subturriculated
زیر توریکولاته، به حالتی اشاره دارد که در آن ساختارها به صورت متقاطع و پیچیده تغییر شکل میدهند.
subtutor
زیرمعلم، فردی که در فرآیند آموزش به معلم اصلی کمک میکند.
subucula
لایهای محافظ که به عنوان یک پوشش عمل میکند.
subulicornia
سابولیکورنیا، گروهی از موجودات دریایی که دارای ویژگیهای خاص هستند.
subuliform
سابولیفرم، به شکلی گفته میشود که باریک و لولهای است.
subultimate
پیشآخرین، مرحلهای که قبل از آخرین مرحله قرار دارد.
subumbellar
سابومبلار، بخشی از بدن موجودات دریایی که زیر چتر یا بدن آنها قرار دارد.
subumbellate
سابومبلت، به چیدمانی از گلها اشاره دارد که به شکل چتر ریز شده است.
subumbellated
سابومبلاته، به گلهایی اطلاق میشود که دارای چیدمان شبیه به چتر هستند.
subumbelliferous
زیر چتری، به گیاهانی اطلاق میشود که گلهای آنان به صورت خوشهای و در انتهای ساقه رشد میکند.
subumbilical
زیر ناف، به ناحیهای اشاره دارد که در زیر ناف بدن قرار دارد.
subumbonal
زیر برجستگی ناف، به ناحیهای در زیر ناحیه برجسته ناف اشاره دارد.
subumbonate
زیر چتری، به ساختارها یا رشدهایی اطلاق میشود که در زیر ناحیه چتری قرار دارند.
subumbral
زیر سایه، به فضایی اشاره دارد که در زیر سایه یک جسم دیگر قرار گرفته است.
subumbrellar
زیر چتری، به ناحیهای در زیر چتر یا بدنه موجوداتی مانند ژلهماهی اشاره دارد.
subuncinal
سابانگینال به ویژگیهایی اطلاق میشود که در بخشی خاص تحت نظر قرار میگیرند و معمولاً در علم زیستشناسی و ساختارهای مرتبط استفاده میشود.
subuncinate
سابانگینال به فرمهایی اطلاق میشود که زیر یک حالت یا ساختار خاص قرار میگیرند.
subuncinated
سابانگینال به ویژگیهایی اشاره دارد که تحت تأثیر تغییرات خاص در یک ساختار بیولوژیکی قرار دارند.
subunequal
نامساوی به حالاتی اشاره دارد که در آن توزیع یا دسترسی به منابع به طور عادلانه صورت نمیگیرد.
subunequally
به حالتی اطلاق میشود که در آن توزیع یا تخصیص به صورت عادلانه صورت نمیگیرد.
subunequalness
عدم برابری به وضعیتهایی اشاره میکند که در آن توزیع منابع یا امکانات به شکل عادلانهای انجام نمیشود.
subungual
زیر ناخن، به ناحیهای اشاره دارد که در زیر ناخن واقع شده و معمولاً در زمینه آسیبها و بیماریهای ناخن مورد استفاده قرار میگیرد.
subunguial
زیر ناخنی، به مشکلات و بیماریهایی اشاره دارد که در ناحیه زیر ناخن رخ میدهند.
subungulata
زیرناخنیها، گروهی از پستانداران هستند که دارای ویژگیها و سازگاریهای خاصی هستند.
subuniversal
زیرجهانی، به ویژگیها یا نظریههایی اشاره دارد که در مقیاسهای کوچکتر از جهانی بودن مطرح میشوند.
subuniverse
زیرجهان، به فضایی اشاره دارد که به عنوان بخشی از یک جهان بزرگتر در نظر گرفته میشود.
suburbandom
زیرشهری، به منطقهای اطلاق میشود که شامل حومههای شهری است.
suburbanhood
محلههای حومه، بخشی از شهر که معمولاً به دور از مرکز شهر قرار دارد و معمولاً شامل خانههای مسکونی و امکانات رفاهی است.
suburbanisation
پدیدهای اجتماعی و اقتصادی که در آن جمعیت و فعالیتها به حومههای شهرها منتقل میشود، که به دلیل افزایش توسعه مسکن و زیرساختها اتفاق میافتد.
suburbanise
عملیات تبدیل مناطق شهری یا روستایی به مناطق حومهای با توسعه مسکن و زیرساختها.
suburbanised
به معنای توسعه یا تبدیل یک منطقه به شکل حومهای است، اغلب با اضافه شدن خانهها و خدمات عمومی.
suburbanising
فرایند تبدیل و توسعه یک منطقه شهری به شکل حومهای است و ممکن است شامل تغییرات در ساختار اجتماعی و فضاهای سبز باشد.
suburbanism
جنبشی فرهنگی و اجتماعی که به زندگی و ارزشهای مردم در مناطق حومهای میپردازد.
suburbanite
حومهنشین به فردی اطلاق میشود که در حومههای شهری زندگی میکند و معمولاً به سبک زندگی آرامتری نسبت به زندگی در مرکز شهر تمایل دارد.
suburbanites
جمع حومهنشین به گروه افرادی اطلاق میشود که در حومههای شهری زندگی میکنند.
suburbanity
حومهنشینی به ویژگیها و سبک زندگی مرتبط با زندگی در حومههای شهری اشاره دارد.