thymols
تیومول‌ها ترکیباتی آلی هستند که در گیاهان یافت می‌شوند و معمولاً دارای خواص ضدعفونی‌کننده می‌باشند.
thymolsulphonephthalein
تیومول‌سولفونفتالئین یک ترکیب شیمیایی است که در برخی از تحقیقات بیوشیمی استفاده می‌شود.
thymonucleic
اسید تیوموکلئیک نوعی اسید نوکلئیک است که در تحقیق‌های ژنتیکی مورد بررسی قرار می‌گیرد.
thymopathy
تیموپاتی به اختلالات مربوط به غده تیموس اشاره دارد که می‌تواند شامل بیماری‌های مختلفی باشد.
thymoprivic
تیموپریوک به نوعی درمان یا رویکرد اشاره دارد که از غده تیموس و عملکرد آن در سیستم ایمنی حمایت می‌کند.
thymoprivous
تیموپریوس به حالتی اشاره دارد که در آن غده تیموس به طور ناقص یا غیاب وجود دارد.
thymopsyche
تیموسایکه به تأثیر غده تیموس بر جنبه‌های روانی و خلق‌وخوی انسان اشاره دارد.
thymoquinone
تیومکوئینون یک ترکیب فعال طبیعی است که در دانه‌های سیاه وجود دارد و به عنوان یک آنتی‌اکسیدان شناخته می‌شود.
thymotactic
تیموتاکتیک به عواملی اشاره دارد که حرکت و فعالیت سلول‌های ایمنی را در ارتباط با غده تیموس تنظیم می‌کنند.
thymotic
تیماطیک به ویژگی‌ها و واکنش‌های وابسته به تیروزین و غده تیروئید اشاره دارد.
thymotinic
تیمازین به موادی که تولید یا عملکرد غده تیروئید را افزایش می‌دهند اشاره دارد.
thyms
تیما به غده‌ای مربوط می‌شود که در توسعه سیستم ایمنی اهمیت دارد.
thymuses
تیما به غده‌ای مربوط می‌شود که در توسعه و تنظیم سیستم ایمنی نقش دارد.
thinbrained
نازک‌مغز به کسی گفته می‌شود که از فهم و درک بالایی برخوردار نیست.
thinclad
نازک‌پوش به لایه یا پوششی اطلاق می‌شود که به اندازه کافی مقاوم نیست.
thinclads
تینکلاها به معنای افرادی است که به طور خاص برای دو میدانی لباس‌های نازک و مناسب می‌پوشند.
thindown
تین‌داون به نوعی عایق نرم و سبک اطلاق می‌شود که معمولاً برای لباس‌های سردکننده استفاده می‌شود.
thindowns
تین‌داون‌ها به اقلام یا مواد تکیه دارند که وظیفه عایق کردن در دماهای پایین را ایفا می‌کنند.
thingal
تینگل به اشیاء یا ابزاری اطلاق می‌شود که برای مرتب کردن یا فراهم کردن نظم در فضاها استفاده می‌شود.
thinghood
هویت به معنای ویژگی‌ها و ویژگی‌های یک شخص یا موجود است.
thinginess
شکل‌دادگی به ویژگی‌های فیزیکی یا ظاهری اشیاء اشاره می‌کند.
thingish
چیزی که ویژگی‌های یک چیز را دارد اما به طور مشخص تعریف نمی‌شود.
thingless
فاقد هرگونه چیز یا شیء، توصیف حالتی که هیچ چیز در آن وجود ندارد.
thinglet
چیز کوچکی که به طرز خاصی قابل شناسایی باشد.
thingly
دارای ویژگی‌هایی که به یک چیز یا شیء نسبت داده می‌شود.
thinglike
به یک چیز یا اشیاء اشاره دارد، به ویژه در زمینه ای غیرطبیعی.
thinglikeness
ویژگی یا وضعیت داشتن خصوصیات چیزی.
thingliness
خاصیت شیء بودن، ویژگی یا ماهیت اشیاء که آنها را به عنوان موجودات فیزیکی تفکیک می‌کند.
thingman
مردی که به‌طور خاص با اشیاء و موجودات فیزیکی ارتباط برقرار می‌کند و کمتر با افراد.
thingness
جنبهٔ عینی یا ماهیت واقعی یک شیء یا واقعیت.
thingstead
مکانی که اشیاء در آن محلی خاص دارند و می‌توانند بدون شکایت زندگی کنند.
thingum
عبارتی برای اشاره به یک شیء ناشناخته یا نامشخص.
thingumadad
عبارتی غیررسمی برای اشاره به اشیاء یا ابزارهای مختلف، به ویژه در بازی.
thingumadoodle
چیز مدودل، وسیله‌ای نا مشخص یا نامشخص که برای کار خاصی استفاده می‌شود.
thingumajigger
چیز ماجگر، اصطلاحی برای اشاره به شیء یا وسیله‌ای که نامش به خاطر نمی‌آید.
thingumaree
چیز ماگی، یک شیء یا وسیله ناآشنا یا غیرمعمول.
thingumbob
چیز گومبب، واژه‌ای برای اشاره به اشیاء بدون ذکر نام دقیق آن‌ها.
thingut
چیزوت، یک اصطلاح غیررسمی برای اشاره به شیء یا وسیله‌ای نامشخص.
thinkability
امکان‌پذیری، قابلیت یا امکان فکر کردن به یک ایده یا طرح.
thinkableness
قابلیت فکر کردن، توانایی برای اندیشیدن و تحلیل کردن موضوعات مختلف.