expectorators
جمع ابزارها یا دستگاه‌های مربوط به خارج کردن بلغم.
expede
عمل تسریع یا آسان کردن یک فرایند.
expeded
به معنای تسریع شده یا فرآیند سریع‌تر شدن چیزی.
expediate
به معنای تسریع کردن یا آسان کردن یک فرآیند.
expedience
فایده، کارایی یا مناسبت یک عمل در راستای تسریع انجام کارها.
expediences
اشاره به مواردی که در آن‌ها فایده و نفع به عنوان محرک عمل مورد توجه قرار می‌گیرد.
expediente
پرونده، مخصوصاً در زمینه‌ی قانونی یا اداری که شامل مستندات و اطلاعات مربوطه است.
expedientially
به شیوه‌ای که بر اساس فایده و نفع کارا باشد، علی‌رغم مشکلات ممکن.
expedientist
فردی که بر اهمیت فایده و کارایی در تصمیم‌گیری‌ها تأکید می‌کند.
expediently
به شیوه‌ای که سریع و کارا باشد، به منظور دستیابی به نتیجه‌ی مطلوب.
expediment
وسیله‌ای که برای تسهیل یا تسریع انجام یک فعالیت به کار می‌رود.
expeding
تسریع دادن یا شتاب بخشیدن به رویدادها یا فرایندها.
expeditate
تسریع کردن یک عمل یا خدمات.
expeditated
عملی که به سرعت انجام شده است.
expeditating
تسریع کردن در بحث‌ها یا امور برای دستیابی به نتایج بهتر.
expeditation
عمل یا فرآیند تسریع.
expeditely
به معنای سریع و بدون تأخیر، انجام دادن کاری به نحوی که زمان کمتری صرف شود.
expediteness
ویژگی یا حالت سریع و بدون وقفه بودن.
expediter
کسی که در فرآیندها تسهیل می‌کند، به ویژه در تحویل یا خدمات.
expediters
افرادی که به تسهیل امور کمک می‌کنند.
expeditionist
شخصی که به اکتشاف و سفرهای تحقیقاتی می‌پردازد.
expeditiousness
ویژگی یا حالت انجام کارها به سرعت و به مؤثرترین شکل.
expeditive
شتاب زده، به معنای سریع و بدون اتلاف زمان و تلاش.
expeditor
مسئول تحویل، شخصی که فرآیند تحویل کالا یا خدمات را تسهیل می‌کند.
expellable
قابل اخراج، به معنی این که می‌توان کسی را بر اساس قوانین یا مقررات مخصوص از جایی اخراج کرد.
expellant
طرد کننده، به معنای وسیله‌ای که چیزی را مجبور به خارج شدن یا جدا شدن می‌کند.
expellee
اخراجی، به فردی که به دلایلی از یک مکان یا سازمان اخراج شده است، اطلاق می‌شود.
expellees
اخراج شدگان، به گروهی از افراد که به دلیل شرایط خاص از مکان یا سازمانی اخراج شده‌اند، گفته می‌شود.
expellent
expellent به معنای نیرویی است که موجب دور کردن یا معکوس کردن چیزی می‌شود.
expeller
expeller دستگاهی است که برای جداسازی مواد از هم به کار می‌رود.
expellers
expellers جمع طرد کننده است و به دستگاه‌های زیادی که برای جدا کردن روغن استفاده می‌شوند، اشاره دارد.
expendability
expendability به معنای ظرفیت یا قابلیت هزینه کردن یا صرف کردن منابع است.
expendables
expendables به معنی منابعی است که می‌توان آنها را هزینه کرد یا استفاده کرد و پس از استفاده دیگر قابل بازگشت نیستند.
expender
expender به معنای کسی است که منابع مالی را خرج می‌کند.
expenders
هزینه‌برها به اشخاص یا ابزارهایی اشاره دارند که برای مصرف و هزینه‌های مالی در یک پروژه یا سازمان استفاده می‌شوند.
expendible
قابل صرف‌نظر کردن است و به منابعی اشاره دارد که می‌توان بدون نگرانی از دست دادن آنها، استفاده کرد.
expenditor
مدیر هزینه ها به فردی اشاره دارد که وظیفه نظارت بر هزینه ها و تخصیص های مالی را بر عهده دارد.
expenditrix
مدیر هزینه زن به زنی اطلاق می‌شود که در مدیریت هزینه‌ها و مسائل مالی نقش مهمی ایفا می‌کند.
expenseful
هزینه زیاد و به پروژه ها یا فعالیت هایی اشاره دارد که نیاز به هزینه‌های بیشتری دارند.
expensefully
به شیوه ای که هزینه‌ها بالا باشد، در کاربردهای مالی به کار می‌رود.