antiethnic
ضد قومیتی، به معنای نهی از تبعیض یا نداشتن نژادپرستی بر اساس قومیت یا نژاد است.
antieugenic
ضد نژادپرستی، به معنای مخالفت با هر نوع تبعیض نژادی یا بیعدالتی ناشی از ایدههای نژادپرستی است.
antievangelical
ضد انجیلی، به معنای مخالف با اصول یا ایدههای مذهبی خاص، به ویژه باورهای انجیلی است.
antievolution
ضد تکاملی، به معنای مخالفت با نظریه تکامل و پذیرش آن به عنوان روشی برای توضیح تنوع زیستی است.
antievolutional
ضد تکاملی، به معنای مخالف با نظریههای مربوط به تکامل و اندیشههای آن است.
antievolutionally
به شکل ضد تکاملی، به معنای بیان مواضع یا استدلالها که با نظریه تکامل مخالف هستند.
antievolutionary
ضد تکاملی، مربوط به ایدهها و نظریههایی که به نظریه تکامل توسط انتخاب طبیعی، به ویژه نظریه داروین، حمله میکنند.
antievolutionist
ضد تکاملی، فردی که با نظریه تکامل مخالفت کرده و به آفرینشگرایی اعتقاد دارد.
antievolutionistic
ضد تکاملی، همراه با نگرشی که به طور کلی نظریه تکامل و علوم مرتبط را مورد شک قرار میدهد.
antiexpansion
ضد گسترش، به سیاستها یا اقداماتی اطلاق میشود که از گسترش ناخواسته جلوگیری میکند.
antiexpansionism
ضد گسترشگرایی، جنبشی که بر عدم گسترش و حفظ منابع طبیعی تمرکز میکند.
antiexpansionist
ضد گسترشگرا، فردی که به روشهای توسعه بدون گسترش و حفظ منابع تأکید دارد.
antiexporting
سیاستها و اقداماتی که به منظور جلوگیری از صادرات کالا به خارج از کشور طراحی شدهاند.
antiexpressionism
مکتب هنری که بر خلاف اکسپرسیونیسم، عواطف و احساسات را بهطور اغراقآمیز بیان نمیکند.
antiexpressionist
هنرمندی که بر خلاف اکسپرسیونیستها، احساسات را در کارهای خود به تصویر نمیکشد.
antiextreme
مفهوم عدم افراط در نگرشها و رفتارها، تأکید بر میانهروی.
antiface
چهره یا نمایشی که به گونهای طراحی شده که هویت واقعی را پنهان کند.
antifaction
مفهوم شامل تلاش برای جلوگیری از برساخته شدن یا تحریف روایات.
antifame
مفهوم عدم علاقه به شهرت و جلب توجه عمومی.
antifanatic
عدم تعصب و افراط در نگرشها و باورها، ترویج تفکر باز.
antifascism
ضد فاشیسم به معنای مخالفت با فاشیسم و اعتقاد به ارزشها و اصول دموکراتیک است.
antifascist
افرادی که با فاشیسم و ایدئولوژیهای آن مخالف هستند و به دنبال ترویج عدالت و آزادی هستند.
antifascists
گروهی از افراد که به طور جمعی با فاشیسم مخالفت میکنند و بر روی عدالت اجتماعی تمرکز دارند.
antifat
حرکتی که به مخالفت با تبعیض و قضاوتهای منفی علیه چاقی میپردازد.
antifatigue
ویژگیهایی که برای کاهش خستگی و افزایش استقامت در فعالیتها توسعه یافتهاند.
antifebrile
داروهایی که برای کاهش تب و ناراحتیهای ناشی از آن استفاده میشوند.
antifebrin
آنتیفبرین، دارویی است که برای کاهش تب استفاده میشود و به عنوان یک مسکن عمل میکند.
antifederal
آنتیفدرال به سیاستها یا نظراتی اطلاق میشود که مخالف یک حکومت فدرالی هستند.
antifederalism
آنتیفدرالیسم به جنبش یا نظریهای گفته میشود که مخالف تأسیس یک دولت فدرالی قوی است.
antifederalist
آنتیفدرالیست به فردی اطلاق میشود که مخالف قدرت زیاد دولت فدرال باشد.
antifelon
آنتیفلون به فردی اطلاق میشود که هیچگاه به جرم سنگینی محکوم نشده است.
antifelony
آنتیفلونی به قوانینی اشاره دارد که از افرادی که به جرم سنگینی محکوم نشدهاند، حمایت میکند.
antifeminism
ضد فمینیسم، به طور کلی به رویکردها و اعتقادات مربوط به مخالفت با فمینیسم و حقوق زنان اشاره دارد.
antifeministic
ضد فمینیستی، وصفی برای باورها یا اقدامات مخالف با فمینیسم.
antiferment
ضد تخمیر، مادهای که فرآیند تخمیر را متوقف یا محدود میکند.