tailcoated
تایلبند، اشاره به نوعی لباس رسمی با دنباله است.
tailer
دوختار، شخصی که به دوخت و تعمیر لباس‌ها می‌پردازد.
tailers
دوخت‌کارها به افرادی گفته می‌شود که لباس‌ها را از پارچه می‌دوختند و معمولاً برای سفارش مشتریان کار می‌کنند.
tailet
قسمت پشتی لباس که معمولاً به صورت خاصی طراحی می‌شود و نقش مهمی در زیبایی لباس دارد.
tailfan
پره‌هایی در انتهای دم پرندگان که معمولاً برای نمایش زیبایی و جذب جفت به کار می‌روند.
tailfirst
وارد شدن یا انجام چیزی به طوری که دم جلوتر از بقیه بدن در حال حرکت باشد، این عبارت معمولاً در مورد حیوانات استفاده می‌شود.
tailflower
نوعی گل که به خاطر شکل خاص و زیبایی خود معروف است و معمولاً در فصل بهار شکوفا می‌شود.
tailforemost
استفاده از قسمت دم به عنوان پیشانی یا جلو در فعالیت‌ها و موقعیت‌ها، به ویژه در پروازها.
tailgater
فردی که در حین رانندگی به شدت به خودرو جلویی نزدیک می‌شود.
tailge
کلمه‌ای که در زبان انگلیسی به طور عمومی کاربرد ندارد.
tailgunner
شخصی که در قسمت پشتی یک هواپیما (خصوصاً بمب‌افکن) برای دفاع از آن می‌جنگد.
tailhead
نقطه‌ای که یک مسیر یا پیاده‌روی از آن آغاز می‌شود.
taily
به توصیف یا ویژگی‌ای اشاره می‌کند که مرتبط با دمی باشد.
tailye
نکته پایانی یا نتیجه‌گیری یک داستان یا گفتگو.
tailless
بدون دم، به حالتی اشاره دارد که در آن موجودی فاقد دم است.
taillessly
به حالتی اشاره دارد که بدون دم انجام می‌شود.
taillessness
وضعیتی که در آن موجود دارای دم نیست.
taillie
نوع خاصی از حیوان، معمولاً به خاطر ویژگی‌های ظاهری آن.
taillike
به حالتی اشاره دارد که شبیه دم باشد.
tailloir
نوعی اسباب‌بازی یا عروسک که ممکن است ویژگی‌ها یا طراحی خاصی داشته باشد.
taylor
خیاط به شخصی اطلاق می‌شود که لباس‌هایی مانند کت و شلوار یا لباس‌های دیگر را بر اساس اندازه‌های مشتریان می‌دوزد.
tailorage
خیاطی به فرایند تولید و دوخت لباس‌ها اشاره دارد و می‌تواند شامل طراحی و انتخاب پارچه باشد.
tailorcraft
مهارت‌های مورد نیاز برای خیاطی و دوخت لباس‌های سفارشی را شامل می‌شود.
tailordom
به مسلط بودن بر فنون خیاطی و طراحی لباس‌ها اشاره دارد.
tailorhood
به زندگی و فعالیت‌های جمعی خیاط‌ها و تعاملات آنها اشاره دارد.
tailory
محل یا کارگاهی که در آن لباس‌ها دوخته می‌شود و فعالیت‌های خیاطی انجام می‌شود.
tailorism
تولید با روش خیاطی به شیوه‌ای از تولید اشاره دارد که در آن محصول نهایی به طور سفارشی و با توجه به الزامات خاص طراحی و ساخته می‌شود.
taylorite
تیلورایت به شخصی اطلاق می‌شود که پیرو و حامی اصول مدیریت علمی تیلور است.
tailorization
تولید با روش خیاطی به فرآیند متناسب‌سازی خدمات یا محصولات به نیازهای خاص مشتریان اشاره دارد.
tailorize
سفارشی کردن به فرایند تطبیق یا تطبیق محصول یا خدمات با نیازها و خواسته‌های خاص کاربران اشاره دارد.
taylorize
تیلورایز به معنای بهینه‌سازی فرایندها و سیستم‌ها در سازمان به منظور دستیابی به کارایی بیشتر است.
tailorless
بدون خیاط به سیستمی اشاره دارد که در آن تولیدات به صورت انبوه و استاندارد انجام می‌شوند و توجهی به اندازه‌های خاص افراد ندارد.
tailorly
به‌صورتی که نشان‌دهنده دقت و حرفه‌ای بودن در کار خیاطی باشد.
tailorlike
دارای ویژگی‌ها یا خصوصیات مرتبط با خیاطی یا دقت خیاطی.
tailorman
شخصی که در حرفه خیاطی تخصص دارد و لباس‌های سفارشی می‌دوزد.
tailorship
حرفه یا صنعت خیاطی که شامل دوخت و اصلاح لباس می‌شود.
tailorwise
به‌صورتی که به‌صورت سفارشی یا با دقت بالا انجام شود.
tailpin
سنجاقی که برای نگه‌داشتن پارچه‌ها یا مواد در هنگام خیاطی استفاده می‌شود.
tailrace
تلسکه، ظرفیتی است که آب را از توربین به خارج هدایت می‌کند و معمولاً در انرژی‌های آبی استفاده می‌شود.
tailraces
تلسکه‌ها، مسیرهایی هستند که آب را از یک یا چند توربین عبور می‌دهند و در فرایند تولید انرژی آبی نقش دارند.