swordfishery
ماهی‌گیری شمشیر ماهی به فرآیند و فعالیت‌های مرتبط با شکار یا پرورش شمشیر ماهی اشاره دارد.
swordfisherman
ماهی‌گیر شمشیر ماهی به فردی اطلاق می‌شود که در صید شمشیر ماهی تخصص دارد.
swordfishing
ماهى‌گیرى با شمشیر یک نوع ماهى‌گیرى است که با استفاده از یک شمشیر خاص و تکنیک‌هاى ویژه انجام مى‌شود.
swordgrass
علف شمشیری یک کلمه عمومی برای اشاره به نوعی گیاه است که برگ‌های بلند و باریکی دارد.
swordick
شمشیرک به یک نوع ابزار کوچک و مخصوص برای حکاکی اشاره دارد که شکل شبیه شمشیر دارد.
swording
شمشیربازی به فعالیت رقابتی با شمشیر و مهارت‌های خاص خود اشاره دارد.
swordknot
گره شمشیری نوعی گره است که در کشتی‌رانی و فعالیت‌های مشابه استفاده می‌شود.
swordless
بی‌سلاحی به معنای عدم وجود ابزار یا وسیله ای در یک وضعیت اشاره دارد.
swordlet
سوردلت به معنای شمشیر کوچک است که عمدتاً در تمرین‌های رزمی یا نمایش‌ها استفاده می‌شود.
swordlike
شبیه به شمشیر؛ به چیزی اطلاق می‌شود که به نوعی ویژگی‌های شمشیر را دارد.
swordmaker
شمشیرساز به فردی اطلاق می‌شود که تخصص در ساخت شمشیر دارد.
swordmaking
فرآیند ساخت شمشیر که شامل مهارت‌های خاص و هنر است.
swordman
شمشیرزن به فردی اطلاق می‌شود که در استفاده از شمشیر مهارت دارد.
swordmanship
شمشیرزنی به مفهوم مهارت و هنر در استفاده از شمشیر اشاره دارد.
swordmen
شمشیرزن به معنای فردی است که مهارت بالایی در کار با شمشیر دارد و معمولاً به عنوان جنگجو شناخته می‌شود.
swordplayer
شمشیرباز به فردی اطلاق می‌شود که در استفاده از شمشیر مهارت دارد و ممکن است در نمایش‌های هنری یا مسابقات فعالیت کند.
swordproof
مقاوم در برابر ضربات شمشیر یا آسیب ناشی از آن.
swordslipper
نوع خاصی از کفش که برای جنگجویان یا شمشیرزن‌ها تهیه شده است و به آن‌ها در نگه داشتن تعادل کمک می‌کند.
swordsmanship
مهارتی که شامل تکنیک‌ها و تمرینات استفاده از شمشیر است.
swordsmith
فردی که به ساخت و طراحی شمشیر و ادوات مشابه می‌پردازد.
swordster
شمشیرزن، شخصی که در استفاده از شمشیر مهارت دارد.
swordswoman
شمشیرزن زن، زنی که در استفاده از شمشیر مهارت دارد.
swordweed
شمشیربو، نوعی گیاه که در نواحی مرطوب رشد می‌کند.
swosh
صدای خاصی که هنگام حرکت سریع آب یا چیزی مشابه ایجاد می‌شود.
swotter
درسخوان، شخصی که برای تحصیلات خود خیلی تلاش می‌کند.
swotters
جمع درسخوان، گروهی از افرادی که به شدت به تحصیل می‌پردازند.
swough
صدای نرم و ملایم ناشی از حرکت هوا یا آب.
swoun
حالت بی‌هوشی یا غش، به ویژه در نتیجه هیجان.
swound
صدای ناگهانی و غیرمنتظره که ناشی از شادی یا تعجب است.
swounded
حالت غش، بخصوص به دلیل هیجان یا شگفتی.
swounding
صدای غش کردن یا حالتی از غش کردن در اثر هیجان.
swounds
جمع صدای غش کردن یا اعتراض، به ویژه در جمعیت.
swouned
بیهوش شدن، سناریویی که فرد به دلیل خستگی یا شرایط محیطی از حال می‌رود.
swouning
عمل بیهوش شدن، اشاره به حالتی که فرد از حال می‌رود.
swouns
حالت بیهوشی، اشاره به تجربه یا وقوع بیهوش شدن.
swow
واژه‌ای برای ابراز شگفتی یا تعجب.
swungen
حرکت کردن در یک مسیر منحنی یا چرخاندن چیزی، اشاره به تحرک یا اقدام.
swure
حرکت یا اقدام محکم و قاطعانه.
szaibelyite
سزایبلیت یک ماده معدنی بسیار نادر است که به دلیل خواص خاص خود در زمین‌شناسی و معدن‌کاری مورد توجه قرار می‌گیرد.
szekler
مردم سزکلر، قومی از مجارستان هستند که فرهنگی غنی و تاریخ طولانی دارند.