summitries
تعدادی از قله‌ها یا مکان‌های قله‌نوردی.
summonable
قابل احضار، توانایی فراخواندن کسی یا چیزی.
summoner
احضارگر، فردی که موجودات یا نیروهای خاصی را فرا می‌خواند، معمولاً در زمینه‌های جادو یا بازی‌های ویدیویی.
summoners
احضارگران، جمع کلمه احضارگر که به گروهی از افراد اشاره دارد که به احضار موجودات یا نیروهای خاص می‌پردازند.
summoningly
به طور احضارگرانه، به طرز یا اسلوبی که شامل فراخواندن یا احضار چیزی باشد.
summula
سومولا، در زبان لاتین به معنای خلاصه یا نمونه کوچک از یک موضوع است.
summulae
جمع کلمه سومولا، اشاره به نمونه‌ها یا خلاصه‌های کوچک در موضوعات مختلف دارد.
summulist
سومولیت، کسی که به جمع‌آوری و تهیه خلاصه‌های کوچک از آثار بزرگ‌تر مشغول است.
summut
قله، بالاترین نقطه یک کوه.
sumner
فصل تابستان، که بین بهار و پاییز قرار دارد.
sumoist
ورزشکارانی که در ورزش سومو شرکت می‌کنند.
sumpage
مسیر یا مکانی که آب اضافی یا باران را تخلیه می‌کند.
sumper
خوردن شام به عنوان یک وعده غذایی مهم شب.
sumphy
حالتی که در آن فرد احساس خستگی یا کم انرژی می‌کند.
sumphish
سمفیش، به معنی هنری یا سبکی غیرمتعارف و جسورانه که در آن تکنیک‌های خاص و رنگ‌های ترکیبی به کار می‌رود.
sumphishly
سمفیشی، صفتی است که به نوعی رفتار یا حرکت غیرمتعارف و جذاب اشاره دارد.
sumphishness
سمفیشنس، به ویژگی یا حالت هنری یا شخصیتی که غیرمتعارف و جذاب است، اطلاق می‌شود.
sumpit
سمپیت، به معنی تجزیه و تحلیل یا بررسی دقیق یک وضعیت یا مشکل قبل از اقدام است.
sumpitan
سمپیتان، ابزاری است که برای رسیدن به ارتفاعات یا نقاط دور از دسترس استفاده می‌شود.
sumple
سمپل، به معنی سادگی و در عین حال زیبایی و کارایی است.
sumpman
شخصی که مسئولیت نگهداری و بررسی سیستم‌های پمپ آب را بر عهده دارد.
sumpsimus
پافشاری بر غلط بودن در جزئیات و نشان دادن بازگشت به اشتباه.
sumpt
فعل پس زدن یا رد کردن چیزی.
sumption
ادعای پذیرش ما، برخی واقعیت‌ها یا نتایج بر اساس شواهد.
sumptious
بسیار لوکس یا خوشمزه، به ویژه غذا یا لباس.
sumptuosity
زیبایی و شکوه، به‌ویژه در غذا یا دکور.
sumptuously
به طور مجلل و با تجمل خدمت یا اجرا کردن چیزی، به طوریکه توجه و تحسین دیگران را جلب کند.
sumptuousness
حالت یا کیفیت تجمل و لوکس بودن؛ چیزی که نشان‌دهنده ثروت یا جلال است.
sumpture
حالت یا کیفیت زندگی با تجمل و لوکس بودن.
sumpweed
نوعی گیاه که در مناطق مرطوب و باتلاقی رشد می‌کند.
sumpweeds
جمع چمن گزر، به گیاهانی که در مناطق باتلاقی و مرطوب رشد می‌کنند اشاره دارد.
sunback
به قسمت پشتی یا زیرین گیاهان که در معرض نور خورشید قرار دارد، بیان می‌کند.
sunbather
آفتاب‌گیر به شخصی اطلاق می‌شود که برای گرفتن آفتاب و برنزه شدن در خارج از منزل می‌نشیند.
sunbathers
جمع کثرت آفتاب‌گیرها، به افراد اشاره دارد که در زیر آفتاب برای آفتاب گرفتن نشسته‌اند.
sunbeamed
به معنای تابیدن نور آفتاب به صورت مستقیم و قوی است.
sunbeamy
به معنی روزی پر از نور و تابش آفتاب است.
sunberry
نوعی گیاه یا میوه است که در مناطق آفتابی رشد می‌کند.
sunberries
جمع توت آفتابی که به میوه‌هایی اشاره دارد که از گیاهان آفتاب‌گردان برداشت می‌شوند.
sunblink
تابش ملایم نور خورشید بر روی سطحی که باعث ایجاد جلوه‌ای درخشان می‌شود.
sunbonneted
کلاهی که معمولاً برای محافظت از صورت در برابر نور خورشید طراحی شده است.