bandicoy
باندیکوی، یک نوع پستاندار کوچک که در استرالیا یافت می‌شود و در محیط‌های مختلف زندگی می‌کند.
bandie
بندیه، نوار یا باندی که برای جمع کردن یا نگه داشتن موها استفاده می‌شود.
bandikai
باندیکا، نوعی درخت که به خاطر گل‌های زیبا و رنگارنگش شناخته می‌شود.
bandylegged
بندلیگد، به موجودی اطلاق می‌شود که پاهایش به گونه‌ای نامتناسب و خمیده است.
bandyman
بندیمَن، شخصی که در یک گروه موسیقی با سازهای بادی می‌نوازد و معمولاً در جشنواره‌ها یا مراسم‌ها فعالیت می‌کند.
bandiness
بندنیس، کیفیت یا ویژگی نامتناسب یا خمیده بودن چیزی است که به آن ظاهری خاص می‌بخشد.
banditism
باندیسم به رفتار یا فعالیت‌های دزدی و راهزنی اطلاق می‌شود که معمولاً بدون تشریفات قانونی انجام می‌شود.
banditry
باندیسم به فعالیت‌های غیرقانونی و دزدی اطلاق می‌شود که معمولاً با تهدید و خشونت همراه است.
banditries
باندیسم‌ها به انواع مختلف فعالیت‌های دزدی و راهزنی اشاره دارد که در دوره‌های مختلف تاریخ اتفاق افتاده‌اند.
bandle
باندل به مجموعه‌ای از اشیاء، معمولاً بسته‌بندی شده یا به هم پیوسته اشاره می‌کند.
bandless
بدون گروه یا باند، معمولاً به وضعیتی اشاره دارد که در آن افراد به تنهایی عمل می‌کنند.
bandlessly
به صورت بدون گروه، بیان یا انجام امری که به تنهایی صورت می‌گیرد.
bandlessness
عدم وجود باندر، مفهومی در نظریه موسیقی و سیگنال‌ها که به نبود ساختار محدوده فرکانسی اشاره دارد.
bandlet
بندلت، کمربندی کوچک که به عنوان بخشی از یک سیستم بزرگتر یا در کاربردهای خاص استفاده می‌شود.
bandlimit
محدودیت باند، به معنی محدود کردن یک سیگنال به یک دامنه فرکانسی خاص برای جلوگیری از تداخل و تحریف در ارتباطات.
bandlimited
محدود به باند، به سیگنالی اطلاق می‌شود که تنها شامل فرکانس‌های درون یک دامنه خاص است.
bandlimiting
عملیاتی که باعث می‌شود سیگنال به باند مشخصی محدود شود تا از تداخل و تحریف جلوگیری کند.
bandlimits
محدودیت‌های باند، دامنه‌های مشخص فرکانس‌هایی هستند که یک سیگنال می‌تواند از آن‌ها عبور کند.
bandman
بندمن به فردی گفته می‌شود که در یک گروه موسیقی به‌عنوان نوازنده یا خواننده فعالیت می‌کند.
bando
بندو به مکان یا سازه‌ای اشاره دارد که معمولاً متروکه یا بدون استفاده است.
bandobust
بندوبست به عملیاتی اشاره دارد که در آن مداخله‌ای برای متوقف کردن جرم یا فعالیت‌های غیرقانونی انجام می‌شود.
bandoleered
بندوله کردن به معنای بسته‌بندی یا ساماندهی تجهیزات و لوازم به شکلی منظم و کارآمد است.
bandolerismo
بندولریسمو به جنبش‌ها یا فعالیت‌های مرتبط با دزدی یا راهزنی اشاره دارد، به‌ویژه در تاریخ.
bandoliered
بندول شده به معنای مجهز شدن به یک بند یا کمربند حامل مهمات یا تجهیزات است.
bandoline
نوعی ماده چسبنده که برای ثابت نگه داشتن موها استفاده می‌شود.
bandon
ساز جاز و سنتی که از لوله‌های بادی تشکیل شده است.
bandonion
نوعی ساز که به دو نوع بادی وجود دارد و به خاطر صدای خاصش شناخته می‌شود.
bandor
عمل متحد شدن یا همکاری برای رسیدن به هدفی مشترک.
bandos
نوعی لباس یا اکسسوری که طراحی خاصی دارد.
bandrol
برچسب یا نشان برای تأیید معتبر بودن محصولات.
bandsawed
باندساو شده، به معنای برش دادن مواد به وسیله‌ی اره‌ی باند، که به صورت سطحی و دقیقا انجام می‌شود.
bandsawing
برش با اره باند، فرایند بریدن مواد به وسیله‌ی اره‌ای که تیغه‌اش به صورت پیوسته می‌چرخد.
bandsawn
برش خورده با اره باند، به چوب‌هایی اطلاق می‌شود که با استفاده از اره باند بریده شده‌اند.
bandspreading
گسترده کردن نوار، فرایند پخش کردن یا توزیع کردن نوار یا موادی به شکل یکنواخت.
bandster
باندستر، شخصی که در استفاده از اره‌های باند مهارت دارد.
bandstop
باند استاپ، قطع‌کننده یا توقف‌کننده باند در فرآیندهای برش.
bandstring
بنداسترینگ نوعی ساز موسیقی است که معمولاً از طریق کشیدن رشته‌ها صدای خود را تولید می‌کند.
bandurria
بندوریا ساز زهی است با دهنی بزرگ و گرد که معمولاً در موسیقی فولکلور اسپانیا استفاده می‌شود.
bandurrias
بندوریای انواع مختلفی از سازهای بندوریا هستند که در فرهنگ‌های مختلف وجود دارند.
bandusia
بندوسیا به معنای چشمه‌ای بسیار زیبا و آرام است.