organization man
شخصی که همه چیز را در زندگی خود برای موفقیت در سازمانش فدای کار می‌کند.
organized crime
جنایت سازمان‌یافته، به فعالیت‌های غیرقانونی اشاره دارد که توسط گروه‌های منسجم و سازمان‌یافته انجام می‌شوند، معمولاً شامل قاچاق، پول‌شویی و دیگر جرایم.
organized labour
کارگری سازمان‌یافته، به اتحادیه‌ها و سازمان‌هایی اشاره دارد که برای بهبود شرایط کارگران و دفاع از حقوق آنها تلاش می‌کنند.
organized religion
مذهب سازمان‌یافته، به نظام‌های دینی اشاره دارد که دارای ساختار و قوانین مشخص هستند و اعضای آن به صورت گروهی فعالیت می‌کنند.
organ loft
مناره ارگ، فضایی در کلیساها که در آن ارگ قرار دارد و معمولاً بالای بخش‌های دیگری از کلیسا واقع شده است.
organo-
پیشوند ارگانوشامل ترکیباتی است که به طور کلی شامل کربن و اغلب به صورت ترکیبات آلی در نظر گرفته می‌شوند.
organochlorine
ترکیبات ارگانوشلرین به موادی اطلاق می‌شود که شامل کلر و کربن هستند و عمدتاً در کشاورزی به عنوان آفت‌کش به کار می‌روند.
organ of corti
ارگان کورتین یک ساختار در گوش داخلی است که حس شنوایی را تسهیل می‌کند.
organogenesis
ارگانوجنز به فرآیند شکل‌گیری و توسعه اندام‌ها در جنین اطلاق می‌شود.
organoid
ارگانوئید به ساختاری اطلاق می‌شود که شبیه به اندام واقعی است و می‌توان آن را در آزمایشگاه رشد داد.
organoleptic
ارگانولپتیک به خصوصیات حسی مواد غذایی، مانند طعم، عطر و بافت اطلاق می‌شود.
organometallic
ترکیب شیمیایی که شامل یک پیوند بین اتم کربن و یک فلز است.
organon
سیستم یا مجموعه‌ای از روش‌ها و قوانین در یک زمینه خاص.
organophosphate
مشتقاتی که شامل فسفر و کربن هستند و در کشاورزی و مواد شیمیایی به کار می‌روند.
organophosphorus
ترکیباتی که شامل فسفر و کربن هستند و در زمینه‌های مختلف علمی کاربرد دارند.
organotherapy
درمانی که در آن از اندام‌های جانوری به منظور درمان بیماری‌ها استفاده می‌شود.
organ pipe
لوله‌ای که در ارگ برای تولید صدا استفاده می‌شود.
organ pipe cactus
کاکتوس لوله‌ای، نوعی کاکتوس که به شکل لوله‌ای رشد می‌کند و معمولاً در مناطق بیابانی می‌روید.
organ-pipe coral
مرجان لوله‌ای، نوعی مرجان که به شکل لوله درآمده و در دریا زندگی می‌کند.
organ screen
صفحه ارگ، سازه‌ای در کلیسا که ارگ را از قسمت دیگر جدا می‌کند.
organ stop
جلوی ارگ، کنترل‌کننده‌ای در ارگ که برای تغییر صداهای مختلف استفاده می‌شود.
organ transplant
پیوند عضو، عمل جراحی برای انتقال یک عضو سالم به بدن شخصی دیگر.
organum
اورگنوم، نوعی از موسیقی که شامل چند صدایی می‌شود و در تاریخ موسیقی وجود دارد.
organza
اورگانزا، پارچه‌ای نازک و شفاف که معمولاً از ابریشم، نایلون یا پلی‌استر ساخته می‌شود و در دوخت لباس‌های زنانه و دکوراسیون استفاده می‌شود.
organzine
اورگانزین، نوعی نخ ابریشمی محکم و نازک که به طور معمول در بافت و گلدوزی استفاده می‌شود.
orgasm
ارگاسم، اوج احساسات و لذت جنسی که معمولاً با واکنش‌های فیزیولوژیکی و روانی مشخص می‌شود.
orgasmic
ارگاسمی، چیزی که به شکل شدیدی لذت‌بخش و شگفت‌انگیز احساس می‌شود.
orgeat
اورژات، شربتی شیرین و معمولاً تهیه شده از بادام، شکر و آب که در تهیه نوشیدنی‌ها استفاده می‌شود.
orgiastic
ارگیاستی، مربوط به یک جشن یا رفتار که خصوصیات جنسی یا افراطی داشته باشد.
orgone
اورگون، نیروی زندگی که برخی معتقدند در تمام موجودات و اشیاء وجود دارد و می‌تواند بر سلامتی و روحیه تأثیر بگذارد.
orgulous
مغرور، با خودبرتربینی یا حساسیت به اعتبار، معمولاً بر اساس مقام یا ویژگی‌های خود.
orgy
اورژی، یک رویداد یا مراسم که در آن افراد به طور آزادانه و بدون قید و بند به فعالیت‌های جنسی و اجتماعی می‌پردازند.
oribi
اوربی، نوعی آنتیلوپ کوچک و سریع که عمدتاً در آفریقا زندگی می‌کند.
orichalc
اوریکال، فلزی که در متون قدیمی به عنوان یک ماده معدنی با ارزش نام برده شده است.
oriel
اوریل، نوعی پنجره که به طور معمول از نمای ساختمان بیرون زده است.
orient
شرق، ناحیه یا سمت جغرافیایی در سمت مخالف غرب.
oriental
شرقی، چیزی که مربوط به فرهنگ‌ها و خاور دور است.
orientalia
آثار یا اشیاء مرتبط با فرهنگ شرق.
orientalism
شرق‌شناسی، مطالعه و تفاسیر مربوط به فرهنگ‌ها و جوامع شرقی.
orientalize
شرقی‌نمایی، فرآیند توصیف یا نمایش فرهنگ‌های شرقی به روش‌های خاص.
oriental poppy
گل خاکستر شرقی، گیاهی زینتی با شکوفه‌های بزرگ و رنگارنگ.
oriental sore
زخم شرقی، عفونت پوستی است که معمولاً در نواحی گرمسیری به وجود می‌آید و می‌تواند عوارض جدی ایجاد کند.
oriental topaz
توپاز شرقی، نوعی سنگ قیمتی با رنگ‌های زنده و زیبا است که در جواهرسازی استفاده می‌شود.
orientate
راهنمایی کردن، به معنی قرار دادن خود یا دیگران در یک موقعیت خاص یا به سوی یک هدف خاص است.
orientation
مراسم یا دوره‌ای که در آن افراد با یک محیط جدید یا یک موضوع خاص آشنا می‌شوند.
orienteer
راهیابی کردن، به معنای حرکت و پیدا کردن راه درست به وسیله نقشه و قطب‌نما است.
orienteering
ورزشی است که در آن شرکت‌کنندگان باید مسیر را با استفاده از نقشه و قطب‌نما پیدا کنند.
orifice
اوریفیس، حفره یا منفذی است که می‌تواند در سطوح مختلف وجود داشته باشد.
oriflamme
اوریفلمن، نماد جنگ یا شورشی است که معمولاً به عنوان پرچمی با طراحی خاص مورد استفاده قرار می‌گیرد.
origami
اوریگامی هنر تا زدن کاغذ به اشکال و طرح‌های مختلف است که به زینت بخشیدن به این هنر کمک می‌کند.