهبندی شده دوباره، به معنای تخصیص مجدد منابع مالی به پروژهای است که تغییراتی در آن نیاز است.
rebudgeting
فرایند دوباره بودجهبندی شامل بازنگری و اصلاح تخصیص مالی در پاسخ به تغییرات یا مشکلات پیش آمده است.
rebuffable
قابل رد کردن، به صفتی اطلاق میشود که ادعا یا استدلال قابل نقض یا مقابله و دفاع از آن وجود داشته باشد.
rebuffably
به صورت قابل رد کردن، به روشی اشاره دارد که در آن گفتگو یا بحث با استدلالی ضعیف یا ناپایدار انجام میشود.
rebuffet
رد کردن، عدم پذیرش یک درخواست یا ایده، بهخصوص به صورت ناگهانی.
rebuffproof
قابل رد نشدن، به طور خاص در برابر انتقاد یا عدم پذیرش مقاوم است.
rebuy
خرید دوباره یک محصول یا کالا بعد از خرید اولیه.
rebuying
فرآیند خرید دوباره کالا یا خدماتی که قبلاً خریداری شده است.
rebuilded
بازسازی، به معنای ساخت مجدد یا ترمیم چیزی که آسیب دیده است.
rebuilder
شخصی که به بازسازی یا احیای چیزی کمک میکند.
rebukable
قابل سرزنش، به معنی این است که رفتار یا گفتار شخصی باعث نگرانی یا انتقاد میشود.
rebukeable
قابل سرزنش، به رفتار یا اقداماتی اشاره دارد که ممکن است به خاطر اشتباهات و مشکلات بازخورد منفی دریافت کنند.
rebukeful
سرزنشآمیز، به شیوهای اشاره دارد که افرادی را مورد انتقاد قرار میدهد.
rebukefully
به طرز سرزنشآمیز، به نحوی که احساس نارضایتی یا انتقاد را منتقل کند.
rebukefulness
سرزنشآمیزی، به ویژگی یا حالتی اشاره دارد که شامل انتقاد است.
rebukeproof
غیرقابل سرزنش، به شرایط یا ویژگیهایی اشاره دارد که نمیتوان مورد انتقاد قرار گرفت.
rebuker
نقد کننده، فردی که دیگران را به خاطر خطاها یا رفتارهای نادرست سرزنش میکند.
rebukers
نقد کنندگان، افرادی که دیگران را به خاطر اشتباهات یا رفتارهای نادرست سرزنش میکنند.
rebukingly
به طور سرزنش آمیز، نوعی صحبت یا رفتار که شامل انتقاد یا سرزنش است.
rebulk
دوباره بسته بندی کردن، به معنای تغییر بسته بندی یا چیدمان یک مجموعه از اقلام است.
rebunch
دوباره دسته بندی کردن، به معنای جمع آوری و سازماندهی مجدد یک گروه از اشیاء است.
rebundle
دوباره بسته بندی کردن، عملی که در آن کالاها به طور جدید بسته بندی میشوند برای اهداف خاص.
rebunker
دوباره تجهیز کردن یک کشتی یا تأسیساتی با لنگر یا تجهیزات مناسب.
rebuoy
دوباره تجهیز کردن یک منطقه با بویه برای شناسایی یا علامتگذاری.
rebuoyage
فرآیند دوباره تجهیز کردن یک ناحیه با بویه، معمولاً برای امنیت و شناسایی.
reburden
دوباره بار کردن یا اضافه کردن بار به یک وسیله نقلیه یا چیزی.
reburgeon
دوباره شروع به رشد کردن، به ویژه بعد از یک دوره خواب یا عدم رشد.
reburial
عمل دوباره به خاک سپردن یک جنازه یا بقایای انسانی.
reburials
دوباره دفن کردن، عمل دفن مجدد اجساد یا بقایای انسانی، معمولاً به دلایل مذهبی یا فرهنگی.
reburn
بازسوزی، آتشسوزی دوباره در منطقهای که قبلاً دچار آتشسوزی شده است.
reburnish
دوباره براق کردن، عمل تجدید یا بهبود براقیت یک سطح، معمولاً با استفاده از مواد خاص.
reburse
دوباره پرداخت کردن، عمل برگرداندن پول یا هزینه به شخصی که هزینهای را متحمل شده است.
reburst
دوباره ترکیدن، عمل ترکیدن دوباره چیزی که قبلاً ترکیده است.
rebused
دوباره استفاده شده، به معنای به کارگیری مجدد چیزی که قبلاً استفاده شده است.
rebush
تعمیر یا تعویض اجزای متحرک یا فنرها در یک دستگاه یا وسیله نقلیه.
rebusy
تغییر، اصلاح یا به روزرسانی یک فعالیت یا برنامه به منظور افزایش چالش یا جذابیت.
rebusing
فرآیندی که طی آن قطعات متحرک در یک دستگاه یا وسیله نقلیه دوباره ایمن میشوند.
rebute
پاسخ دادن به ادعاها یا نظرات برای رد کردن آنها.
rebutment
عمل رد کردن یا پاسخ دادن به یک ادعا یا نظریه؛ اغلب در زمینه حقوقی یا بحثهای علمی.
rebuttable
به شواهد یا دلایلی اطلاق میشود که قابلیت رد شدن دارند.