refrigerium
استراحت، جایی برای استراحت یا آرامش به ویژه در زمانهای گرم، به معنی خنک شدن است.
refrighten
دوباره ترساندن، به ترساندن دوباره یک فرد پس از آنکه پیشتر ترسانده شده است.
refrying
دوباره سرخ کردن، فرآیند سرخ کردن مجدد یک غذا، معمولاً برای بهبود طعم یا بافت.
refringe
دوباره ریختن، دوباره ایجاد کردن لبههای پارچه یا ورق برای هدف زیبا.
refringence
شکست نور، خاصیت نوری یک ماده که چگونگی انحراف نور را نشان میدهد.
refringency
شکست نور، خاصیتی از مواد که از طریق آن میتوان رفتار نوری آنها را مطالعه کرد.
refroid
سرد کردن، به حالت سردی درآوردن.
refront
بازسازی نمای یک چیز یا ساختمان.
refrustrated
حالت ناامیدی که پس از تجربه یک موقعیت ناموفق دوباره به وجود میآید.
refuged
به معنای پناه گرفتن یا یافتن مکانی امن.
refugeeism
پدیده مربوط به وضعیت و چالشهای پناهندگان.
refuging
عمل پناه گرفتن یا یافتن به مکانی امن.
refulge
درخشیدن، تابش نور بر فراز یک جسم یا سطح.
refunction
عملکرد مجدد، تنظیم یا تغییر کارکرد یک چیز.
refundability
قابلیت بازپرداخت به معنای امکان دریافت وجه بازگشتی برای کالا یا خدماتی است که مشتری آن را تهیه کرده است.
refundable
قابل بازپرداخت به معنای این است که پول یا هزینهای که پرداخت شده میتواند برگردانده شود.
refunder
بازپردازنده به شخص یا نهادی اطلاق میشود که وظیفه بازگرداندن وجه را به عهده دارد.
refunders
بازپردازندگان به افرادی اطلاق میشود که کار بازگرداندن وجه را انجام میدهند.
refundment
بازپرداخت به معنای عمل بازگرداندن وجه پرداختی به مشتری است.
refurbisher
بازسازیکننده شخصی است که وسایل قدیمی را تعمیر و بازسازی میکند.
refurl
refurl به URL مرجع اشاره دارد که برای ردیابی یا ارجاع استفاده میشود.
refurnishment
refurnishment به فرآیند تغییر یا بهبود مبلمان و دکوراسیون یک مکان اشاره دارد.
refusable
refusable به چیزی اشاره دارد که میتوان آن را رد کرد.
refuser
refuser به کسی اشاره دارد که چیزی را رد میکند.
refusers
refusers به افرادی اطلاق میشود که چیزی را رد میکنند.
refusingly
refusingly به شیوهای اشاره دارد که در آن کسی چیزی را رد میکند.
refusion
رد، نپذیرفتن یا انکار یک پیشنهاد یا دعوت.
refusive
دارای ویژگی رد کردن یا نپذیرفتن، به ویژه در مباحث و استدلالها.