attatches
پیوست کردن، اضافه کردن چیزی به چیزی دیگر به‌ویژه در زمینه‌های اداری و رسمی.
atte
کیفیت یا طبع یک ماده خاص، که عموماً بر خصوصیات آن تأثیر می‌گذارد.
atteal
کیفیت یا طبع دیگر یک ماده که به طور خاص در رنگ یا ساختار آن دیده می‌شود.
attemper
تنظیم کردن و تعدیل کردن، به ویژه در زمینه حرارت یا احساسات.
attemperament
خلق و خو یا صفت خاصی که در رفتار یا مزاج یک فرد یا پدیده وجود دارد.
attemperance
کیفیت اعتدال در احساسات و رفتار، به ویژه در شرایط فشار.
attemperate
معتدل، به معنای عدم افراط یا تفریط در حرارت یا سایر ویژگی‌ها.
attemperately
به طور معتدل، بدون افراط یا تفریط.
attemperation
تنظیم دما، فرآیندی برای رسیدن به دمای مطلوب.
attemperator
تنظیم‌کننده دما، وسیله‌ای برای کنترل دما در سیستم‌ها.
attempered
تمپر شده، به معنای افزایش استحکام از طریق فرآیندهای خاص.
attempering
فرآیند تمپرینگ، برای بهبود خصوصیات مواد.
attempers
تلاش کردن، به آزمایش کردن و سنجیدن ایده‌ها و تفکرات خود اشاره دارد.
attempre
سازگاری در اینجا به هماهنگی ایده‌ها و نظرات اشاره دارد.
attemptability
قابلیت تلاش به توانایی انجام یا امتحان کردن یک کار یا پروژه اشاره دارد.
attemptable
قابل تلاش بودن به معنای امکان تلاش برای انجام یک کار یا فعالیت است.
attempter
تلاش‌کننده به فردی اطلاق می‌شود که در حال امتحان کردن یا تلاش برای رسیدن به هدفی است.
attempters
تلاش‌کنندگان به افرادی اطلاق می‌شود که در یک روند یا رقابت در حال تلاش هستند.
attemptive
تلاشگر، کسی که در انجام کارها یا یادگیری موضوعات مختلف سعی و کوشش می‌کند.
attemptless
بدون تلاش، اشاره به موفقیتی که بدون نیاز به کوشش عمدی به دست می‌آید.
attendancy
حضور، میزان شرکت افراد در یک رویداد یا فعالیت.
attendantly
به طور همراه، به حالت حمایت یا کمک به دیگری.
attender
شرکت‌کننده، فردی که در یک رویداد یا فعالیت حضور دارد.
attenders
شرکت‌کنندگان، افرادی که در یک رویداد یا فعالیت خاص حاضر می‌شوند.
attendingly
به شکل توجه و دقت، با دقت به موضوعی گوش دادن یا نگریستن.
attendment
حضور یا شرکت در یک رویداد یا کلاس.
attendress
زنی که به مهمانان یا شرکت‌کنندگان خدمات می‌دهد.
attensity
تمرکز و توجه به یک موضوع یا فعالیت خاص.
attent
مرحله یا حالت توجه و تمرکز بر یک موضوع.
attentat
عملی که به منظور آسیب رساندن به کسی یا چیزی انجام می‌شود.
attentate
اقدامی که به‌منظور آسیب رساندن به شخص یا هدفی خاص، به ویژه با انگیزه‌های سیاسی انجام می‌شود.
attentionality
ویژگی یا حالت توجه که بر روی یک شی یا فعالیت خاص متمرکز شده است.
attently
به‌طور دقیق و با تمرکز کامل بر روی چیزی.
attenuable
قابل کاهش یا تضعیف.
attenuant
چیزی که تأثیر یک عامل را کاهش می‌دهد یا تضعیف می‌کند.
attenuative
کاهنده یا تضعیف‌کننده اثرات یا علائم.
atter
آتِر، حشره‌ای کوچک و معمولاً مضر که در بعضی مناطق یافت می‌شود.
attercop
آتِرکاپ، نوعی عنکبوت که معمولاً به خاطر تارهایش شناخته می‌شود.
attercrop
آتِرکُراپ، به گیاهان وحشی که در مزارع یا مکان‌های غیرکاشتی رشد می‌کنند اشاره دارد.
attery
باتری، وسیله‌ای برای ذخیره و تأمین انرژی الکتریکی.