smilet
شیوهای خاص از لبخند زدن که احساساتی مثبت و گرم را منتقل میکند.
smilingly
به طور لبخند زده، به صورت خوشحال یا راضی.
smintheus
الههای در اساطیر یونان که به عنوان محافظ موشها شناخته میشود.
sminthurid
خانوادهای از حشرات که به موشها وابسته است.
sminthuridae
خانوادهای از حشرات که غالباً در محیطهای مرطوب زندگی میکنند.
sminthurus
Sminthurus، نوعی حشره کوچک از خانوادهی sminthuriidae که معمولاً در مناطق مرطوب و در خاک زندگی میکند.
smircher
Smircher، نوعی حشره که به خاطر صدای خاص خود و خصوصیات فیزیکی قابلتشخیص است.
smirchy
Smirchy، به معنای نرم و لطیف، معمولاً در توصیف بافت یا احساس چیزی استفاده میشود.
smirchless
Smirchless، به معنای بدون آلودگی یا لک، بهخصوص در مورد سطوح و محصولات.
smiris
Smiris، مادهای معطر که در فرهنگهای مختلف بهعنوان خوشبوکننده مورد استفاده قرار میگیرد.
smirker
Smirker، فردی که بیشتر با لبخند و نگاههای کنایهآمیز صحبت میکند و ممکن است از چیزی آگاهی داشته باشد.
smirkers
کسانی که لبخند تحقیرآمیز میزنند و معمولاً برخوردی از سر تمسخر با دیگران دارند.
smirkingly
به شیوهای که در آن فردی با نیشخند به دیگران یا موقعیتها واکنش نشان میدهد.
smirkish
دارای نیشخند یا لبخند تحقیرآمیز، به ویژه در موقعیتهای خاص.
smirkle
عمل نیشخند زدن به طور خفی و غیررسمی، نشاندهنده شادی یا رضایت.
smirkly
به شیوهای که نشاندهنده نیشخند و رضایت باشد.
smyrna
نام یک شهر تاریخی در ترکیه که دارای فرهنگ و تاریخ غنی است.
smyrnaite
اسمیرنایت، اشاره به مردم اسمیرنا و فرهنگ و ویژگیهای خاص آنها.
smyrnean
اسمیرنی، بیانگر فرهنگ و تاریخ مرتبط با اسمیرنا.
smyrniot
اسمیرنی، اشاره به ساکنان اسمیرنا و ویژگیهای آنها.
smyrniote
اسمیرنی، اشاره به فردی از اسمیرنا و آداب و رسوم آن.
smirtle
سمیرتل، به معنای شوخی و بازیگوشی کردن با دیگران.
smitable
قابل سمیرت، یعنی میتوان آن را برای نهایت نرم کاری کرد.
smiter
زننده، به معنی کسی است که ضربهای میزند یا ضربهای میزند، معمولاً در زمینههای بخصوص و رنجاننده.
smiters
زنندگان، جمع زننده، به معنی افرادی است که به طور همزمان یا در طی یک فرایند، ضربه میزنند.
smyth
اسمیت، به معنی آهنگری است که غالباً در ساخت ابزارآلات و سلاحها تخصص دارد.
smitham
اسمیتام، یک اسم مختص به افراد یا مکانهای تاریخی است.
smithcraft
اسمیتری، به هنر و تکنیکهای کار با فلزات، به خصوص آهن، اشاره دارد.
smither
اسمیت، به فردی اطلاق میشود که در فرایند آهنگری و کار با فلزات ماهر است.
smithereen
تکههای بسیار کوچک یا خرد شده، به ویژه در زمینه شکستن یا خراب شدن یک شی.
smitheries
کارگاه یا مکان که در آن آهنگران کار میکنند و ابزار و اشیای فلزی تولید میکنند.
smithfield
بازار یا منطقهای که مخصوص فروش و خرید محصولات کشاورزی و دامی است.
smithian
مربوط به نظریات یا اصول آدام اسمیت، اقتصاددان مشهور.
smithianism
مکتب یا فلسفه اقتصادی مبتنی بر نظریات آدام اسمیت.
smithydander
نوعی ماده یا اشیاء ساختهشده از فلزات مقاوم و با دوام.
smithied
واژهٔ smithied از فعل smith به معنی شکل دادن و کار کردن با فلزات به ویژه برای ساختن اشیاء و ابزارها است.
smithier
واژهٔ smithier به معنی بهتر بودن یا مهارت بیشتر در کار با فلزات است.
smithying
واژهٔ smithying به عمل آهنگری و کار کردن با فلزات اشاره دارد.