tickliness
احساس خارش و نرمی که بهعلت لمس داشتن یک شی ایجاد میشود.
ticklishly
بهطور قلقلکی، به معنای حساس و تحریکپذیر در اثر لمس و قلقلک.
ticklishness
حساسیت به اثر قلقلک، حالتی که باعث خنده یا ناراحتی میشود.
tickney
موجودی که به پست شدن و ایجاد ناراحتی شنیده میشود.
tickproof
مادهای که نمیتواند تحت تأثیر اثر قلقلکی قرار گیرد.
tickseeded
به گیاهانی اشاره دارد که دانههای خاصی تولید میکنند.
ticktack
صدای تکراری و ریتمیک، مانند صدای ساعت.
ticktacked
صدای تیکتیک کردن، به خصوص صدای یک ساعت را توصیف میکند.
ticktacker
منظور از تیکتیککننده، شیئی است که تیکتیک میکند، به ویژه ساعت.
ticktacking
عمل تولید صدای تیکتیک، معمولاً از یک ساعت.
ticktacks
مجموعهای از صداهای تیکتیک که بر اثر حرکت و فعالیت ساعت ایجاد میشود.
ticktacktoe
بازی سادهای که بازیکنان باید سه علامت مشابه را در یک ردیف قرار دهند.
ticktacktoo
عبارت به شیوهای غیررسمی و سرگرمکننده است که به عدم جدیت در قوانین اشاره دارد.
ticktick
تیکتیک، یک نرمافزار مدیریت وظایف و زمان است که به کاربران کمک میکند تا کارهای خود را بهصورت سازمان یافته و منظم پیگیری کنند.
tickweed
تیکوید، یک نوع گیاه هرز است که معمولاً در مناطق مرطوب رشد میکند و ممکن است مزاحم سایر گیاهان باشد.
tycoonate
تایکون به معنای فردی بسیار موفق و تأثیرگذار در دنیای تجارت و کسبوکار است.
tictac
تیکتاک، صدای معمولی ساعتی است که هر ثانیه به طور منظم ایجاد میشود.
tictacked
تیکتک شده به فرایند انجام کارها یا حرکت به شیوهای خاص اشاره دارد.
tictacking
تیکتاک کردن اشاره به صدای تکراری ساعتی دارد که معمولاً در ساعتهای مکانیکی وجود دارد.
tictacs
تیکتکها، نوعی شکلات کوچک و ترد با طعمهای مختلف هستند که معمولاً برای تازه کردن نفس مصرف میشوند.
tictactoe
تیکتکتو، یک بازی استراتژیک دو نفره است که روی یک شبکه سه در سه انجام میشود و هدف آن ایجاد صفی از سه علامت مشابه است.
tictic
تیکتیک، صدای عمل یک ساعت است که میتواند به ریتم زمان اشاره کند.
tictoc
تیکتوک، صدای مشابهی است که در زمان شمارش معکوس یا بر روی ساعت شنیده میشود.
tictocked
تیکتیک کرده، به گذر زمان در حالتی آرام و مداوم اشاره دارد.
tictocking
تیکتیک کردن، به صدای مداوم گذر زمان اشاره دارد.
tictocs
صدای تیک تاک، صدایی است که معمولاً از یک ساعت یا ساعت دیواری شنیده میشود.
ticul
تیکول، نوعی سفال سنتی که غالباً با دست ساخته میشود و در فرهنگهای مختلف استفاده میشود.
ticuna
تیکونا، قومیتی بومی در آمازون که دارای فرهنگ و زبان خاص خود است.
ticunan
زبان تیکونان، زبانی بومی که توسط قوم تیکونان در آمازون صحبت میشود.
tid
تغییر سطح آب دریاها و اقیانوسها که به خاطر نیروی جاذبه ماه و خورشید رخ میدهد.
tidally
به طور مرتبط با جزر و مد، به شکلی که تحت تأثیر جزر و مد قرار بگیرد.
tydden
تیدن، به مفهوم محلی یا طبیعی است که در آن فضای باز و سبز وجود دارد و معمولاً برای تفریح و بازی استفاده میشود.
tidder
تیدر، به مکانی اطلاق میشود که معمولاً پر از گیاهان و گلها است و زیبایی خاصی دارد.
tiddy
تیدی، به چیزی کوچک و دوستداشتنی اطلاق میشود، معمولاً در مورد حیوانات یا اشیای ناز و بامزه.
tyddyn
تیدین، به محل یا مکان شلوغ و پرجنب و جوش اشاره دارد که مردم در آنجا فعالیتهای اجتماعی انجام میدهند.
tiddle
تیدل، به ابزاری اشاره دارد که در خلق آثار هنری یا کارهای دستی استفاده میشود.
tiddley
تیدلی، به سبکی زیبا و پیچیده اشاره دارد که معمولاً در هنر و طراحی به کار میرود.
tiddleywink
تیدلی wink یک بازی کودکان است که در آن سکههای کوچک را با استفاده از یک ابزار مخصوص به داخل یک ظرف کوچک پرتاب میکنند.
tiddling
تیدلینگ به معنای دستکاری یا بازی کردن با چیزی به صورت بیدقت است.