recoverer
بازیابنده به فردی گفته میشود که در حال کمک به بهبودی دیگران یا خود است.
recoveringly
به طرز امیدوارکنندهای به معنای صحبت یا عمل کردن با نیت کمک و بهبود است.
recoverless
بدون قابلیت بازیابی به وضعیتی اشاره دارد که چیزی به راحتی قابل برگشت نیست.
recoveror
بازیابیکننده، شخصی که در فرایند بهبود یا بازیابی به دیگران کمک میکند.
recpt
رسید، مدرکی که نشان میدهد یک خرید انجام شده است.
recrayed
دوباره کشیدن یا تجسم کردن یک چیز به شکلی جدید.
recramp
دوباره فشردن یا تنظیم کردن برای بهبود حالت یا کارایی.
recrank
دوباره چرخاندن یا فعالسازی یک وسیله یا دستگاه.
recrate
دوباره ساختن یا بازسازی یک چیز یا رویداد.
recrated
بازآفرینی، به معنای دوباره خلق کردن یا تکرار کردن چیزی به شیوهای جدید یا متفاوت است.
recrates
بازآفرینی، به معنای خلق مجدد یا تکرار کردن چیزی است.
recrating
بازآفرینی، به معنی دوباره ایجاد کردن یا تکرار کردن چیزی در زمان حال است.
recreance
بازگشت به حالت قبلی، یعنی قبول نکردن یا انصراف دادن از عملی یا آرمانی که پیشتر دنبال میشد.
recreancy
شجاعت نداشتن، به معنای عدم انجام وظیفه یا فرار از مسئولیت است.
recreantly
به معنای داشتن رفتار ترسو و بیمسئولیت است.
recreantness
ترس یا جبن، در مواجهه با چالشها یا خطرات، بهویژه در شرایطی که انتظار میرود شجاعت نشان داده شود.
recrease
دوباره چیندار کردن یا ایجاد چین و چروک در پارچه یا مادهای.
recreatable
قابل بازسازی یا دوباره تولید شدن، بهویژه در مورد هنر یا خوراکیها.
recreatively
به طور تفریحی، به نحوی که شامل سرگرمی و تفریح باشد.
recreativeness
کیفیت یا ویژگی تفریحی بودن، یعنی توانایی در سرگرمی و تجلی خلاقیت.
recreator
بازآفرین، شخصی که به دیگران کمک میکند تا فعالیتهای تفریحی را تجربه کنند و از زمان خالی خود بهرهبرداری کنند.
recreatory
تفریحی، مربوط به سرگرمی و فعالیتهای لذتبخش.
recredential
تصدیق مجدد، فرایند تأیید مجدد مدارک و صلاحیتها بهخصوص در مشاغل قانونی.
recredit
بهروزرسانی اعتبار، بازگرداندن اعتبار به حساب یا شخصی.
recrement
باقیمانده، مواد زائد یا اضافی که پس از یک فرایند باقی میماند.
recremental
باقیمانده، مربوط به باقیمانده یا اضافی در یک فرایند.
recrementitial
بازگشتپذیر، به موادی اطلاق میشود که قابل بازیابی یا بازگرداندن هستند.
recrementitious
بازگشتی، به مواد یا ترکیباتی اطلاق میشود که دوباره به چرخه اصلی برمیگردند.
recrescence
رشد دوباره، به بازگشت یا توسعه مجدد گیاهان یا موجودات دیگر اشاره دارد.
recrew
دوباره بهکارگیری، به فرآیند استخدام مجدد اعضای یک گروه یا تیم اشاره دارد.
recriminator
مجرمگیر، به شخصی اطلاق میشود که به طور متقابل به دیگران اتهام میزند.
recrystallization
دوباره بلورشده، فرایند فیزیکی است که در آن بلورها دوباره شکل میگیرند و خلوص آنها افزایش مییابد.
recriticize
دوباره انتقاد کردن، به معنی انتقاد کردن دوباره از فردی یا چیزی است که قبلاً انتقاد شده است.
recriticized
دوباره انتقاد شده، به وضعیتی اشاره دارد که در آن فرد یا چیز مشخصی پس از انتقاد اولیه دوباره مورد انتقاد قرار میگیرد.
recriticizing
در حال دوباره انتقاد کردن، به عمل انتقاد کردن به کسی یا چیزی که قبلاً انتقاد شده است، اشاره دارد.
recroon
دوباره اجرا کردن، به معنی خواندن یا نواختن موسیقی مجدداً است.
recrop
دوباره برش دادن، به معنی اصلاح ابعاد یا نسبت تصویر است.
recrowd
دوباره شلوغ کردن، به عمل پر کردن یک مکان با تعداد بیشتری از افراد اشاره دارد.
recrown
یک فعل که به معنای گذاشتن دوباره تاج بر سر یک شخص سلطنتی است.