reice
دوباره تنظیم کردن یا برنامه‌ها را تغییر دادن.
reiced
دوباره تنظیم شده به نحوی جدید یا اصلاح شده است.
reich
ریخ به معنای قلمرو یا امپراتوری است، به ویژه در تاریخ آلمان.
reichsgulden
رایخسگولدن، یک نوع واحد پولی که در طول تاریخ در امپراتوری مقدس روم مورد استفاده قرار می‌گرفت.
reichsland
رایخس‌لند، اصطلاحی برای سرزمین‌هایی که تحت مدیریت مستقیم یک امپراتوری قرار داشتند.
reichslander
رایخس‌لندرها به نواحی‌ای اطلاق می‌شود که تحت وفاداری به یک امپراتوری بودند.
reichspfennig
رایخس‌پنیگ، نوعی واحد پول که برای معاملات کوچک استفاده می‌شد و زیرمجموعه‌ای از مارک رایخ آلمان بود.
reichstaler
رایخستالر، سکه‌ای نقره‌ای که در طول تاریخ در کشورهای آلمانی زبان رایج بود.
reichsthaler
رایخستالر، نوعی سکه تالر که در تاریخ اروپا استفاده می‌شد.
reicing
یخ‌زدایی، به حالت یخ‌زایی دوباره یک سطح خاص اشاره دارد، معمولاً در شرایط آب و هوایی سرد.
reid
رید، یک نام خانوادگی موجود است که به طور خاص در کشورهای انگلیسی‌زبان رایج است.
reidentify
دوباره شناسایی، به معنای شناسایی مجدد یا تغییر کنترل شده اطلاعات یا اشیاء خاص است.
reidentification
دوباره شناسایی، به پروسه شناسایی مجدد یک فرد یا شیء بر اساس داده‌های موجود اشاره دارد.
reidentified
دوباره شناسایی شده، به حالت شناسایی مجدد چیزی یا شخصی اشاره دارد.
reidentifying
دوباره شناسایی کردن، به عمل شناسایی دوباره چیزی اشاره دارد، معمولاً در زمینه‌های مدیریتی یا علمی.
reif
ریف، یک نوع هنر یا شکل هنری غیرسنتی که معمولاً تجربیات احساسی را به تصویر می‌کشد.
reification
ریفیكیشن به معنای تبدیل یک مفهوم انتزاعی یا وضعیت به یک چیز ملموس است.
reifier
ریفیكیشن اشاره به فردی دارد که ایده‌های انتزاعی را به شکل ملموس‌تر تبدیل می‌کند.
reifiers
ریفیكیشن‌ها به افرادی اطلاق می‌شود که مفاهیم را به شکلی واضح تر و قابل فهم تر ارائه می‌دهند.
reifs
ریف‌ها به یک فرم هنری غیرمانند اشاره دارد که بیانگر تجارب احساسی است.
reigner
ریگنر به کسی گفته می‌شود که در هدایت یا مدیریت گفتگوها مهارت دارد.
reignition
از سرگیری، دوباره روشن کردن یا فعال کردن چیزی که قبلاً خاموش بوده است.
reignore
دوباره نادیده گرفتن، هر چیزی را که قبلاً نادیده گرفته شده است، دوباره نادیده گرفتن.
reyield
دوباره محصول دادن، بازدهی کردن دوباره.
reykjavik
ریکاوییک، پایتخت ایسلند با فرهنگی غنی و مناظری زیبا.
reillume
دوباره روشن کردن، به حالت اولیه برگشتن.
reilluminate
دوباره روشن کردن، نور افشانی مجدد بر روی چیزی.
reilluminated
دوباره روشن کردن یا برانگیختن نور در یک اثر هنری یا محیط.
reilluminating
عمل دوباره روشن کردن چیزی به ویژه در یک زمینه هنری.
reillumination
فرآیند یا عمل روشن کردن مجدد یک ناحیه یا شیء.
reillumine
عمل روشن کردن مجدد یک منبع نوری.
reillustrate
عمل دوباره به تصویر کشیدن یا ارائه یک مفهوم یا ایده.
reillustrated
دوباره به تصویر کشیدن، به ویژه با هدف بهبود فهم یا وضوح.
reillustrating
بازتصویرگری، اقدام به بازنقاشی یا ایجاد تصویر جدید از چیزی که قبلاً وجود داشته است.
reillustration
عمل بازنقاشی یا ایجاد تصاویر جدید از چیزی که قبلاً وجود داشته است.
reim
دوباره طراحی کردن یا اصلاح کردن چیزی برای بهبود آن.
reimage
عمل دوباره تصویرگری یا ایجاد یک تصویر جدید از سیستم یا محصول.
reimaged
به معنای دوباره تصویرگری یا اصلاح چیزی برای بهبود عملکرد آن.
reimages
مجموعه‌ای از عمل‌های دوباره تصویرگری یا اصلاح‌هایی که بر روی تصاویر یا ایده‌ها انجام می‌شود.
reimagination
بازآفرینی، ایجاد یک دیدگاه یا شکل جدید برای چیزی که قبلاً وجود داشته است، به ویژه در هنر و ادبیات.