superl
به معنای چیزی که در بالاترین سطح یا وضعیت قرار دارد.
superlabial
سوپرلابیال، اصطلاحی در آناتومی که به ناحیه لب بالایی اشاره دارد.
superlaborious
به شدت کارسخت، کارهایی که نیاز به تلاش و زمان زیادی دارند.
superlaboriously
به صورت فوق‌العاده کارسخت، به گونه‌ای که تلاش زیادی نیاز دارد.
superlaboriousness
درجه‌ای از سختی کار که نیاز به تلاش زیاد دارد.
superlactation
تولید بیش از حد شیر توسط بدن در دوران شیردهی.
superlay
فناوری یا تکنیک استفاده از سطوح اضافی برای بهبود عملکرد یا عایق.
superlain
سوپرلین، به معنی پوشش اضافه یا لایه‌ای است که به یک سطح یا جسم افزوده می‌شود.
superlapsarian
سوپرلاپساری، در الهیات به دیدگاهی اشاره دارد که بر اساس آن، خداوند پیش از سقوط انسان، خواست خود را اعلام کرد.
superlaryngeal
سوپرلرینژیال به ناحیه‌ای اطلاق می‌شود که بالاتر از حنجره قرار گرفته است.
superlaryngeally
به‌صورت سوپرلرینژیال به تولید صداهایی اشاره دارد که از ناحیه بالاتر از حنجره ناشی می‌شود.
superlation
سوپرلین به معنای قرار دادن لایه‌های متوالی برای ایجاد اثرات بصری یا کارکردی می‌باشد.
superlatively
به‌صورت فوق‌العاده یا بسیار عالی، نشان‌دهنده بالاترین سطح کیفیت یا عملکرد است.
superlativeness
برتری، صفت یا وضعیتی که به بالاترین درجه از کیفیت یا ارزش اشاره دارد.
superlenient
بسیار مهربان و بخشنده، به ویژه در مواقعی که می‌توان انتظار سخت‌گیری بیشتری داشت.
superleniently
به شیوه‌ای بسیار بخشنده و راحت.
superlie
دروغی که بسیار بزرگ یا اغراق‌آمیز است.
superlied
به طرز بسیار بزرگ و اغراق‌آمیز دروغ گفتن.
superlies
دروغ‌هایی که بسیار بزرگ یا اغراق‌آمیز هستند.
superlying
به معنای دروغ گفتن به شکل شدید یا فاحش است که معمولاً به منظور فریب دادن افراد دیگر انجام می‌شود.
superlikelihood
احتمال بسیار زیاد یا محکم وقوع یک رویداد یا شرایط خاص.
superline
خطی که به طرز برجسته یا بسیار مشخص طراحی شده است.
superliner
کشتی یا وسیله‌ای بزرگ و مجلل که برای حمل و نقل تعداد زیادی مسافر استفاده می‌شود.
superload
باری که به طور قابل توجهی از ظرفیت معمول بیشتر است.
superlocal
به معنای محلی بودن یا تمرکز بر جامعه و بازارهای نزدیک است.
superlocally
به معنای انجام کاری به‌طور محلی و مخصوصاً در مقیاس کوچک یا محدود در یک منطقه خاص.
superlogical
به معنای غیرقابل‌چالش و منطقی به طرز فوق‌العاده‌ای.
superlogicality
حالتی که در آن منطق و استدلال به‌طرز فوق‌العاده‌ای قوی و معتبر باشد.
superlogicalities
جمع حالت‌هایی که در آن منطق و استدلال به‌طرز فوق‌العاده‌ای قوی و معتبر باشد.
superlogically
به معنای انجام چیزی به‌طرز فوق‌العاده‌ای منطقی.
superloyal
به معنای وفاداری بسیار بالا و قوی به شخص یا چیزی.
superloyally
به معنای عمل کردن با وفاداری فوق‌العاده، به ویژه در شرایط دشوار.
superlucky
به معنای داشتن شانس بسیار بالا یا بسیار خوب در یک موقعیت.
superlunar
به معنای مربوط به یا ویژگی‌های فوق‌العاده از ماه یا قمر.
superlunatical
به معنای خلاقانه و گاهی غیرعادی که به قمر یا موضوعات مرتبط با آن اشاره دارد.
superluxurious
به معنای داشتن ولع زیاد برای تجمل و راحتی.
superluxuriously
به معنای به طرز فوق‌العاده لوکس و تجملی.
superluxuriousness
فوق‌العاده لوکس بودن، به معنی حالت یا کیفیت لوکس و بسیار مجلل است.
supermagnificent
فوق‌العاده مجلل، به معنی بسیار شکوهمند و چشمگیر است.
supermagnificently
به صورت فوق‌العاده مجلل، به معنی به طور بسیار شگفت‌انگیز و چشمگیر است.